کامران گنجی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ رضا لطفعلی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 2-26
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان بر میزان تفکر انتقادی دانشآموزان پسر دوره متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری راکلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهرستان ملایر تشکیل میدادند، از این جامعه 219 دانشآموز سال دوم و سوم رشتههای علوم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان بر میزان تفکر انتقادی دانشآموزان پسر دوره متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری راکلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهرستان ملایر تشکیل میدادند، از این جامعه 219 دانشآموز سال دوم و سوم رشتههای علوم انسانی و الکتروتکنیک به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (113کنترل، 106 آزمایشی) در قالب 8 کلاس مورد بررسی قرار گرفتند. دبیران 4 کلاس (درسهای فلسفه، منطق، دینی، الکترونیک کاربردی) به عنوان گروه آزمایشی دوره مهارتهای پرسشگری را دریافت و دبیران 4 کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در این دوره شرکت نکردند. برای گردآوری اطلاعات پژوهش از آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم«ب» (فاشیون و فاشیون، 1997) استفاده شد. دادهها با آزمون های t و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که دانشآموزان هردوگروه از نظر سن، معدل، بهره هوشی و تفکر انتقادی و زیر مقیاسهای آن باتوجه به نمرههای پیشآزمون همگن بودند. تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان باعث افزایش 12 درصدی تفکر انتقادی دانشآموزان شده است. در پنج زیر مقیاس تفکر انتقادی؛ تحلیل 9 درصد، ارزیابی 12درصد، استنتاج 4 درصد، استدلال قیاسی 6 درصد واستدلال استقرایی 5 درصد افزایش یافته بود. تفاوت میانگین نمره مهارتهای تفکر انتقادی به طور کلی و پنج زیر مقیاس آن در دانشآموزان رشتههای الکتروتکنیک وعلوم انسانی معنادار نبود.
علیرضا کاکاوند؛ زهرا لبادی؛ شکرانه زارعی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 29-49
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطهی کمالگرایی با سبکهای چندگانه شناختی شامل؛ تفکر سازنده، مقابله عاطفی، مقابله رفتاری، تفکر خرافاتی، تفکر طبقهبندی شده، تفکر اسرارآمیز و خوشبینی سادهلوحانه بود. در این مطالعه 330 دانشآموز دختر دبیرستانی در شهر کرج به روش نمونهگیری خوشهای- چند مرحلهای انتخاب شدند، پرسشنامههای کمالگرایی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطهی کمالگرایی با سبکهای چندگانه شناختی شامل؛ تفکر سازنده، مقابله عاطفی، مقابله رفتاری، تفکر خرافاتی، تفکر طبقهبندی شده، تفکر اسرارآمیز و خوشبینی سادهلوحانه بود. در این مطالعه 330 دانشآموز دختر دبیرستانی در شهر کرج به روش نمونهگیری خوشهای- چند مرحلهای انتخاب شدند، پرسشنامههای کمالگرایی (تری شورت، 1995) و تفکر سازنده (اپستین و مییر، 1994) برای نمونه انتخاب شده اجرا گردید. دادههای جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین کمالگرایی مثبت با سبکهای شناختی رابطه مستقیم و معنادار و بین کمالگرایی منفی با سبکهای شناختی رابطه معکوس معنادار وجود دارد. در کمالگرایان مثبت بین مقابله عاطفی با مشکلات، مقابله رفتاری با مشکلات و خوشبینی رابطه مستقیم معنادار و بین تفکر اسرارآمیز و تفکر طبقهبندی شده رابطه معکوس معنادار وجود داشت و بین تفکر کلی سازنده و تفکر خرافاتی رابطه معنادار وجود نداشت. کمال گرایی منفی با تفکر کلی سازنده و تمام زیرمقیاس های آن رابطه معکوس معنادار و با خوش بینی رابطه معنادار نداشت. یافتههای پژوهش نشان داد که کمالگرایان مثبت از تفکر مثبت برخوردار بوده و به شکل فعالانه در قالب روشهای رفتاری و عاطفی به حل مشکلات خود میپردازند و از تفکرات منفی دوقطبی، خرافاتی و اسرارآمیز پائین و خوشبینی بالایی برخوردارند و در مقابل کمالگرایان منفی از تفکر مثبت برخوردار نبوده و از روشهای عاطفی و رفتاری در مقابله با مشکلات استفاده نمیکنند. اما از تفکرات مخرب هم خود را دور نگه میدارند و میزان خوشبینی آنها بسیار پائین است. در کل نتایج بدست آمده در کمالگرایان منفی نشاندهنده ناسازگاریهایی در روشهای مقابله با مشکلات و الگوهای فکری بوده و کمالگرایان مثبت به شیوهای مناسب با مشکلات خود رویارویی میکنند.
