علی عباس کمری؛ عباس الهیاری؛ علیرضا مرادی؛ پرویز آزاد فلاح
چکیده
پژوهش حاضر درصدد تدوین و اثربخشی مدل نظری سالمزیستی سبک زندگی دانشجویان در جامعه ایرانی بوده است. از این منظر پس از واکاوی سوابق نظری و تجربی مرتبط با موضوع تحقیق از روش تلفیقی کیفی با استفاده از روش «نظریه داده بنیاد» و طرح نظاممند اشتراوس و کوربین[1] و کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. با توجه ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد تدوین و اثربخشی مدل نظری سالمزیستی سبک زندگی دانشجویان در جامعه ایرانی بوده است. از این منظر پس از واکاوی سوابق نظری و تجربی مرتبط با موضوع تحقیق از روش تلفیقی کیفی با استفاده از روش «نظریه داده بنیاد» و طرح نظاممند اشتراوس و کوربین[1] و کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. با توجه به راهبرد احصاء شده در مدل سالمزیستی سبک زندگی دانشجویان یعنی آموزش مهارتهای زندگی، بر مبنای این رویکرد، بستهای آموزشی طراحی شد که به مدت یازده جلسه میتوانست به سالم زیستی سبک زندگی دانشجویان کمک کرده و به بهبود کیفیت سبک زندگی آنان منجر شود. برای آزمون این بسته دست به آزمایشی زده شد که طی آن از 40 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند؛ استفاده شد و آنان به دو گروه 20 نفری کنترل و آزمایشی تقسیم شدند و به آنان، پرسشنامهای محقق ساخته برای سنجش وضعیت سبک زندگی داده شد که بهعنوان پیش آزمون تلقی میشود، سپس برای گروه آزمایشی یازده جلسه آموزش مهارتهای زندگی اجرا شد. برای آزمون فرضیه بخش کمّی پژوهش، با استفاده از نمرۀ کل سالم زیستی سبک زندگی دانشجویان و از طریق تحلیل کواریانس معلوم شد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در میزان سالم زیستی سبک زندگی دانشجویان تفاوت معنادار وجود دارد؛ بنابراین مدل احصاء شده سالم زیستی سبک زندگی دانشجویان ایرانی از اثربخشی لازم برخوردار میباشد. [1]. Strauss & Corbin
مسعود غلامعلی لواسانی؛ هیمن خضری آذر؛ مهسا صالحی نجفی؛ اسداله مالکی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین نیازهای اساسی روانشناختی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی دانشآموزان در درس انگلیسی به روش الگویابی معادلات ساختاری بود. بدینمنظور، 423 نفر از دانشآموزان سال دوم و سوم دوره متوسطه شهر ابهر (127 پسر و 296 دختر) با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شده و به پرسشنامه نیازهای اساسی روانشناختی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین نیازهای اساسی روانشناختی، انگیزش تحصیلی و درگیری تحصیلی دانشآموزان در درس انگلیسی به روش الگویابی معادلات ساختاری بود. بدینمنظور، 423 نفر از دانشآموزان سال دوم و سوم دوره متوسطه شهر ابهر (127 پسر و 296 دختر) با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شده و به پرسشنامه نیازهای اساسی روانشناختی ایلاردی و همکاران (1993)؛ انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1989) و درگیری تحصیلی آسور، کاپلان و روث (2002) پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که برآورده شدن نیازهای اساسی روانشناختی، اثر مستقیم مثبت و معناداری بر انگیزش درونی، تنظیم درون فکنیشده و تنظیم همانند شده دارد، اثر مستقیم نیازهای اساسی روانشناختی بر روی بیانگیزگی، منفی و معنادار؛ اما تأثیر آن بر انگیزش بیرونی معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که رابطه برآورده شدن نیازهای اساسی روانشناختی و درگیری تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی میانجیگری شد. اثر مستقیم انگیزش درونی و تنظیم همانند شده بر درگیری، مثبت و معنادار و اثر بی انگیزگی، منفی و معنادار بود؛ اما اثر تنظیم درون فکنیشده و بیرونی بر درگیری معنادار نبود. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که نیازهای اساسی روانشناختی با واسطهگری انگیزش تحصیلی بر درگیری در درس انگلیسی تأثیر دارند.
عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ علی دلاور؛ سعید غیاثی ندوشن؛ فخرالسادات هاشمیان
چکیده
بهمنظور توسعه شایستگی مدیران شرکت ملی گاز ایران و تدوین الگوی مطلوب، این پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی انجام شد. باتحلیل دادهها 7 مؤلفه اصلی درقالب الگوی مفهومی پژوهش منعکس گردید. برمبنای یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیلهای مرحله کیفی، پرسشنامه پژوهش طراحی وروایی این پرسشنامه با استفاده از نظر صاحبنظران (74%) و پاپایی آن ازطریق ...
بیشتر
بهمنظور توسعه شایستگی مدیران شرکت ملی گاز ایران و تدوین الگوی مطلوب، این پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی انجام شد. باتحلیل دادهها 7 مؤلفه اصلی درقالب الگوی مفهومی پژوهش منعکس گردید. برمبنای یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیلهای مرحله کیفی، پرسشنامه پژوهش طراحی وروایی این پرسشنامه با استفاده از نظر صاحبنظران (74%) و پاپایی آن ازطریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (89%) محاسبه ودر نمونه آماری 160 نفر از مدیران شرکت ملی گاز ایران که به روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شده بودند، اجرا و دادههای کمی پژوهش گردآوری شد. نتایج تجزیه وتحلیل دادههای کمی نشان میدهد وضعیت کلی شایستگی مدیران در شرکت ملی گاز ایران بالاتر از میانگین و نسبتاً مطلوب بوده و همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد که مؤلفههای هفتگانه شناسایی شده دارای بار عاملی کافی جهت پیشبینی شایستگی مدیران شرکت ملی گاز ایران میباشد، لکن در بین مؤلفههای تشکیلدهنده شایستگی تحلیلگری مؤلفۀ رویکرد استراتژیک با بار عاملی 16/0 و025/0R2= دارای سطح معناداری 35/0 بودودر بعد شایستگی ذهنی مؤلفه حل مسأله وتصمیم گیری با بارعاملی 19/0 و04/0R2= دارای سطح معناداری 21/0 بودکه از مدل کلی حذف شدند؛ لذا با بهکارگیری الگوی مطلوب شایستگی مدیران، برنامههای آموزشی متناسب در جهت ارتقاء شایستگیهای مدیران برنامهریزیشده، تا افزایش مهارتها و شایستگیهای مدیران تضمین و مزیت رقابتی پایدار برای سازمان محقق گردد.
