مهرنوش متحدین؛ فریبرز درتاج؛ فاطمه قائمی؛ رضا قربان جهرمی
چکیده
چکیده اینترنت اثرات گستردهای بر ابعاد مختلف زندگی انسان دارد و استفاده بیرویه از اینترنت با آسیبهای متعدد فردی و اجتماعی همراه است. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطهای راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی در رابطه بین دلبستگی ناایمن و استفاده آسیبزا از اینترنت می پردازد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ...
بیشتر
چکیده اینترنت اثرات گستردهای بر ابعاد مختلف زندگی انسان دارد و استفاده بیرویه از اینترنت با آسیبهای متعدد فردی و اجتماعی همراه است. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطهای راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی در رابطه بین دلبستگی ناایمن و استفاده آسیبزا از اینترنت می پردازد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، مرکز و کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. با روش نمونه گیری خوشهای، تعداد 397 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیبزا از اینترنت، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس سبکهای دلبستگی بزرگسال بود. تحلیل دادهها از طریق روشهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با بهرهگیری از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پریشانی روانشناختی (50/0)، راهبردهای ناسازگارانه (23/0)، راهبردهای سازگارانه (21/0-)، دلبستگی اجتنابی (11/0)، و دلبستگی دوسوگرا (10/0) دارای بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی با استفاده آسیبزا از اینترنت هستند (05/0 >P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی دارای نقش میانجی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و استفاده آسیبزا از اینترنت بودند. بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور کاهش استفاده آسیبزا از اینترنت میتوان به تدوین برنامههایی در جهت بهبود سبک دلبستگی ناایمن، راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی اقدام نمود.
لیلا شکوهی امیرآبادی؛ علی دلاور؛ لطف اله عباسی سروک؛ شیرین کوشکی
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. این پژوهش مبتنی بر رویکرد پژوهشهای ترکیبی از نوع اکتشافی بوده و دادههای مورد نیاز در دو بخش کیفی (بر اساس تحلیل مضمون ) و کمی (بر پایه روش پیمایشی) گردآوری شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل منابع دست اول و دوم، اسناد بالادستی، سند تحول بنیادین ...
بیشتر
هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. این پژوهش مبتنی بر رویکرد پژوهشهای ترکیبی از نوع اکتشافی بوده و دادههای مورد نیاز در دو بخش کیفی (بر اساس تحلیل مضمون ) و کمی (بر پایه روش پیمایشی) گردآوری شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل منابع دست اول و دوم، اسناد بالادستی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، همچنین در بخش مصاحبه، جامعه آماری، متشکل از 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران در خصوص آموزش و پرورش و روانشناسی است، که به روش نمونهگیری هدفمند ( گلوله برفی) انتخاب شدند . در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل دانشآموزان مقطع دبیرستان (دوره دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 است که در این پژوهش تعداد آنها 249746 نفر بود که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تعداد 417 نفر به منظور تکمیل پرسشنامههای پژوهش انتخاب شدند و در مجموع تعداد 396 پرسشنامه تکمیل و در تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. بهمنظور جمعآوری دادهها در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافتههای بخش کیفی استفاده شده است. تجزیهوتحلیل دادههای بخش کیفی، به وسیله نرم افزار MAXQDA و Excel و بخش کمی، به منظور برازش مدل مفهومی با دادههای میدانی از روش حداقل مربعات جزیی و به کمک نرمافزار 3-SmartPLS و 23-SPSS انجام شد. نتایج بخش کیفی منجر به شناسایی 3 بعد (ارزشهای اسلامی، ارزشهای اخلاقی، هویت) و 18 مؤلفه شد. نتیجه کلی حاصل از پژوهش بیانگر آن بود که یافتههای بخش کمی مؤید بخش کیفی است.
صدیقه عباسعلی نژاد؛ ایراندخت فیاض؛ فیروز رازنهان؛ علی خورسندی طاسکوه
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مؤثر برارتقاء ظرفیت کارتیمی در مدارس ابتدایی براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بوده است. روش پژوهش توصیفی بود که به شکل میدانی و بهصورت کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه افراد مطلع در خصوص تعلیم و تربیت، سند تحول آموزش و پرورش، مدیران و معلمان مقطع ابتدایی بود که با استفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مؤثر برارتقاء ظرفیت کارتیمی در مدارس ابتدایی براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بوده است. روش پژوهش توصیفی بود که به شکل میدانی و بهصورت کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه افراد مطلع در خصوص تعلیم و تربیت، سند تحول آموزش و پرورش، مدیران و معلمان مقطع ابتدایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بدین منظور10 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. برای شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کار تیمی در مدارس ابتدایی، از تحلیل تماتیک استفاده شد. نتایج حاصل از کدگذاری باز، محوری و انتخابی پژوهش به شناسایی و انتخاب شش مؤلفه اصلی ساختاری، محتوایی، زمینهای، فرهنگی، مجازی و اقتصادی منجر گردید. همچنین چهارده زیرمقوله برای مقولات اصلی مؤثر بر ارتقاءظرفیت کار تیمی در مدارس ابتدایی شهر تهران استخراج شدند که عبارتاند ازساختار سازمانی، رهبری سازمانی، ظرفیت دانشی سازمان، فرهنگ سازمانی، ارزیابی عملکرد، نظام تشویق و تنبیه، سیستم آموزشی دبستان، سیستم گزینش همکاران آموزشی و تربیتی، رهبری، فرهنگ، تکنولوژی، قابلیتهای منابع انسانی، اثربخشی کار تیمی و امکانات اقتصادی .یافته ها حاکی از این بود که فعالان عرصه فرهنگ و تعلیم و تربیت باید به کار تیمی در مدارس ابتدایی اهمیت بیشتری داده و دانشآموزان را به دانش مهارتهای کار تیمی تجهیز کنند و تلاش کنند که با یک تربیت اجتماعی صحیح و در عین حال فعال و در قالب شش بعد مذکورظرفیت کار تیمی را ارتقاء داده و از این طریق به اجتماعی شدن متربیان کمک کنند.
