زهرا چراغی خواه؛ پروین کدیور؛ حمیدرضا حسن آبادی؛ مهدی عربزاده
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر متنهای توضیحی، تکذیبی و تکمیلی بر تغییرمفهومی و هیجانهایمعرفتی دانشآموزان پسر دوره ابتدایی است که با روش آزمایشی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشآموزان ششم ابتدایی پسر منطقه 17 تهران است. ازبین مدارس ناحیه مذکور، دو مدرسه به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 78 داوطلب ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر متنهای توضیحی، تکذیبی و تکمیلی بر تغییرمفهومی و هیجانهایمعرفتی دانشآموزان پسر دوره ابتدایی است که با روش آزمایشی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشآموزان ششم ابتدایی پسر منطقه 17 تهران است. ازبین مدارس ناحیه مذکور، دو مدرسه به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 78 داوطلب است که بهصورت تصادفی 25 نفر بهگروه توضیحی، 26 نفر بهگروه تکذیبی و 27 نفر بهگروه تکمیلی منتسب شدند. مراحل اجرا بهشکل پیشآزمون-پسآزمون و ابزارهای تحقیق شامل متنهای توضیحی، تکذیبی و تکمیلی محققساخته و پرسشنامه هیجانهایمعرفتی پکران (2016) است. تغییرمفهومی ازطریق محاسبه اختلاف سطح دانش، قبل و بعد از مطالعه متنها بهدست آمد. تحلیل دادهها با روش تحلیل کوواریانس چند متغییره انجام شد. یافتهها درسطح معناداری 0.05 نشان داد تاثیر متنها هم بر تغییرمفهومی و هم بر هیجانهایمعرفتی معنادار است. نتایج تفکیکی گروهها حاکی ازآن است که تفاوت بین هیجان گروه تکذیبی و توضیحی، همچنین بین گروه تکمیلی و توضیحی معنادار بوده و تفاوت بین هیجان گروه تکذیبی و تکمیلی معنادار نیست. بهعلاوه، تفاوت سطح تغییرمفهومی ناشی از اجرای متنها، بین گروه تکذیبی و تکمیلی، همچنین بین گروه توضیحی و تکمیلی معنادار بوده و تفاوت سطح تغییر مفهومی بین گروه تکذیبی و توضیحی غیرمعنادار است. این نتایج نشان میدهد نویسندگان کتابهای درسی باید توجه بیشتری به متنهای تکذیبی داشته باشند. همچنین، تدوینگران و طراحان آموزشی باید تصاویر مناسب بیشتری در متن درسها بگنجانند.
فاطمه امامقلی وند؛ محمد عسگری
چکیده
هدف طرح حاضر ارزیابی از یادگیری دانشآموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمهحضوری و حضوری) است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع اندازهگیری مکرراست. جامعه آماری دانشآموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 منطقه 15 شهر تهران هست. نمونه موردبررسی 76 دانشآموز، از سه کلاس پایه دوازدهم رشته انسانی مشغول به تحصیل در 1401-1400 است. شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
هدف طرح حاضر ارزیابی از یادگیری دانشآموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمهحضوری و حضوری) است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع اندازهگیری مکرراست. جامعه آماری دانشآموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 منطقه 15 شهر تهران هست. نمونه موردبررسی 76 دانشآموز، از سه کلاس پایه دوازدهم رشته انسانی مشغول به تحصیل در 1401-1400 است. شیوه نمونهگیری از بین جامعه در دسترس بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب گردید. ابزار پژوهش آزمونهای هماهنگ دیماه، اسفندماه در سطح دبیرستان، آزمون شبه نهایی فروردینماه منطقه 15، آزمون نهایی کشوری درس جامعهشناسی 3 است که همگی به شیوه حضوری برگزار شد. روش تجزیهوتحلیل آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی است نتایج: آزمون لامبدای ویلکز با مقدار (250/0) و (f=70/954)750 /0 مجذور اتای تفکیکـی در سطح (p<0/001) معنیدار است؛ به عبارت دیگر نوع آموزش در پژوهش حاضر مؤثر بود. میزان تأثیر آموزش 750/0 بود. نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که میانگین آموزش مجازی (36/10)، بیشتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش نیمهحضوری (05/5)، تداوم نیمهحضوری (56/7)، است و آموزش حضوری (03/12)، بالاتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش مجازی (36/10)، (p<0/01) است. سیستمهای آموزشی باید آموزش مجازی اضطراری را بهعنوان روش جایگزین برای حفظ فرآیندهای یاددهی-یادگیری در محیطهای همزمان یا ناهمزمان که با استفاده از پلتفرمهای مختلف با دسترسی به اینترنت انجام میشود، با پرهیز از اعمال فشار بر معلمان، دانشآموزان و گونهای حسابشده، ارائه دهند.