زهرا محمدزاده؛ ملوک خادمی اشکذری
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بهبود مهارتهای اجتماعی از راه بازیهای گروهی با کنترل هوش هیجانی مادران مورد بررسی قرار گرفت. در روش نیمه آزمایشی حاضر، با طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل، از طریق نمونهگیری تصادفی، از میان 100 کودک 6-5 ساله مهدکودک و مرکز پیشدبستانی واقع در منطقه 2 شهر تهران،30 کودک با مهارتهای اجتماعی پایین، انتخاب و ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف بهبود مهارتهای اجتماعی از راه بازیهای گروهی با کنترل هوش هیجانی مادران مورد بررسی قرار گرفت. در روش نیمه آزمایشی حاضر، با طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل، از طریق نمونهگیری تصادفی، از میان 100 کودک 6-5 ساله مهدکودک و مرکز پیشدبستانی واقع در منطقه 2 شهر تهران،30 کودک با مهارتهای اجتماعی پایین، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. هوش هیجانی مادران آنها نیز سنجیده شد. برای، آموزش مهارتهای اجتماعی، اعضای گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در بازیهای گروهی شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه مهارتهای اجتماعی محققساخته و پرسشنامه هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. دادههای پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس، پردازش شدند. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی از راه بازیهای گروهی در کودکان پیشدبستانی بر بهبود مهارتهای اجتماعی (01/0>p) آنها مؤثر است. و آموزش مهارتهای اجتماعی با کنترل هوش هیجانی مادران (05/0>p)بر بهبود مهارتهای کودکان مؤثر نیست. همچنین، یافتههای جانبی با استفاده از آزمون t دو گروه مستقل حاکی از آن بودند که دخترها در پسآزمون (05/0P <) در مقایسه با پسرها و کودکان 6 ساله در پسآزمون (05/0P <) در مقایسه با کودکان 5 ساله از مهارتهای اجتماعی بیشتری برخوردارند. همچنین نتایج آزمون واریانس تک متغیره نشان داد تحصیلات مربیها نیز تأثیری بر مهارتهای اجتماعی کودکان ندارد. (در پیشآزمون 0911/0f=، در پسآزمون 035/1f=)
سمیه سیفی؛ صغری ابراهیمی قوام؛ حسن عشایری؛ نور علی فرخی؛ فریبرز درتاج
چکیده
راهحلِ مشکلاتِ تعلیم و تربیت کنونی، نیازمند رویکردی پیچیدهتر وآگاهانه است که بخشی مهم بهوسیلهی علمِ مغز، ذهن و تعلیم و تربیت (یادگیری سازگار با مغز) ارائه شده است. یادگیریِ سازگار با مغز بر چگونگی یادگیری طبیعی مغز تأکید دارد و به دنبال تغییرِ چارچوب، بر اساس ساختار و کارکردِ واقعی مغز انسان برای ایجادِ آموزش مؤثر است. هدف ...
بیشتر
راهحلِ مشکلاتِ تعلیم و تربیت کنونی، نیازمند رویکردی پیچیدهتر وآگاهانه است که بخشی مهم بهوسیلهی علمِ مغز، ذهن و تعلیم و تربیت (یادگیری سازگار با مغز) ارائه شده است. یادگیریِ سازگار با مغز بر چگونگی یادگیری طبیعی مغز تأکید دارد و به دنبال تغییرِ چارچوب، بر اساس ساختار و کارکردِ واقعی مغز انسان برای ایجادِ آموزش مؤثر است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر مولفههای برنامهریزی و حلمسألۀ کارکردهای اجرایی دانشآموزان پایه چهارم دبستانی بود. این پژوهش با طرحِ گروه کنترلِ نابرابر، از طرحهای نیمهآزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموزان دبستانی پسرانه غیردولتی مدارس سلام در شهر تهران ( 7 مدرسه) در سال تحصیلی 95-94 بود و نمونهی هدفمند به تعداد 38دانشآموز پایه چهارم از دو مدرسه سلام منطقه 5 تهران انتخاب شد. 50 ساعت آموزش سازگار با مغز برای معلم گروه آزمایش و 3 ماه آموزش دانشآموزان بر اساس طرح درسهای سازگار با مغز برای دروس ریاضی، فارسی و علوم اجرا شد. با استفاده از ابزار آزمون برج لندن، دادههای پیشآزمون و پسآزمون جمعآوری شد و با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس یک راهه و چند راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یادگیری سازگار با مغز بر افزایش مؤلفههای برنامهریزی و حلمسألۀ کارکردهای اجرایی مؤثر بوده است (416/0= اندازه اثر، 01/0>P، 94/24=F). این یافتهها، یادگیری و آموزش هوشمندانه و آگاهانه با توجه به مؤلفهها و اصول یادگیری سازگار با مغز را بر توانایی برنامهریزی و حلمسأله تأکید میکند.
