حلیمه میرعرب رضی؛ حسین فکوری حاجی یار؛ کاظم شریعت نیا؛ علی اصغر بیانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان انجام شد. در این راستا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری دادهها از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد و برای شناسایی مهمترین مؤلفههای تشکیل دهندة عناصر برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان از ابزار مصاحبة نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان انجام شد. در این راستا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری دادهها از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد و برای شناسایی مهمترین مؤلفههای تشکیل دهندة عناصر برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان از ابزار مصاحبة نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری در این مرحله کلیة مربیان و متخصصان حوزة آموزش و پرورش پیش دبستانی بودهاند که نمونهای متشکل از 10 نفر از این افراد به شیوهی نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل یافتههای این بخش از شیوة کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد و به منظور تعیین روایی و پایایی یافتههای این بخش از شیوه تایید همکاران تحقیق و چند جانبهنگری برای تایید اعتبار بهره گرفته شد. نتایج بدست آموده با استفاده از الگوی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در حوزة اهداف برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش از دبستان (17 مؤلفه)، در حوزة محتوا (14 مؤلفه)، در حوزة روشهای یاددهی- یادگیری (10 مؤلفه)، در حوزة روشهای ارزشیابی (7 مؤلفه)، در حوزة مکان (18 مؤلفه) و در حوزة زمان نیز (10 مؤلفه) و مجموعاً 76 مؤلفه به عنوان مؤلفههای تشکیل دهنده عناصر برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان شناسایی شدند.
رقیه تراهی؛ محمدرحیم جعفرزاده
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری ابعاد شخصیت اصیل در ارتباط بین ادراک از جو مدرسه با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان بهبهان بود که از میان آن ها تعداد 354 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس بهزیستی تحصیلی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری ابعاد شخصیت اصیل در ارتباط بین ادراک از جو مدرسه با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان بهبهان بود که از میان آن ها تعداد 354 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس بهزیستی تحصیلی تومینن سوینی و همکاران (2012)، پرسشنامه اصالت شخصیت وود و همکاران (2008) و پرسشنامه ادراک از جو مدرسه بییر و همکاران (2016) بود. برای تحلیل داده های توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS نسخه 26 و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. ادراک از جو مدرسه دارای اثر مستقیم و مثبت بر بر بهزیستی تحصیلی بود. اگر چه ادراک از جو مدرسه دارای اثر مسقیم و منفی بر مؤلفه های ازخودبیگانگی و پذیرش تأثیرات بیرونی بود، ولی تأثیر مستقیم و مثبت بر زندگی اصیل دانش آموزان داشت. مؤلفه های ازخودبیگانگی و پذیرش تأثیرات بیرونی دارای اثر مسقیم و منفی بر بهزیستی تحصیلی، در صورتی که زندگی اصیل دارای اثر مستقیم و مثبت بر بهزیستی تحصیلی بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش بهزیستی تحصیلی دانش آموزان باید به ابعاد شخصیت اصیل و ادراک از جو مدرسه آن ها توجه کافی به عمل آید.
محترم باقری فاروجی؛ لیلا دوقی؛ محمدمهدی شریعت باقری
چکیده
هدف از پژوهش خاضر ارائه مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان است. پژوهش حاضراز نظر هدف،کاربردی و از نظرروش،همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد ...
بیشتر
هدف از پژوهش خاضر ارائه مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان است. پژوهش حاضراز نظر هدف،کاربردی و از نظرروش،همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه جمعاً 537 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهی جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975)، مقیاس پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (2005)، پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده، مقیاس ارزیابی باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و یتس، 2006)،پرسشنامه باورهای هوشی عبدالفتاح و ییتس با دو خرده مقیاس نظریه افزایشی هوش و نظریه ذاتی هوش بودند. دادههای گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان براساس دادههای تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک شده و باور های هوشی بر خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفت. لذا پژوهش حاضر نشان داد که خود ناتوان سازی در تبیین و پیش بینی جرات ورزی دانش آموزان نقش واسطه ای دارد. این متغیر تحت تاثیر باورهای هوشی و سبک فرزندپروری ادراک شده قرار می گیرند و می توانند اثر معناداری بر جرات ورزی دانش آموزان داشته باشند.
لیلا منصوری؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ غلامحسین مکتبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر هوش هیجانی، انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر ایذه در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از جامعه فوق 30 نفر که دارای ناتوانی-های ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر هوش هیجانی، انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر ایذه در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از جامعه فوق 30 نفر که دارای ناتوانی-های یادگیری بودند با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروههای آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت دو ماه در 10 جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001)، انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1977) و خودپنداره تحصیلی (لیو و وانگ، 2005) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج تحلیل بیانگر تأثیر راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی آزمودنیهای گروه آزمایش بود، اما بر هوش هیجانی تأثیر معناداری مشاهده نشد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی یک روش مفید و مؤثر در افزایش انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری است.
