ابوالقاسم یعقوبی؛ فرشته مطهری فر؛ محیا حسینی
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین خودارزشیابی مرکزی و سرمایههای تحولی با مشارکت تحصیلی و نقش میانجی کمکطلبی تحصیلی انجام شد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1401 در دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. گروه نمونه که شامل 387 نفر بود با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. و به پرسشنامه سرمایههای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین خودارزشیابی مرکزی و سرمایههای تحولی با مشارکت تحصیلی و نقش میانجی کمکطلبی تحصیلی انجام شد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1401 در دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. گروه نمونه که شامل 387 نفر بود با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. و به پرسشنامه سرمایههای تحولی (موسسه پژوهشی مینه-سوتا، 2005) ، پرسشنامه خودارزشیابی مرکزی(جاج و همکاران، 2003)، پرسشنامه کمکخواهی تحصیلی(قدم پوروسرمد، 1385) و پرسشنامه مشارکت تحصیلی (شافلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، خودارزشیابی مرکزی و سرمایههای تحولی با بعد پذیرش کمکطلبی و مشارکت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و با بعد اجتنابی کمکطلبی رابطه منفی و معناداری دارند. بین بعد پذیرش کمکطلبی و مشارکت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و بین بعد اجتنابی کمکطلبی و مشارکت تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بعد پذیرش کمک-طلبی تحصیلی و بعد اجتنابی کمکطلبی تحصیلی در ارتباط بین خودارزشیابی و مشارکت تحصیلی و سرمایههای تحولی و مشارکت تحصیلی نقش واسطه ای معناداری دارند. بر اساس این یافته میتوان اینگونه استنتاج کرد که با تقویت سرمایههای تحولی درونی و بیرونی و خودارزشیابی مرکزی فرد، بعد پذیرش کمکطلبی افزایش و بعد اجتنابی آن کاهش مییابد. این عوامل میتوانند در تعامل با یکدیگر مشارکت و درگیری تحصیلی افراد را نیز افزایش دهند.
حمیده جهانگرد؛ رضا قربان جهرمی؛ فریبرز درتاج؛ ابوطالب سعادتی شامیر
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این منظور، 385 نفر ) 155دختر و 230پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های حافظه کاری (نجاتی1392)، نیاز به شناخت (کاچیوپو 1996)، نیاز به خاتمه (دی بیکر و کراوسون 2008)، نگرش به یادگیری (ایکن 1979) و تحمل ابهام (مک لین 1993) پاسخ دادند. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که هم نیاز به شناخت و هم نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم هستند. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر حافظه کاری معنادار نبود. بعلاوه، اثر مستقیم نیاز به شناخت بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار بوده اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار نبود. در قسمت نتیجه گیری به طور تفصیلی به بحث در خصوص یافته های حاصله و تبیین آنها پرداخته شده است.
ماندانا سجادی؛ حسین سلیمی
چکیده
جنگ بهعنوان مهمترین پدیده سیاست بینالملل، تجربه جمعی ناخوشایندی است که میتواند در تاروپود یک جامعه نفوذ کرده و میراث نامطلوب خود را برای نسلهای بعدی نیز بر جای بگذارد. هدف از مطالعه، بررسی اثر انتقال بین نسلی ترومای جمعی جنگ بر ظرفیت همدلی و نگرش جنگطلبانه در نسل بعدی بوده است. آزمودنیهای این پژوهش شامل 182 نفر متولدین دهههای ...