خدیجه حاجی حسینلو؛ علی خالق خواه؛ عادل زاهدبابلان؛ مهدی معینی کیا
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر خودکارآمدی ریاضی و خودپندارهی ریاضی دانشآموزان بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل در بین جامعه دانشآموزان دختر پایهی اول متوسطهی شهر اردبیل در سال تحصیلی 94-1393 انجام شد. 67 دانشآموز از دو کلاس یک مدرسه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر خودکارآمدی ریاضی و خودپندارهی ریاضی دانشآموزان بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل در بین جامعه دانشآموزان دختر پایهی اول متوسطهی شهر اردبیل در سال تحصیلی 94-1393 انجام شد. 67 دانشآموز از دو کلاس یک مدرسه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند که گروه آزمایش 34 نفر و گروه کنترل 33 نفر بودند. در گروه آزمایش از روش یادگیری مشارکتی با تقسیمبندی دانشآموزان به گروههای پیشرفت و در گروه کنترل از روش سنتی سخنرانی استفاده شد. پیشآزمون قبل از اعمال متغیر مداخله و پسآزمون پس از اعمال آزمایشی انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی خودکارآمدی ریاضی میدلتون و میگلی (1997) با ضریب پایایی 87/0 و پرسشنامهی خودپندارهی ریاضی مارش (1983) با ضریب پایایی 89/0 استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) به کمک نرمافزار spss استفاده شد. یافتهها نشان داد بین دو گروه ازلحاظ وجود متغیرهای خودکارآمدی ریاضی و خودپندارهی ریاضی دانشآموزان تفاوت معنیدار وجود دارد؛ به عبارتی نتایج پژوهش حاضر نشان داد یادگیری مشارکتی به روش تقسیمبندی دانشآموزان به گروههای پیشرفت، بر خودکارآمدی ریاضی و خودپندارهی ریاضی دانشآموزان تأثیر معنیداری دارد.
منصور سلمانی؛ احمد خامسان؛ محمدرضا اسدی یونسی اسدی یونسی
چکیده
پژوهشهای گذشته ارتباط بین باورهای انگیزشی با جوکلاس و تعللورزی را نشان دادهاند. در پژوهش حاضر ضمن ارائهی شاخصهای روانسنجی پرسشنامهی محیط یادگیری کلاس (جوّ کلاس)، نقش واسطهای باورهای انگیزشی در رابطۀ ادراک از جوّ کلاس و تعللورزی دانشجویان بررسی شده است. ۱۹۶ دانشجوی دانشگاه بیرجند به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و ...
بیشتر
پژوهشهای گذشته ارتباط بین باورهای انگیزشی با جوکلاس و تعللورزی را نشان دادهاند. در پژوهش حاضر ضمن ارائهی شاخصهای روانسنجی پرسشنامهی محیط یادگیری کلاس (جوّ کلاس)، نقش واسطهای باورهای انگیزشی در رابطۀ ادراک از جوّ کلاس و تعللورزی دانشجویان بررسی شده است. ۱۹۶ دانشجوی دانشگاه بیرجند به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و به مقیاس ارزیابی تعللورزی دانشجو (PASS)، پرسشنامهی محیط یادگیری کلاس (CLE) و پرسشنامهی راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از تحلیل مسیر و رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد جوّ کلاس بهطور غیرمستقیم از طریق باورهای انگیزشی بر تعللورزی تأثیر دارد. جوّ کلاس و باورهای انگیزشی 28 درصد از کل تغییرات تعللورزیرا تبیین میکنند. همچنین یافتهها نشان داد مؤلفههای اضطراب امتحان و خودکارآمدی از متغیر باورهای انگیزشی توان پیشبین معنادار تعللورزی را دارند. بر اساس این یافتهها، باورهای انگیزشی بهعنوان واسطهی ارتباط بین جوّ کلاس و تعللورزی نقش ایفا کرده و باید در تنظیم محیط یادگیری مدنظر باشد.