سارا بنی عامریان؛ صلاح اسمعیلی گوجار
چکیده
بازی وارسازی یک رویکرد ابتکاری است که هدف آن افزایش تعامل و انگیزه کاربران و ارائه تجارب پایدار است. این رویکرد اخیراً بهطور گستردهای فراگیر شده است و رویکردی است که در بسیاری از زمینهها مورداستفاده قرار میگیرد. مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی وارسازی بر یادگیری، شناسایی عناصر مهم در بازی وارسازی و رویکرد طراحی و ترکیب عناصر ...
بیشتر
بازی وارسازی یک رویکرد ابتکاری است که هدف آن افزایش تعامل و انگیزه کاربران و ارائه تجارب پایدار است. این رویکرد اخیراً بهطور گستردهای فراگیر شده است و رویکردی است که در بسیاری از زمینهها مورداستفاده قرار میگیرد. مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی وارسازی بر یادگیری، شناسایی عناصر مهم در بازی وارسازی و رویکرد طراحی و ترکیب عناصر انجامگرفته است. این مقاله از یک مرور سیستماتیک استفاده می کند که در آن از تحلیل اسناد و محتوا استفادهشده است. بر اساس یافته های این تحقیق در پژوهشهای موردبررسی اثرگذاری این رویکرد بر روی یادگیری مثبت گزارششده است و همچنین عناصر مورداستفاده در بیشتر پژوهش ها یکسان است که مهمترین آنها شامل بازخورد، امتیاز، زمان، رده بندی، رقابت، مشارکت، نوار پیشرفت، نشان، پاداش، چالش، راهنما، سیگنال هشداردهنده و مأموریت می باشند. در زمینه طراحی و ترکیب این عناصر بر تلفیق عناصر تأکید شده است، بدین معنی که استفاده از عناصر محدود در بازی وارسازی اثر مثبتی نخواهد داشت و بهتر است از مجموعه ای از این عناصر در طراحی بازی وارسازی استفاده شود.
عزت اله قدم پور
چکیده
زمینه: اضطراب امتحان بهعنوان یک سازه شناختی- توجهی نقش موثری بر عملکرد دارد، زیرا افراد دارای اضطراب امتحان توجه خود را معطوف به فعالیتهای نامربوط به تکلیف، اشغال فکری، انتقاد از خود و نگرانیهای جسمانی کرده و در نتیجه توجه کمتری بر تکلیف دارند که این امر موجب کاهش عملکرد در آنان میگردد. هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی ...
بیشتر
زمینه: اضطراب امتحان بهعنوان یک سازه شناختی- توجهی نقش موثری بر عملکرد دارد، زیرا افراد دارای اضطراب امتحان توجه خود را معطوف به فعالیتهای نامربوط به تکلیف، اشغال فکری، انتقاد از خود و نگرانیهای جسمانی کرده و در نتیجه توجه کمتری بر تکلیف دارند که این امر موجب کاهش عملکرد در آنان میگردد. هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر اضطراب امتحان در دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر خرمآباد بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره متوسطه در سال تحصیلی 92- 1391 در شهر خرمآباد بود، که از میان آنان تعداد 40 نفر به روش تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون و نمونه برگ اطلاعات جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله، پسآزمون و بعد از 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد. یافتهها با استفاده از نرم افزار20 - SPSS و آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله مبنی بر فراشناخت درمانی باعث کاهش 64% علائم اضطراب امتحان در مرحله پسآزمون و 62% این علائم در مرحله پیگیری شد (01/0p< ). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر فراشناخت درمانی در کاهش علائم اضطراب امتحان مؤثر بوده است و لذا میتوان از این مداخله در جهت کاهش علائم اضطراب امتحان در دانشآموزان استفاده کرد.
فائزه هزاردستان؛ حسین سلیمی بجستانی؛ آتوسا کلانتر هرمزی؛ محمد عسگری
چکیده
چکیدههدف از پژوهش حاضر شناسایی شاخصههای امتناع از مدرسه و مولفههای موثر بر آن و ارائه مدل مفهومی امتناع از مدرسه دانشآموزان دوره ابتدائی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیان )گراندد تئوری( مبتنی بر مصاحبه با متخصصان حوزه کودک، والدین دانش-آموزان دارای رفتار امتناع از مدرسه و مربیان آنها انجام شد. بدین منظور با روش ...
