رضا مراد صحرایی
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 1-23
چکیده
بررسی سیر تکوین برنامههای درسی و روشهای آموزش زبان دوم/خارجی نشان میدهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدّی و چالشبرانگیز برای برنامهریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامههای درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالیکه در برخی دیگر، دستور بهکلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامههای ...
بیشتر
بررسی سیر تکوین برنامههای درسی و روشهای آموزش زبان دوم/خارجی نشان میدهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدّی و چالشبرانگیز برای برنامهریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامههای درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالیکه در برخی دیگر، دستور بهکلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامههای آموزش زبان بوده است. مطالعه پیشین برنامهها و شیوههای آموزش زبان دوم/خارجی حاکی از شکلگیری سه رویکرد درباره آموزش دستور است. رویکرد اول، که عمدتاً در برنامة درسی دستوری یا ساختگرا تجلییافته است، دستور را محتوای اصلی برنامة درسی دانسته و آن را چهارچوب و قالب سازماندهندة برنامة زبانآموزی در نظر میگیرد. این رویکرد بر تمرکز آشکار بر دستور و آموزش مستقیم آن تأکید داشته و اوج رواج آن دورة ساختگرایی، یعنی اواسط قرن بیستم تا دهة هفتاد این قرن، بوده است. رویکرد دوم، که نقطة مقابل رویکرد تمرکز بر دستور است، بر معنا و نقشهای زبانی تأکید دارد. در این رویکرد، آموزش دستور به کلی کنار نهاده شده و تبادل معنا محور اصلی برنامة زبانآموزی است. این رویکرد نیز در اواخر دهة هفتاد قرن بیستم مطرح و در دو دهة پایانی این قرن به اوج اعتبار خود رسید. رویکرد سوم، با اتخاذ موضعی بینابین بر آموزش دستور در کنار معنا و در رابطة فرایندی تأکید دارد. این رویکرد نیز در اواخر قرن گذشته مطرح شد و عمدتاَ در الگوی آموزشی تکلیف محور مطرح گردیده است. شواهد مختلف حاکی از آن است که اتخاذ رویکردهای مختلف دربارة آموزش دستور ناشی از تعاریف متفاوتی است که برای این بخش از زبان ارائهشده است. این تعاریف شامل دستور ذهنی، دستور زبانشناختی، دستور توصیفی، دستور معیار، دستورِ معلم و دستور آموزشی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، کدام دستور را باید آموزش داد و کدامیک از سه رویکردِ فوق برای دستیابی به این هدف مناسبتر است. برای این منظور، ابتدا سیر تکوین دیدگاههای آموزش زبان بررسی خواهد شد. سپس، بازتاب این دیدگاهها در برنامههای درسیِ آموزش زبان مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ادامه، دستور آموزشی و ویژگیهای آن بحث خواهد شد. در بخش پایانی نیز تلاش خواهد شد تا متناسب با اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی، الگویی برای تدوین محتوای دستوری و آموزش دستور زبان فارسی پیشنهاد گردد.
محمد عسگری؛ حسن دیناروند؛ محمدرضا ترکاشوند
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 25-40
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی منطقه آموزش و پرورش سامن در سال تحصیلی 91-90 بود. از بین این دانش آموزان نمونهای با حجم 96 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردید. سپس با استفاده از آزمون مهارتهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی منطقه آموزش و پرورش سامن در سال تحصیلی 91-90 بود. از بین این دانش آموزان نمونهای با حجم 96 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردید. سپس با استفاده از آزمون مهارتهای استدلال نیوجرسی، پیشآزمون به عمل آمد. آنگاه به گروههای آزمایش، به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش فلسفه برای کودکان ارائه گردید؛ اما گروه کنترل به روال معمول ادامه دادند. در پایان تفکر منطقی آزمودنیها با آزمون مذکور، اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با تحلیل کوواریانس نشان داد که تعامل آموزش فلسفه برای کودکان و جنسیت بر تفکر منطقی دانش آموزان تأثیر معنیدار داشته است. بهعلاوه آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر نیز بهطور جداگانه تأثیر معنیدار داشت و این تأثیرها در سطح آلفا کمتر از 01/0 معنیدار بود.