ناهید محمدی درویش بقال؛ حمیدرضا حاتمی؛ حسن اسدزاده؛ حسن احدی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 50-64
چکیده
این پژوهش به منظور ارتقای باورهای انگیزشی دانشآموزان با تاکید بر نقش راهبردهای خود تنظیمی انجام شده است. پژوهش، نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان اسلامشهر بودند که 56 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامههای ...
بیشتر
این پژوهش به منظور ارتقای باورهای انگیزشی دانشآموزان با تاکید بر نقش راهبردهای خود تنظیمی انجام شده است. پژوهش، نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان اسلامشهر بودند که 56 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامههای خودکار آمدی، اضطراب آزمون و انگیزش تحصیلی پاسخ داده سپس گروه آزمایش ده جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفت اما گروه کنترل از این آموزشها بهرهمند نبود در نهایت هر دو گروه مجددا پرسش نامههای فوق را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی سبب ارتقای انگیزش درونی، احساس خودکارآمدی شده و اضطراب آزمون را کاهش میدهد.
بهرام جوکار؛ مهدی رحیمی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 68-96
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسیمکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ میباشد. در همین راستا، نقش خشم بهعنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیازبه ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیمگیری تحلیلی مبتنی برمدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلاتفراشناختی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسیمکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ میباشد. در همین راستا، نقش خشم بهعنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبکهای شناختی (نیاز به شناخت، نیازبه ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیمگیری تحلیلی مبتنی برمدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلاتفراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا میکند. تفکر فعالروشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی میباشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت(کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران،1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکرفعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیمگیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاسها مورد تأیید قرار گرفت. یافتههایپژوهش نشان میدهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکرروشنفکرانه) تصمیمگیریتحلیلی را به صورت منفی پیشبینی میکند؛ نیاز به شناختنیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیشبینی کننده تصمیمگیری میباشد؛ نیاز بهساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیمگیریتحلیلی را به صورت منفی پیشبینیمیکند و نیاز به قطعیت پیشبینیکننده نمیباشد. ارزیابیهای شناختی قطعیت ومسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل میدهند
فریبرز درتاج
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 98-111
چکیده
اضطراب امتحان مسئلهای است که با عملکرد تحصیلی ارتباط دارد و شدت آن به عملکرد فرد آسیب زده و منجر به افت تحصیلی میشود و ارزش تکلیف به عنوان یک عامل مهم در رشد تحصیلی میتواند به واسطه جهتگیری هدفی بر اضطراب امتحان اثر داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان ...
بیشتر
اضطراب امتحان مسئلهای است که با عملکرد تحصیلی ارتباط دارد و شدت آن به عملکرد فرد آسیب زده و منجر به افت تحصیلی میشود و ارزش تکلیف به عنوان یک عامل مهم در رشد تحصیلی میتواند به واسطه جهتگیری هدفی بر اضطراب امتحان اثر داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان انجام شد. روش: این مطالعه در سال 91 روی 350 نفر از دانشآموزان مقطع متوسطه شهرکرمان که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند انجام شد. واحدهای پژوهش به پرسشنامههای ارزش تکلیف پینتریچ و دیگروت، جهتگیری هدفی الیوت و مک گریگور و اضطراب امتحان فریدبن پاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازهگیری شده در مدل پیشنهادی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و دادهها با نرم افزار لیزرل8.7 تحلیل شد. یافتهها: مدل ارزیابی شده از شاخصهای برازندگی خوبی برخوردار بود. متغیر مکنون ارزش تکلیف به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثرگذار بود. جهتگیری هدفی نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. همچنین در این الگو، تمام وزنهای رگرسیونی از نظر آماری در سطح 0.05 معنیدار هستند. نتیجه گیری:ارزش تکلیف بر اضطراب امتحان اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. نتایج همچنین اثر مستقیم جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان را نشان میدهد.