بیشتر
جنگ بهعنوان مهمترین پدیده سیاست بینالملل، تجربه جمعی ناخوشایندی است که میتواند در تاروپود یک جامعه نفوذ کرده و میراث نامطلوب خود را برای نسلهای بعدی نیز بر جای بگذارد. هدف از مطالعه، بررسی اثر انتقال بین نسلی ترومای جمعی جنگ بر ظرفیت همدلی و نگرش جنگطلبانه در نسل بعدی بوده است. آزمودنیهای این پژوهش شامل 182 نفر متولدین دهههای 60 و 70 (نسل اول جنگ ایران و عراق) که والدین آنها تجربیات متفاوتی از جنگ ایران و عراق را پشت سر گذاشته بودند. پرسشنامهای تلفیقی (کیفی و کمی) برای سنجش شدت تجربه ترومای جنگ در والدین از دیدگاه فرزندان، بین آزمودنیها توزیع شد همزمان پرسشنامه واکنش بین فردی و پرسشنامه جنگطلبی مک کانکی نیز بهمنظور سنجش ظرفیت همدلی و نگرش جنگطلبانه توزیع گردید. دادههای بهدستآمده از پرسشهای کیفی به روش کدگذاری تحلیل محتوا و دادههای کمی با روش تحلیل همبستگی و رگرسیون خطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که بین شدت تجربیات تروماتیک والدین از جنگ و ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان ارتباطات معنادار منفی وجود دارد بهعبارتدیگر به هر میزان تجربه والدین از جنگ دردناکتر باشد، ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان پایینتر است. درعینحال ارتباط معناداری بین شدت ناخوشایندی تجربه جنگ در والدین و نگرش جنگطلبانه در فرزندان مشاهده نشد.
فاطمه مظاهری تهرانی؛ سعید قنبری؛ جلیل فتح آبادی؛ امید شکری؛ مسعود شریفی
چکیده
اختلال یادگیری از جمله مهمترین مباحث در روانشناسی تربیتی است که نیازمند مداخله زود هنگام است تا از اثرات مخرب آن پیشگیری شود. کودکان دارای اختلال یادگیری با مشکلات هیجانی بیشتر از همسالان خود دست به گریبان هستند. پژوهش حاضر به منظور ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شده. به منظور دستیابی به این هدف ...
بیشتر
اختلال یادگیری از جمله مهمترین مباحث در روانشناسی تربیتی است که نیازمند مداخله زود هنگام است تا از اثرات مخرب آن پیشگیری شود. کودکان دارای اختلال یادگیری با مشکلات هیجانی بیشتر از همسالان خود دست به گریبان هستند. پژوهش حاضر به منظور ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شده. به منظور دستیابی به این هدف 18 والد کودکان دارای اختلال یادگیری و 10 متخصص در زمینه درمان اختلالات یادگیری در مصاحبهای نیمه ساختاریافته شرکت کرده و مصاحبهها به روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. بر اساس مفاهیم استخراج شده از متن مصاحبهها، 71 کد متمرکز و 15 مقوله اساسی در ذیل2 تم زیربنایی (منابع درونی و بیرونی زمینهساز آسیبپذیری) قرار گرفتند. به نظر میرسد از آن جایی که مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری سهم عمدهای در افت کیفیت زندگی و تحصیلی آنان دارد، مداخلات برای این کودکان نیازمند توجه همه جانبه به زمینهای در برگرفته آنان دارد.
رضا کمالی مهاجر؛ کیوان صالحی؛ علی مقدم زاده؛ فاطمه جعفری
چکیده
محیط مدرسه به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکلدهنده رفتار افراد میتواند سهم قابل توجهی در ایجاد شادی در افراد درون مدرسه و تسری آن به جامعه داشته باشد و لازم است برای توأم کردن این زمان با شادی بیشتر، این موضوع مورد توجه بیشتری قرار گیرد. با توجه به اهمیت دورهی ابتدایی در نظام آموزشی، شناسایی نشانگان مرتبط با شادی دانشآموزان ...