زکیه نجاریان؛ شهرام واحدی؛ تورج هاشمی؛ رحیم بدری گرگری
چکیده
اختلالات یادگیری به صورت عام و با نارسایی ریاضی به صورت خاص، همواره یکی از شایعترین و پیچیدهترین موضوعات در زمینه کودکان استثنایی محسوب شده و توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در سالهای اخیر پژوهشهای متعددی در زمینه اثربخشی مداخلات شناختی در زمینه اختلالات یادگیری انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نتیجهگیری ...
بیشتر
اختلالات یادگیری به صورت عام و با نارسایی ریاضی به صورت خاص، همواره یکی از شایعترین و پیچیدهترین موضوعات در زمینه کودکان استثنایی محسوب شده و توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در سالهای اخیر پژوهشهای متعددی در زمینه اثربخشی مداخلات شناختی در زمینه اختلالات یادگیری انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نتیجهگیری کلی در خصوص اثربخشی مداخلات شناختی مبتنی بر حافظه فعال، بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه پژوهشهای مرتبط با موضوع که در سالهای 1390 تا 1400 و به زبان فارسی منتشر شده بود. برای بررسی این موضوع تعداد 21 پژوهش به روش فراتحلیل مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع 48 اندازه اثر به دست آمد و به کمک نرم افزار CMA2 تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی در مدل ثابت 37/1 و در مدل تصادفی 53/1 به دست آمد که از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). همچنین یافتهها بیانگر آن است که مداخلات مبتنی بر حافظه فعال بیشترین تأثیر را بر سرعت پردازش (11/3) و کمترین تأثیر را بر بازداری (74/0) داشته است. لذا طبق معیار کوهن و بر اساس اندازه اثر به دست آمده، میتوان گفت که مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی اثربخشی بالایی داشته است.
سیده خدیجه امیریان؛ زینب رضایی؛ سمیه حاتمی کیا؛ حسین کارشکی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه یادگیری خودتنظیم آنلاین (Lau, 2021) در دانشجویان دانشگاههای شهر تهران بود. نسخه چینی پرسشنامه یادگیری خودتنظیم آنلاین (COSRQ ) از هفت خردهمقیاس شامل: هدفگذاری، مدیریت زمان، سازماندادن به محیط، تنظیم تلاش، راهبردهای شناختی-نظارتی، جستجوی کمک و خودارزیابی تشکیل شده است. شرکتکنندگان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه یادگیری خودتنظیم آنلاین (Lau, 2021) در دانشجویان دانشگاههای شهر تهران بود. نسخه چینی پرسشنامه یادگیری خودتنظیم آنلاین (COSRQ ) از هفت خردهمقیاس شامل: هدفگذاری، مدیریت زمان، سازماندادن به محیط، تنظیم تلاش، راهبردهای شناختی-نظارتی، جستجوی کمک و خودارزیابی تشکیل شده است. شرکتکنندگان در این پژوهش 453 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاههای دولتی بودند که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری خودتنظیم آنلاین (COSRQ)، درگیریتحصیلی(RAEQ)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ) و مقیاس اهمالکاری تحصیلی (PASS) بود که به صورت آنلاین اجرا شد. کفایت روانسنجی پرسشنامه مورد نظر در چند گام شامل تحلیلآیتم، تحلیلعاملیاکتشافی، تحلیلعاملیتاییدی، محاسبه روایی همگرا، واگرا و پایایی بررسی شد. نتایج تحلیل آیتم نشان داد که تمام آیتمهای پرسشنامه از نظر ویژگیهای توصیفی کفایت لازم را دارند. تحلیل عاملی اکتشافی با حذف 5 آیتم که در عامل غیرمرتبط قرارگرفته بود منجر به شناسایی شش عامل شد. تحلیل عاملی تاییدی نیز این ساختار شش عاملی به دست آمده را تایید کرد. نتایج نشان داد این پرسشنامه روایی همگرا و واگرا و پایایی مناسبی دارد.
کیومرث کیوان؛ همایون هارون رشیدی؛ کبری کاظمیان مقدم
چکیده
این پژوهش با هدف اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سرمایه روانشناختی و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان پسر مدارس شاهد شهر دزفول انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و روش نمونه برداری بصورت در دسترس، 30 نفر انتخاب شد و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفری کنترل و آزمایش) گمارده شد. به منظور گردآوری دادهها ...