الهه ودودی؛ علی دلاور
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 4144-65
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی در ویژگیهای شخصیتی جوانان میپردازد و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که شبکههای مجازی چه جایگاهی در شکلدهی رفتارهای ما دارند؟ و اینکه آیا شبکههای اجتماعی موجب تغییر ویژگیهای شخصیتی در جوانان میشوند؟ جهت پاسخ به این پرسشها، پنج فرضیه با استفاده از آزمون استاندارد ویژگیهای ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی در ویژگیهای شخصیتی جوانان میپردازد و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که شبکههای مجازی چه جایگاهی در شکلدهی رفتارهای ما دارند؟ و اینکه آیا شبکههای اجتماعی موجب تغییر ویژگیهای شخصیتی در جوانان میشوند؟ جهت پاسخ به این پرسشها، پنج فرضیه با استفاده از آزمون استاندارد ویژگیهای شخصیتی نئو، به مقایسه روان نژندگرایی، گشودگی، برونگرایی، توافق و وجدان گرایی بین جوانانی که از شبکههای مجازی استفاده میکنند و جوانانی که استفاده نمیکنند، پرداختهشده است. این پژوهش از نوع توصیفی و طرح تحقیق آن پس رویدادی (علی-مقایسه ای) هست دو جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 293 نفر هست که نمونهگیری به روش طبقهای نسبی متناسب با حجم مطالعه انتخاب شد. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی نئو، استفاده شد. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها درد و حیطه تحلیلهای توصیفی و استنباطی با تأکید بر مفروضات مدل آماری T دو گروه مستقل اقدام به تجزیهوتحلیل دادهها نموده است که عمدهترین نتایج عبارتنداز: کلیه فرضیههای این پژوهش بهغیراز فرضیه گشودگی تأییدشده و وجود رابطه و ارتباط بین متغیر وابسته تحقیق (روان نژندگرایی، برونگرایی، توافق گرایی و وجدان گرایی) و متغیر مستقل تحقیق (شبکههای اجتماعی مجازی) نیز به اثبات رسیده است. ولی در فرضیه گشودگی معنادار بودن رابطه متغیرها تاییدنشده و ثابت گردید که هر دو گروه از گشودگی یکسانی برخوردار میباشند.
سمیرا سلیمانی؛ علی محمد رضایی؛ فاطیما نظری
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 67-77
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین احساس تنهایی و نگرش به مواد مخدر در دانشجویان دانشگاه سمنان انجام شد. روش مطالعه همبستگی بود. تعداد200 دانشجوی دانشگاه سمنان با روش خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی و نگرش به مواد مخدر، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t دو گروه مستقل ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین احساس تنهایی و نگرش به مواد مخدر در دانشجویان دانشگاه سمنان انجام شد. روش مطالعه همبستگی بود. تعداد200 دانشجوی دانشگاه سمنان با روش خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی و نگرش به مواد مخدر، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t دو گروه مستقل استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی و نگرش به مواد مخدر در دانشجویان همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0 > p و 35/0 = r). همچنین احساس تنهایی و نگرش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر، به ترتیب بیشتر و مثبت تر بود. با توجه به نتایج مشاهده شده، پیشنهاد می شود که برگزاری کارگاه های مهارت زندگی با تاکید بر مقابله با احساس تنهایی و آموزش صحیح مهارت های دوست یابی در بدو ورود به دانشگاه به خصوص در دانشجویان پسر بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
الناز صادقی دیزج؛ سید داوود حسینی نسب؛ فریبا عسگریان؛ اصغر شیرعلی پور؛ محمدرضا مقصودی
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 79-103
چکیده
آموزش از اساسیترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعهای نمیتواند به بقای خود ادامه دهد، در برنامههای درسی جدید و روشهای آموزش آن، تأکید اساسی بر روشهایی است که در آن دانشآموز نقش فعالی دارد. در این روشها، نقش اصلی در فرآیند یادگیری بر عهده دانشآموز است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بهرهگیری از یکی از شیوههای مرور ...
بیشتر
آموزش از اساسیترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعهای نمیتواند به بقای خود ادامه دهد، در برنامههای درسی جدید و روشهای آموزش آن، تأکید اساسی بر روشهایی است که در آن دانشآموز نقش فعالی دارد. در این روشها، نقش اصلی در فرآیند یادگیری بر عهده دانشآموز است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بهرهگیری از یکی از شیوههای مرور ساختاریافته، تحت عنوان «فرا تحلیل»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهشهای انجامشده در کشور ایران، پیرامون میزان اثربخشی روشهای تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی انجامشده است. بدین منظور، تعداد 49 پژوهش انجامیافته در میزان اثربخشی روشهای تدریس فعال گردآوری و از میان آنها تعداد 46 پژوهش که قابلیت بررسی به روش تابان را داشت، برای فرا تحلیل انتخاب شد. پژوهشها بر اساس این فهرست که شامل مؤلفههای روششناختی تحقیق مانند پرسشها، فرضیهها، اهداف، جامعه آماری، نمونهگیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامهها است، برای فرا تحلیل انتخاب شدند.نتایج پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش ترکیب اندازه اثر با رهیافت «d کوهن » نشان داد که روشهای تدریس فعال نسبت بهروشهای تدریس متداول (سخنرانی)، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را بهاندازه 88/0 واحد انحراف معیار بهبود میبخشد. همچنین یافتههای جانبی تحقیق نشان داد حجم کلاس یادگیری بهعنوان متغیر تعدیلکننده، اثربخشی روشهای تدریس فعال را در عملکرد دانش آموزان ایرانی تحت تأثیر قرار میدهد و بیانگر این نکته است که هر چه حجم کلاس کم باشد میزان اثربخشی روشهای تدریس فعال بیشتر میشود. از این مطالعه میتوان درزمینهٔ طرحریزی برنامههای آموزش دانش آموزان و یادگیری مؤثر آنان بهره جست.