بیشتر
چکیدههدف از پژوهش حاضر شناسایی شاخصههای امتناع از مدرسه و مولفههای موثر بر آن و ارائه مدل مفهومی امتناع از مدرسه دانشآموزان دوره ابتدائی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیان )گراندد تئوری( مبتنی بر مصاحبه با متخصصان حوزه کودک، والدین دانش-آموزان دارای رفتار امتناع از مدرسه و مربیان آنها انجام شد. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند با 7 نفر از متخصصان حوزه کودک و 10 نفر از والدین و مربیان دانشآموزان دارای رفتار امتناع از مدرسه به صورت موازی مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته به عمل آمد. پس از کدگذاری و تحلیل داده مصاحبههای هر سه گروه از شرکتکنندگان در پژوهش در بخش شاخصهها یک مقوله اصلی و 7 زیرمقوله به دست آمد. همچنین در بخش مولفههای موثر بر امتناع از مدرسه 4 مقوله اصلی و 12 زیرمقوله استخراج شد. پس از مقایسه دادههای بهدست آمده از سه گروه مصاحبهشوندگان مدل مفهومی طراحی شد. از آنجا که رفتار امتناع از مدرسه در بسیاری موارد در سالهای آتی منجر به رفتارهای ضد اجتماعی، فرار از مدرسه و در نهایت ترک تحصیل میشود، ارائه مدل مفهومی رفتار امتناع از مدرسه در مدارس، مراکز فرهنگی و مشاوره به منظور شناخت بهتر این سازه برای استفاده از روشهای درمانی و پیشگیری از بروز چندین اختلال به طور همزمان پیشنهاد میشود.
فاطمه ازادی ده بیدی؛ فرهاد خرمائی؛ راضیه شیخالاسلامی؛ مسعود حسینچاری
چکیده
تحول مثبت نوجوانی، رویکردی جامع و یکپارچه است که بر نقاط قوت و فرایندهای انطباقی تاکید میکند. این رویکرد، مسیر نوجوانان را در جهت رسیدن به احساس شایستگی و کارآمدی در ابعاد مختلف جسمانی، اجتماعی، هیجانی، شناختی و اخلاقی هموارتر میکند و هدف آن ایجاد رفتارهای مثبت در نوجوانان است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جو اخلاقی ...
بیشتر
تحول مثبت نوجوانی، رویکردی جامع و یکپارچه است که بر نقاط قوت و فرایندهای انطباقی تاکید میکند. این رویکرد، مسیر نوجوانان را در جهت رسیدن به احساس شایستگی و کارآمدی در ابعاد مختلف جسمانی، اجتماعی، هیجانی، شناختی و اخلاقی هموارتر میکند و هدف آن ایجاد رفتارهای مثبت در نوجوانان است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جو اخلاقی مدرسه و رفتارهای آسیبزای تحصیلی با واسطه گری تحول مثبت نوجوانی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشآموزان شهر شیراز بود .به این منظور 671 دانشآموز دوره متوسطه اول و دوم شهر شیراز (293 پسر و 378 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و مقیاسهای جو اخلاقی مدرسه (شولت و همکاران، 2002) ، تحول مثبت نوجوانی (گلدوف و همکاران، 2014) و رفتارهای آسیبزای تحصیلی(کشکولی، 1395) را تکمیل نمودند. دادهها در قالب مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. با توجه به یافتهها، جو اخلاقی مدرسه و تحول مثبت نوجوانی اثر مستقیم و منفی بر رفتارهای آسیبزای تحصیلی داشتند. همچنین جو اخلاقی مدرسه اثر مستقیم و مثبت بر تحول مثبت نوجوانی داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نیز حاکی از آن بود که تحول مثبت نوجوانی، نقش واسطه-ای در رابطه جو اخلاقی مدرسه با رفتارهای آسیبزای تحصیلی دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان گفت برای کاهش رفتارهای آسیبزای تحصیلی باید به جو اخلاقی مدرسه و نیز ارتقای مؤلفههای تحول مثبت نوجوانی توجه شود.
محمدرضا صدری؛ محسن گل پرور؛ اصغر آقایی؛ لورا گیلیام
چکیده
اشتیاق به تحصیل متغیری بسیار با اهمیت برای موفقیت دانشآموزان در هر مقطعی است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با سه گروه و در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری ...
بیشتر
اشتیاق به تحصیل متغیری بسیار با اهمیت برای موفقیت دانشآموزان در هر مقطعی است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با سه گروه و در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان 12 تا 18 ساله ایرانی ساکن شهر کپنهاگ دانمارک در زمستان 2021 بود، که از بین آنها 99 نفر از طریق نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه 33 نفری گمارده شدند. پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شاوفیلی و همکاران (2002) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. دو گروه آموزش معنا محورتحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر طی 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در اشتیاق تحصیلی به ترتیب بین گروه آموزش معنامحورتحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم وگروه آموزش مثبتنگر با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p )، ولی بین دو گروه آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p ). بر اساس نتایج، آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم همراه با آموزش مثبت نگر دو روش موثر برای افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان هستند.