بیشتر
این پژوهش با هدف اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سرمایه روانشناختی و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان پسر مدارس شاهد شهر دزفول انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و روش نمونه برداری بصورت در دسترس، 30 نفر انتخاب شد و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفری کنترل و آزمایش) گمارده شد. به منظور گردآوری دادهها از مقیاس سرزندگی تحصیلی (حسینچاری و دهقانیزاده، 1391) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007) استفاده شد. همچنین در طی 8 جلسة (90 دقیقهای) به صورت یک جلسه در هفته و به مدت دو ماه، براساس پروتکل آموزشی رفتاردرمانی دیالکتیک میلر و همکاران (2007) مورد آموزش قرار گرفتند. در طول ارائه آموزش گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نداشتند و بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پسآزمون انجام گرفت. به منظور تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافتهها نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک میتواند به طور معناداری موجب بهبود سرمایه روانشناختی با اندازه اثر 56/0 و سرزندگی تحصیلی با اندازه اثر 47/0 گردد (001/0< p). بر این مبنا براساس نتایج حاصله میتوان در نظر داشت که رفتاردرمانی دیالکتیک قادر است به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سرمایه روانشناختی و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان مورد لحاظ قرار گیرد.
نرجس لاری؛ الهه حجازی؛ بهرام جوکار؛ جواد اژه ای
چکیده
ارتباط معلم-دانشآموز، تبادل دوجانبه پیچیده و پویایی است که در طول زمان و در موقعیتهای متعدد شکل گرفته است و در بستری از عوامل مؤثر بر آن، تغییرات تحولی دانشآموز را رقم میزند. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد تا کیفیت ارتباط معلم-دانشآموز را از طریق مطالعه میدانی طرفین اصلی آن یعنی معلم و دانشآموز در بافت مدرسه در مقطع ابتدایی ...
بیشتر
ارتباط معلم-دانشآموز، تبادل دوجانبه پیچیده و پویایی است که در طول زمان و در موقعیتهای متعدد شکل گرفته است و در بستری از عوامل مؤثر بر آن، تغییرات تحولی دانشآموز را رقم میزند. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد تا کیفیت ارتباط معلم-دانشآموز را از طریق مطالعه میدانی طرفین اصلی آن یعنی معلم و دانشآموز در بافت مدرسه در مقطع ابتدایی بررسی کند و به تفسیر این الگوی ارتباطی و علل و عوامل مؤثر بر آن بپردازد. برای دریافت نظام معنایی که دانشآموز و معلم در رفتار و ادراک ارتباطی خود نشان میدهند، از روش مردمنگاری استفاده شده است.این پژوهش در دو فاز طی دو سال تحصیلی انجام شد. در فاز اول (اصلی)، بر اساس نمونهگیری ملاکی، یک مدرسه ابتدایی دولتی در دو شیفت دختران و پسران به عنوان میدان تحقیق انتخاب گردید و محقق یک نیمسال تحصیلی را به عضویت آن در آمد. در فاز دوم (فاز اعتباریابی و تعمیق مفاهیم) نیز، 99 دانشآموز، 19 معلم و 13 کلاس از میان شش مدرسه ابتدایی دولتی در شهر شیراز در اجرای این پژوهش مشارکت داده شدند. از مصاحبههای نیمهساختاریافته و بدون ساختار و مشاهده نیمهمشارکتی برای جمعآوری داده بهره گرفته شد.تجزیه و تحلیل دادههای کیفی، تبیین الگوی ارتباطی معلم-دانشآموز را در چهار لایهی مسیرهای تبادل معلم و دانشآموز، ویژگیهای معلم و دانشآموز، بازنمایی ذهنی معلم و دانشآموز از یکدیگر و عوامل بیرونی ممکن میسازد. بهبود این بستر ارتباطی و فرایندهای منجر به آن، میتواند دستیابی به پیامدهای تحولی مثبت بسیاری را برای دانشآموز و معلم محقق سازد.