مرضیه قاسم؛ محمدرضا بلیاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی برمیزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123 دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از 4 ناحیه آموزش و پرورش کرج بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، دانش آموزان ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی برمیزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123 دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از 4 ناحیه آموزش و پرورش کرج بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامه های سبک های یادگیری (اُبرین ، 1989) و تفکر انتقادی (هانی ، 2004) در پیش و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سوالات آزمون های واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیش و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آنها محاسبه شدند. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آنها با بکارگیری نقشه های معنایی در گروه آزمایش به دانش آموزان آموزش داده شدند. سپس، داده های بدست آمده مورد بررسی واقع شدند. بنابر تحلیل های آماری، معلوم شد که سبک های یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه). اما، بکارگیری نقشه های معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیر قابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل) درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد. پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی و همچنین کاربردها و محدودیت های پژوهش در پایان ارائه شدند.واژگان کلیدی: سبک های یادگیری ادراکی ، نقشه معنایی، تفکر انتقادی
فرشته بیات؛ علی محمد رضایی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس (FCSM) در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و به طور خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) بود. با استفاده از روش نمونه گیری خو شه ای چند مرحله ای تعداد 600 نفر از دانش آموزان مقطع دوم ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس (FCSM) در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و به طور خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) بود. با استفاده از روش نمونه گیری خو شه ای چند مرحله ای تعداد 600 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس مشاهده سیستمِی کلاس درس فیش و دین (2000) و پرسشنامه محقق ساخته بهزیستی کلاس درس مبتنی بر مدل بهزیستی آلیسون و همکاران (2020) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی با روش حداقل مربعات جزیی PLS استفاده شد. روایی مدل با استفاده از روایی محتوا، روایی سازه، روایی واگرا و روایی همگرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. نتایج نشان داد مدل از روایی سازه مناسبی برخوردار است به نحوی که بارهای عاملی همه شاخص ها روی عامل مربوط به خود بزرگتر از 4/0 بود. روایی واگرا با استفاده از نسبتHTMT بررسی و همه نسبت هایHTMT کوچکتر از 90/0 بودند، روایی همگرا نیز با استفاده از میانگین واریانس تبیین شده (498/0≤AVE) و قابلیت اطمینان (شاخص رائو بزرگتر از 60/0) مورد تائید قرار گرفت.بر اساس نتایج حاصله می توان برای بررسی شکوفایی کلاس درس و همچنین رشد و توسعه شکوفایی از این مدل و ابزارهای مربوطه بهره گرفت.
افضل اکبری بلوطبنگان؛ سیاوش طالع پسند؛ علی محمد رضایی؛ اسحق رحیمیان بوگر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بینفردی نوجوانان قلدر بود. پژوهش حاضر به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بینفردی نوجوانان قلدر بود. پژوهش حاضر به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند و نمره بالایی در پرسشنامه قلدری هارتر کسب کردند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات بینفردی بارخام و همکاران (1996) بود که در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش کنترل قلدری در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازهگیری مکرر به کمک نرمافزار SPSSV22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش کنترل قلدری به نوجوانان قلدر در متغیرهای صراحت و مردمآمیزی (98/7=F و 001/0=P)، گشودگی به تجربه (95/10=F و 0005/0=P)، در نظر گرفتن دیگران (86/22=F و 0005/0=P)، پرخاشگری (59/10=F و 0005/0=P) و حمایتگری و مشارکت (77/19=F و 0005/0=P) تأثیر دارد. این در حالی بود که این میزان برای متغیر وابستگی به دیگران (07/0=F و 930/0=P) اثربخش نبود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان گفت آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بینفردی نوجوانان قلدر 14 تا 17 ساله اثربخش بوده و میتوان از این آموزش جهت رفع مشکلات بینفردی آنها استفاده کرد و لذا آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزشها میتواند کمککننده باشد.