حسین اسکندری؛ حمید درودی؛ فرزانه بهرامی
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 105-121
چکیده
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، معلم (مربی) را تحت عنوان اسوه امین و بصیر توصیف کرده است. ازجمله ویژگیهای کلیدی معلم، برخورداری او از انواع مطلوب اقتدار و پرهیز از انواع نامطلوب آن است. معمولاً از دودسته کلی اقتدار حقوقی-محتوایی و صوری-وجودی به ترتیب بهعنوان مطلوب و نامطلوب نامبرده میشود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین انواع اقتدار ...
بیشتر
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، معلم (مربی) را تحت عنوان اسوه امین و بصیر توصیف کرده است. ازجمله ویژگیهای کلیدی معلم، برخورداری او از انواع مطلوب اقتدار و پرهیز از انواع نامطلوب آن است. معمولاً از دودسته کلی اقتدار حقوقی-محتوایی و صوری-وجودی به ترتیب بهعنوان مطلوب و نامطلوب نامبرده میشود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین انواع اقتدار معلم و اضطراب، افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پرداخته است. این پژوهش ازاینجهت که توانسته است یکی از مفاهیم مهم فلسفه تعلیم و تربیت را در پیوند با مفاهیم روانشناختی و در قالب پژوهشهای توصیفی- همبستگی موردبررسی قرار دهد، در نوع خود نوآورانه به شمار میرود. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته اقتدار معلم و پرسشنامه سلامت روان (دارای دو خرده مقیاس اضطراب و افسردگی) استفادهشده است. جامعه آماری عبارتاند از کل دانشآموزان دختر دوره متوسطه و پیشدانشگاهی شهر بجنورد در سال 1393 که 378 نفر آنها بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافتههای تحقیق نشان داد که بین اقتدار صوری- وجودی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین این نوع اقتدار معلمان از یکسو و افسردگی و اضطراب دانشآموزان از سوی دیگر، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین اقتدار محتوایی- حقوقی معلمان و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین این نوع اقتدار معلمان و افسردگی دانشآموزان رابطه منفی معناداری برقرار است.
حسن محمودیان؛ هادی صفریان؛ حسین هاشمزاده واعظ؛ سید عبدالله میرمحمد تبار؛ شیرین رضوانی فر
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 123-135
چکیده
یکی ازعوامل تأثیرگذار در رضایت از زندگی داشتن هدف و جهت گیری مثبت به زندگی می باشد، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی جهت گیری زندگی و اهداف پیشرفت با رضایت از زندگی است. که 362 دانشجوی دانشگاه سمنان پرسشنامه ی پرسشنامه جهت گیری زندگی، پرسشنامه اهداف پیشرفت و پرسشنامه رضایت از زندگی را پاسخ دادند. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ...
بیشتر
یکی ازعوامل تأثیرگذار در رضایت از زندگی داشتن هدف و جهت گیری مثبت به زندگی می باشد، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی جهت گیری زندگی و اهداف پیشرفت با رضایت از زندگی است. که 362 دانشجوی دانشگاه سمنان پرسشنامه ی پرسشنامه جهت گیری زندگی، پرسشنامه اهداف پیشرفت و پرسشنامه رضایت از زندگی را پاسخ دادند. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودندکه 362 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که به جز متغیر تلقی بدبینانه رابطه منفی معنادار با متغیر رضایت از زندگی دارد، بقیه متغیرها رابطه مثبت معناداری با رضایت از زندگی دارند. افزون بر آن یافته ها نشان داد که تلقی خوش بینانه، هدف پیشرفت عملکرد- اجتناب، تلقی بدبینانه و هدف پیشرفت تسلط- رویکرد به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی رضایت از زندگی دارد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که جهت گیری زندگی و اهداف پیشرفت می توانند به عنوان عامل پیش بینی کننده رضایت زندگی شمرده شود.