مرضیه قاسم؛ محمدرضا بلیاد
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیرسبکهای یادگیری و بهکارگیری نقشههای معنایی بر میزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. بهمنظور تحقق این هدف، 123دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از دبیرستان فرزانگان ناحیه 1 آموزش وپرورش کرج بهطورتصادفی خوشهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیرسبکهای یادگیری و بهکارگیری نقشههای معنایی بر میزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. بهمنظور تحقق این هدف، 123دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از دبیرستان فرزانگان ناحیه 1 آموزش وپرورش کرج بهطورتصادفی خوشهای انتخاب شدند و به دو گروه همگن آزمایش و گواه تقسیم شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامههای سبکهای یادگیری (اُبرین[1]، 1989) و تفکر انتقادی (هانی[2]، 2004) در دو بخش پیشآزمون و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سؤالات آزمونهای واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیشآزمون و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آنها محاسبه شد. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آنها با بهکارگیری نقشههای معنایی در گروه آزمایش به دانشآموزان آموزش داده شد. سپس، دادههای به دست آمده مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحلیلهای آماری، مشخص شد که سبکهای یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه)؛ امابه کارگیری نقشههای معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیرقابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل)؛درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد.پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی و همچنین کاربردها و محدودیتهای پژوهش در پایان ارائه شده است. [1]. O’Brien [2]. Honey
محمدحسین خانی؛ عنایت اله زمانپور؛ سیده خدیجه مرادیان گیزه رود
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ امنیت در مدرسه با مشارکت فعّال در آن صورت پذیرفت؛ بدینصورت که 322 نفر از کلیۀ دانشآموزان دبیرستانهای دولتی در شهر ری با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاسهای اصلاحشدۀ امنیت در مدرسه اسکیبا، سیمون، پترسون و فورد (2006) و مشارکت فعّال وانگ، ویلت و اسکلتس (2011) پاسخ دادند. دادهها ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ امنیت در مدرسه با مشارکت فعّال در آن صورت پذیرفت؛ بدینصورت که 322 نفر از کلیۀ دانشآموزان دبیرستانهای دولتی در شهر ری با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاسهای اصلاحشدۀ امنیت در مدرسه اسکیبا، سیمون، پترسون و فورد (2006) و مشارکت فعّال وانگ، ویلت و اسکلتس (2011) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS 18 و STATGRAPHICS 5.1 مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل کانونی سه مجموعۀ معنادار بین امنیت در مدرسه و مشارکت فعّال در آن را نشان داد.براساس مجموعۀ اول، جوِّ مدرسه و امنیت در یادگیری با یادگیری خودگردان، حس تعلق در مدرسه و استفاده از راهبردهای شناختی رابطه داشت و 43 درصد از واریانس آنها را تبیین میکرد. براساس مجموعۀ دوم، جوِّ مدرسه، عدم رفتارهای مجرمانه و امنیت سطح بالاتر، امنیت فردی و عدم اختلاف و خشونت با یادگیری خودگردان، استفاده از راهبرد شناختی، اشتیاق به یادگیری و حس تعلق به مدرسه رابطه داشت و 10 درصد از واریانس آن را تبیین میکرد؛ و بر اساس مجموعۀ سوم جوِّ مدرسه، عدم رفتارهای مجرمانه و امنیت سطح بالاتر، ارتباطات در مدرسه و امنیت در یادگیری با یادگیری خودگردان، حس تعلق در مدرسه و استفاده از راهبردهای شناختی رابطه داشت و 5 درصد از واریانس آن را تبیین میکرد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت در مدارسی که مؤلفههای امنیت در مدرسه برقرار است و در سطح بالایی قرار دارد دانشآموزان مشارکت فعّال بیشتری دارند. این نتیجه با در نظر گرفتن نظریۀ میدانی لوین، رویکرد بومشناختی برنر و نظریۀ انسان شناسانۀ مازلو قابل تبیین است.