زکیه نجاریان؛ شهرام واحدی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تابآوری بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. از جامعه آماری، 242 نفر دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات که یا استفاده از رسانههای اجتماعی و بهصورت آنلاین انجام شد، از پرسشنامه 5 عاملی ثباتقدم (داکورث،2007)، مقیاس ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تابآوری بر درگیری تحصیلی دانشجویان بود. از جامعه آماری، 242 نفر دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات که یا استفاده از رسانههای اجتماعی و بهصورت آنلاین انجام شد، از پرسشنامه 5 عاملی ثباتقدم (داکورث،2007)، مقیاس اصلاحشده سرسختی نسخه نروژی (هیستد، اید، جانسون، لابرگ و توماس جانسون،2010)، پرسشنامه تابآوری (جانسون و همکاران، 2013) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) استفاده شد. دادههای به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درگیری تحصیلی دانشجویان بهصورت مستقیم توسط ثبات قدم، سرسختی روانشناختی و تابآوری پیشبینی میشود. مطابق با یافتهها درگیری تحصیلی بهصورت غیرمستقیم و از مسیر تابآوری، توسط ثبات قدم پیشبینی می-شود. همچنین سرسختی روانشناختی از طریق نقش واسطهایی ثباتقدم بر درگیری تحصیلی دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بود. نتایج پژوهش در مسیر سرسختی به درگیری تحصیلی توسط تابآوری بهصورت غیرمستقیم تأیید نشد. نتایج بیانگر آن است که 16% از درگیری تحصیلی دانشجویان از طریق ثباتقدم، سرسختی روانشناختی و تابآوری تبیین میشود. همچنین 28% از درگیری تحصیلی را متغیرهای ثباتقدم و سرسختی توسط تابآوری تبیین میکنند.
نفیسه سادات نکوئی؛ ملوک خادمی اشکذری؛ زهرا هاشمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین بستۀ آموزشی کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیشدبستانی انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. در طراحی و تدوین بستهی آموزشی پس از مطالعه و بررسی پیشینه نظری و عملی، هشت محتوای آموزشی اصلی در قالب بازی، فعالیتهای گفتگو محور و کاربرگهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین بستۀ آموزشی کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیشدبستانی انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. در طراحی و تدوین بستهی آموزشی پس از مطالعه و بررسی پیشینه نظری و عملی، هشت محتوای آموزشی اصلی در قالب بازی، فعالیتهای گفتگو محور و کاربرگهای آموزشی بهمنظور تقویت کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و تنظیم هیجان مناسب سن پیش دبستان به همراه کتابچه راهنمای مربی تهیه شد. روایی محتوایی بستۀ آموزشی، توسط هشت نفر از متخصصان این حوزه بررسی شد و اصلاحات لازم انجام گردید. سپس فرم نهایی آن تهیه و آمادۀ اجرا برای جلسات آموزشی شد. بهمنظور بررسی روایی محتوایی از روش کمی لاوشه استفاده شد. سپس اثربخشی بسته آموزشی بر بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیش دبستانی بررسی شد که به این منظور 40 کودک پیشدبستان 5-6 ساله با روش نمونهگیری در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب و 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل بهطور تصادفی قرار گرفتند. پس از اجرای پیش آزمون با سیاهه درجهبندی رفتاری مهارتهای اجرایـی بریف-نسخه پیشدبستانی- فرم والدین، گروه آزمایش بهمدت 12 جلسۀ یکساعته بهصورت آنلاین مورد آموزش قرار گرفتند. دادههای بهدست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس تکمتغیره (آنکووا) با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج یافتهها نشان داد، بستۀ آموزشی تدوین شده برای کارکردهای اجرایی از روایی محتوایی لازم برخوردار است و توانسته در بهبود کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و تنظیم هیجان کودکان پیشدبستان مؤثر واقع شود.
علی عبدی؛ بهناز شیراوند
چکیده
هدف از این پژوهش تدوین مدل عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازندهگرا با نقش واسطهای خودکارآمدی و انگیزش به یادگیری ریاضی در دانشآموزان دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جزء پژوهشهای کاربردی بود؛ و تعداد 326 نفر به عنوان نمونه به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تدوین مدل عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازندهگرا با نقش واسطهای خودکارآمدی و انگیزش به یادگیری ریاضی در دانشآموزان دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جزء پژوهشهای کاربردی بود؛ و تعداد 326 نفر به عنوان نمونه به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامههای ادراک از محیط یادگیری سازندهگرای حقایقی و کارشکی (1394)؛ خودکارآمدی ریاضی میدلتن و میگلی (1997)، انگیزش به یادگیری ریاضی کورتر (۲۰۰۵) و نمرهی پایان ترم درس ریاضی دانشآموزان بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از شاخصهای آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و برای پاسخگویی به فرضیههای پژوهش از آزمونهای تحلیل عامل تأییدی، مدلسازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزیی به وسیله نرمافزار smart PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ادراک از محیط یادگیری سازندهگرا بر عملکرد ریاضی، خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی اثر مثبت و معنیدار دارد. همچنین خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی بر عملکرد ریاضی اثر مثبت و معناداری داشت. در کل نتیجه شد که مدل مفهومی عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازندهگرا با نقش واسطهای خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی با مدل تجربی برازش داشته است.