بیشتر
محیط مدرسه به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکلدهنده رفتار افراد میتواند سهم قابل توجهی در ایجاد شادی در افراد درون مدرسه و تسری آن به جامعه داشته باشد و لازم است برای توأم کردن این زمان با شادی بیشتر، این موضوع مورد توجه بیشتری قرار گیرد. با توجه به اهمیت دورهی ابتدایی در نظام آموزشی، شناسایی نشانگان مرتبط با شادی دانشآموزان ابتدایی ضرورت دارد؛ این پژوهش باهدف شناسایی نشانگان سازنده سازه مدرسه شاد مبتنی بر معناکاوی ادراک دانشآموزان از مدرسه شاد انجام شده است. میدان پژوهش، مدارس ابتدایی شهر تهران است. شرکتکنندگان به روش نمونهگیری ملاکی انتخابشدند. اشباع دادهها در چهاردهمین مصاحبه بدست آمد. این پژوهش با رویکرد کیفی، روش پدیدارشناسی و طرح توصیفی انجامگردید. دادهها بر اساس مصاحبه نیمهساختارمند و انشاهای دانشآموزان گردآوریشد. دادهها، مبتنی بر راهبرد هفتمرحلهای کُلایزی تحلیلگردید. بهمنظور افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، باورپذیری صحت دادهها، از شیوههای «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهرهگیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آنها»، و «درگیری طولانی مدت» استفاده شد. یافتهها به شناسایی 32 نشانه، هشت زیرمضمون و سه مضمون شامل «مضمون اجرایی-مدیریتی»، «مضمون مربوط به محیط مدرسه»، «مضمون مربوط به عوامل روانشناختی» منجر گردید. مضامین شناساییشده، به شناخت عمیق و تشخیص دقیق نشانگان مدرسه شاد برای بررسی میدانی مدارس کمک مینماید. براساس نتایج بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که بین انتظارات دانشآموزان از مدارس شاد با وضعیت موجود، فاصله دوچندانی وجود دارد، لذا بازاندیشی فوری و اقدامات هوشمندانه برای بهسازی محیطی مدارس و حرکت به سمت مدارس شاد، از ضرورتی دوچندان برخوردار است.
عارف کشتگر؛ میترا راستگومقدم؛ محمد حسین سالاری فر
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه حافظه کاری دانشآموزان ابتدایی نارساخوان ادراکی، زبانشناختی و عادی در خواندن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. این پژوهش شامل سه جامعه آماری دانشآموزان پسر ابتدایی پایه سوم و چهارم نارساخوان ادراکی، نارساخوان زبانشناختی و عادی در خواندن در شهر مشهد در سال تحصیلی 99-98 بود که از هر جامعه 15 نفر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه حافظه کاری دانشآموزان ابتدایی نارساخوان ادراکی، زبانشناختی و عادی در خواندن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. این پژوهش شامل سه جامعه آماری دانشآموزان پسر ابتدایی پایه سوم و چهارم نارساخوان ادراکی، نارساخوان زبانشناختی و عادی در خواندن در شهر مشهد در سال تحصیلی 99-98 بود که از هر جامعه 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه برای جامعه اول و دوم به صورت هدفمند و برای جامعه سوم به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. نمونهها از نظر هوش همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش آزمونهای هوش ریون (1956)، ارزیابی خواندن فارسی پوراعتماد (1380)، تکلیف دیداری کیم کاراد (1945) و حافظه مستقیم و معکوس وکسلر (1945) بودند. دادهها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد سطح حافظه کاری در سه گروه مورد مطالعه تفاوت معناداری دارد (001/0P). سطح عملکرد دو گروه نارساخوان در متغیرهای حلقه واجشناختی، لوح دیداری- فضایی و مجری مرکزی به طور معناداری پایینتر از دانشآموزان عادی بود. همچنین سطح عملکرد دانشآموزان نارساخوان زبانشناختی از نارساخوان ادراکی در متغیر حلقه واجشناختی به طور معناداری پایینتر بود و تفاوت معناداری بین دانشآموزان نارساخوان ادراکی و نارساخوان زبانشناختی در سایر متغیرها مشاهده نشد. بنابراین بر اساس یافتهها، میتوان گفت سطوح حافظه کاری دانشآموزان نارساخوان و عادی با یکدیگر متفاوت است و با تقویت حافظه کاری میتوان عملکرد خواندن آنان را افزایش داد. همچنین از آن جا که دانشآموزان نارساخوان زبانشناختی نقص بیشتری در حلقه واجشناختی دارند، باید به طور خاص از این نظر مورد توانبخشیهای دقیقتر قرار گیرند.
فرح مملکت دوست؛ رضا پاشا؛ سعید بختیارپور؛ مرضیه طالبزاده شوشتری
چکیده
چکیدههدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی و تداوم اثر آموزش ادراکی حرکتی بر اختلال ریاضی و اضطراب امتحان در دانشآموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری در شهر تهران بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری مراجعهکننده به مراکز اختلال ...