سیده زهره سادات میرارجمندی؛ کیانوش هاشمیان؛ مژگان نیکنام
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 137-158
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثربخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زنان متأهل منطقه 5 تهران انجام شد. به این منظور تعداد 30 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه کارگاهی 90 دقیقهای آموزش معنویت شرکت کردند. این جلسات ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثربخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زنان متأهل منطقه 5 تهران انجام شد. به این منظور تعداد 30 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه کارگاهی 90 دقیقهای آموزش معنویت شرکت کردند. این جلسات شامل مفاهیم معنوی مانند: تمرکز و مراقبه، نیایش و ارتباط با خدا ، توکل، صبر، توبه، عفو و بخشش، شکر و قدردانی، نوع دوستی و احسان و نیکوکاری هستند. در این پژوهش از پرسشنامه افسردگی بک (فرم کوتاه) و رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) بهعنوان ابزار سنجش استفاده شد. آزمون فرضیات نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای افسردگی (با سطح معناداری 05/0>P)، رضایت زناشویی (با سطح معناداری 05/0>P)، معنادار بود. یعنی آموزش معنویت موجب کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل شد.
فرهاد سراجی؛ حسن سرمدی انصار؛ علی اکبر عسگری مطیع
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 159-180
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مربوط به موانع پیش روی توسعه هوشمند سازی مدارس از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس است. 400 نفر از معلمان و مدیران مدارس نمونه اصلی پژوهش را تشکیل میدهند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که گویه های مختلف آن بهصورت اکتشافی، شناسایی و توسط افراد صاحبنظر بازبینی شدند. جهت تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مربوط به موانع پیش روی توسعه هوشمند سازی مدارس از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس است. 400 نفر از معلمان و مدیران مدارس نمونه اصلی پژوهش را تشکیل میدهند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که گویه های مختلف آن بهصورت اکتشافی، شناسایی و توسط افراد صاحبنظر بازبینی شدند. جهت تجزیهوتحلیل از روش تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی استفاده گردید. قبل از انجام تحلیل عاملی بهمنظور رعایت پیشفرضهای مربوطه، از آزمون کرویت بارتلت و برای بررسی کفایت نمونه و مناسب بودن دادهها از آزمون KMO استفاده شد. در استخراج عاملهای اکتشافی، پنج عامل با محاسبه 23/46 درصد واریانس موانع پیش روی توسعه مدارس هوشمند را از دیدگاه معلمان و مدیران آشکار ساخت. نتایج نشان داد از دیدگاه مدیران و معلمان به ترتیب پنج عامل نیروی انسانی، سختافزاری، نرمافزاری، فرهنگی و مدیریتی بهعنوان موانع هوشمند سازی مدارس نقشی اساسی دارند. همچنین با توجه به مقادیر شاخصهای برازش مدل عاملی و مطابقت آن با ملاکهای تفسیری آنها، نتایج نشان داد مدل اندازهگیری چالشهای هوشمند سازی مدارس از برازش خوبی برخوردار است.
عبالرحمان جریحی؛ هاشم فردانش؛ مسعود گرامیپور
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، صفحه 181-196
چکیده
کنجکاوی از جانب اکثریت عمده روانشناسان و اندیشمندان بهعنوان مؤلفه ارزشمندی در انگیزش و یادگیری شناختهشده است. طراحان آموزشی و مربیان میتوانند با ایجاد کنجکاوی در دانش آموزان، تمایل به یادگیری را در آنان برانگیزانند. در این تحقیق، تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی در یادگیری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی ...
بیشتر
کنجکاوی از جانب اکثریت عمده روانشناسان و اندیشمندان بهعنوان مؤلفه ارزشمندی در انگیزش و یادگیری شناختهشده است. طراحان آموزشی و مربیان میتوانند با ایجاد کنجکاوی در دانش آموزان، تمایل به یادگیری را در آنان برانگیزانند. در این تحقیق، تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی در یادگیری دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی موردبررسی قرارگرفته است. با استفاده از نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای، دو کلاس دخترانه و دو کلاس پسرانه پنجم دبستان انتخاب و هر کلاس به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شد. تعداد کل آزمودنیها را 43 دختر و 43 پسر تشکیل دادند. در گروه آزمایش، معلمان بر اساس طرح درس مبتنی بر راهبردهای تقویت کنجکاوی آموزش دادند و در گروه کنترل، معلمان بر اساس روال معمول خود تدریس نمودند. پیش از ارائه آموزش نیز همه گروهها پرسشنامه کنجکاوی (MCI) را تکمیل نمودند. تحلیل نتایج بهدستآمده نشانگر اثربخشی معنیدار طراحی آموزشی مبتنی بر کنجکاوی است. همچنین نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که تفاوت معنیداری بین نمرات بهدستآمده دختران و پسران وجود دارد.