طاهره پژوهی؛ محمد علی نادی؛ ایلناز سجادیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر عبارت است از اثربخشی بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری (ویژه دانش آموزان و والدین) بر عزت نفس و رضایت از زندگی در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش کار به صورت شبه آزمایشی از نوع(پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دبیرستانی(دوره دوم) قلدر سایبری(مرتکبین) در شهرستان گچساران در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر عبارت است از اثربخشی بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری (ویژه دانش آموزان و والدین) بر عزت نفس و رضایت از زندگی در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش کار به صورت شبه آزمایشی از نوع(پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دبیرستانی(دوره دوم) قلدر سایبری(مرتکبین) در شهرستان گچساران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. در روش نمونه گیری پژوهش حاضر، ابتدا پرسش نامه قلدری سایبری به دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی داده شد. سپس بعد از تجزیه و تحلیل نتایج، دانش آموزان قلدر سایبری(مرتکبین) شناسایی شدند، 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به صورت کنترل گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت(1968) و رضایت از زندگی(هیوبنر،2001) را به عنوان پیش آزمون و سپس بعد از اجرای بسته های آموزشی، به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. بسته های آموزشی پس از اعتبار یابی بیرونی(اجرایی) در قالب مطالعه مقدماتی بر روی یک گروه نمونه 4 نفری برای مرتکبین قلدری سایبری به مدت 10 جلسه و والدین مرتکبین قلدری سایبری 4 جلسه اجرا و موارد نقص و ابهامات بررسی و برطرف گردید. سپس اجرای اصلی انجام گرفت و داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد. جهت بررسی فرضیات از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بین پیش آزمون با پس آزمون در نمرات همه متغیرهای پژوهش معنادار شده است(001/0>p). بنابراین بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری می تواند برای بهبود متغیرهای وابسته پژوهش استفاده شود.
ساناز دهقان مروستی
چکیده
هدف پژوهش بررسی نقش کمالگرایی مادران (سازگارانه و ناسازگارانه) در مسئولیتپذیری فرزندان با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی آنها بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعۀآماری شامل دانشآموزان دبیرستانهای دخترانۀ شهر یزد و مادران آنها در سال تحصیلی 1401 -1400، که تعداد آنها 16800 نفر بود. به منظور انتخاب نمونه، با استفاده از جدول مورگان ...
بیشتر
هدف پژوهش بررسی نقش کمالگرایی مادران (سازگارانه و ناسازگارانه) در مسئولیتپذیری فرزندان با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی آنها بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعۀآماری شامل دانشآموزان دبیرستانهای دخترانۀ شهر یزد و مادران آنها در سال تحصیلی 1401 -1400، که تعداد آنها 16800 نفر بود. به منظور انتخاب نمونه، با استفاده از جدول مورگان و با توجّه به حجم جامعه، تعداد 342 دانشآموز دختر مقطع متوسطۀ دورة اوّل و دوّم و مادران این دانشآموزان، بهعنوان نمونۀ پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ کمالگرایی هیل (2004)، خودکارآمدی جینگز و مورگان (1999) و مسئولیتپذیری در خانه و مدرسه کردلو (1387) بود. تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار لیزرل، نشان داد، بین کمالگرایی سازگارانه و خودکارآمدی رابطۀ مثبت، مستقیم و معنیدار (405/0 r=) و بین خرده مقیاس کمالگرایی سازگارانه و مسئولیتپذیری رابطۀ مثبت، مستقیم و معنیدار (453/0 r=) وجود دارد. بین خرده مقیاسکمالگرایی ناسازگارانه و خودکارآمدی، رابطۀ مثبت، مستقیم و معنیدار (102/0- r=) و بین خرده مقیاس کمالگرایی ناسازگارانه و مسئولیتپذیری، رابطۀ منفی، مستقیم و معنیدار (258/0- r=) وجود دارد. بین خودکارآمدی و مسئولیتپذیری رابطۀ مثبت، مستقیم و معنیدار (378/0 r=) وجود دارد.کمالگرایی سازگارانه والدین از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی بر مسئولیتپذیری ارتباط مثبت، غیرمستقیم و معنیدار دارد. وکمالگرایی ناسازگارانه والدین از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی بر مسئولیتپذیری ارتباط غیرمستقیم و غیرمعنیدار دارد. همچنین نتایج همبستگی برای زیرمقیاسها نشان داد، تلاش برای عالی بودن، نظم و سازماندهی، هدفمندی، بهعنوان کمالگرایی سازگارانه، رابطۀ مثبت و معنیدار با خودکارآمدی دارند و استانداردهای بالا برای دیگران، حساسیت بینفردی بهعنوان.
بهزاد شوقی؛ سمیه رباط میلی؛ بیتا نصرالهی
چکیده
روش: این مطالعه با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش ...
بیشتر
روش: این مطالعه با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانشآموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیمبندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقهای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی-کشیدگی، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی دانش آموزان شد. همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که آموزش خردمندی می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در افزایش سرمایه روانشناختی دانش آموزان محسوب شود.