بیشتر
چکیدههدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی و تداوم اثر آموزش ادراکی حرکتی بر اختلال ریاضی و اضطراب امتحان در دانشآموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری در شهر تهران بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری مراجعهکننده به مراکز اختلال یادگیری در سال 98-1397 در شهر تهران بودند که تعداد 30 دانشآموز از افراد واجد شرایط با روش در هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش ادراک حرکتی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. همچنین برحله پیگیری یک ماه پس از اتمام آزمون اجرا گردید . جهت تکمیل دادهها از پرسشنامههای آزمون هوشی (وکسلر، 2003)، اختلال یادگیری ریاضی (کانلی، 1988) و پرسشنامه استاندارد اضطراب امتحان (ساراسون، 1957) استفاده شد. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار Spss استفاده شد. یافتهها آزمونهای آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری در گروههای آموزش ادراکی حرکتی و کنترل در مرحله پسآزمون و پیگیری نشان میدهد که این گروهها حداقل در یکی از متغیرهای وابسته با یکدیگر تفاوت معنیداری دارند. به طوری که در هر دو مرحله مذکور در متغیرهای اختلال ریاضی و اضطراب امتحان بین گروههای آموزش ادراکی حرکتی و کنترل تفاوت معنیدار دیده میشود که نشاندهنده تداوم اثر آموزش ادراکی حرکتی در گروه آزمایش میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت، از آموزشهای ادراکی حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی و اضطراب امتحان در دانشآموزان بهره برد.
شراره عشایری؛ مرتضی امیدیان؛ علیرضا حاجی یخچالی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد بر عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایه چهارم شهر کرمانشاه انجام شد.روش: این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر کرمانشاه که با حجم نمونه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد بر عملکرد ریاضی دانشآموزان دختر پایه چهارم شهر کرمانشاه انجام شد.روش: این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر کرمانشاه که با حجم نمونه 60 نفر در دو گروه گواه (30 نفر) و آزمایش (30 نفر) به روش تصادفی چندمرحلهای در سال تحصیلی 401-400 انتخاب شدند ، گروه آزمایش تحت 7 جلسه مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد قرار گرفت. درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. برای اندازهگیری متغیرها، در هر دو گروه امتحان ریاضی معلم ساخته اجرا شد و دادههای بهدستآمده از پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد موجب افزایش عملکرد ریاضی دانشآموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پسآزمون شده است(001/0 P<).نتیجهگیری: به نظرمیرسد رویکرد آمایه ذهنی رشد میتواند در مدارس و مراکز آموزشی برای افزایش عملکرد ریاضی دانشآموزان مورد استفاده قرار گیرد.
روانشناسی یادگیری
سید مهدی سرکشیکیان؛ زهرا جامه بزرگ
چکیده
هوش معنوی گروهی از قابلیت ها و ظرفیت های استفاده از منابع ، ارزش ها و خصایص معنوی در راستای ارتقای کنش و سلامت زندگی روزمره است . از این رو توجه روزافزون به این مولفه ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش مدل کیفی همبسته های هوش معنوی در شواهد تجربی داخلی و خارجی تبیین می گردد . نوع مطالعه کاربردی و کیفی است و از روش سنتز پژوهشی و تکنیک فراترکیب ...
بیشتر
هوش معنوی گروهی از قابلیت ها و ظرفیت های استفاده از منابع ، ارزش ها و خصایص معنوی در راستای ارتقای کنش و سلامت زندگی روزمره است . از این رو توجه روزافزون به این مولفه ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش مدل کیفی همبسته های هوش معنوی در شواهد تجربی داخلی و خارجی تبیین می گردد . نوع مطالعه کاربردی و کیفی است و از روش سنتز پژوهشی و تکنیک فراترکیب استفاده شد . حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2005 تا 2020 برای تحقیقات خارجی و 1390 تا 1400 برای تحقیقات داخلی است . با استفاده از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (2007) 170 مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی 70 مقاله نهایی انتخاب شد . یافته ها در قالب مقولات ، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی شد . نتایج نشان داد همبسته های آموزشی ، خانوادگی ، فردی ، جامعه شناختی ، روانی ، شغلی ، خلقی و جسمانی همبسته های مرتبط با هوش معنوی در شواهد تجربی داخلی و خارجی است . نتیجه گیری : هوش معنوی با فراهم کردن زمینه های موثر یافته شده در پژوهش می تواند در ابعاد مختلف زندگی افراد اثر گذار باشد