علی عبدی؛ حبیب سلیمانی؛ بیژن رضایی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 114-133
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیرآموزش مبتنی بر هوش چندگانه بر پیشرفت یادگیری و نگرش به درس زبان انگلیسی عمومی دانشجویان دانشگاه آزاد کرمانشاه در نیم سالدوم تحصیلی 90 -89 بود. در مجموع 61 دانشجو دختر و پسر در دو کلاس مختلف که درس زبان انگلیسی عمومی را انتخاب کرده بودند در این پژوهش مشارکت داشتندکه از طریق روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیرآموزش مبتنی بر هوش چندگانه بر پیشرفت یادگیری و نگرش به درس زبان انگلیسی عمومی دانشجویان دانشگاه آزاد کرمانشاه در نیم سالدوم تحصیلی 90 -89 بود. در مجموع 61 دانشجو دختر و پسر در دو کلاس مختلف که درس زبان انگلیسی عمومی را انتخاب کرده بودند در این پژوهش مشارکت داشتندکه از طریق روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند که از این تعداد32 نفر در گروه آزمایش و 29 نفر در گروه کنترل بودند. روش مورد استفاده در این تحقیق روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش از طریق آموزش مبتنی بر هوش چندگانه و گروه کنترل از طریق روش تدریس سنتی آموزش دیدند. مدت این دوره هشت هفته بود. برای مشخص کردن اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش چندگانه در مقایسه با روش سنتی از یک آزمون محقق ساخته پیشرفت یادگیری شامل 30 سوأل استفاده شد. همچنین مقیاس15 سوألی نگرش به یادگیری درس زبان به منظور سنجش نگرش یه یادگیری زبان مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل دادههای آماری از تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) و t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین پیشرفت یادگیری زبان دوگروه آزمایش (آموزش مبتنی برهوش چندگانه) و کنترل(روش سنتی) تفاوت معنیدار وجود دارد. به عبارتی دیگر دانشجویانی که از طریق آموزش مبتنی بر هوش چندگانه آموزش دیدند پیشرفت یادگیری بالاتری به طور کلی و در هر یک از سطوح یادگیری زبان (دایره واژگان، درک مطلب، گرامر) نسبت به دانشجویانی که به روش سنتی آموزش دیده بودند، داشتند. همچنین نتایج تحقیق نشان دادکه در گروه آزمایش، نگرش دانشجویان نسبت به یادگیری درس زبان بعد از عمل آزمایش به طور چشم گیری بالا رفته است.
محبوبه خسروی؛ کورش فتحی واجارگاه؛ حسن ملکی؛ داریوش نوروزی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، صفحه 136-168
چکیده
این مقاله ضمن ارائه مدل مناسبی برای بررسی نوآوریهای برنامه درسی، به آسیب شناسی نوآوری در مدلهای مختلف پذیرش نوآوری در برنامه درسی میپردازد. هدف پژوهش بررسی و واکاوی وضعیت نوآوریهای برنامه درسی در مرحله اجرا است. برای این منظور پس از بررسی عوامل و عناصر موثر بر پذیرش نوآوری در برنامه درسی نظام آموزش عالی ایران با استفاده ...
بیشتر
این مقاله ضمن ارائه مدل مناسبی برای بررسی نوآوریهای برنامه درسی، به آسیب شناسی نوآوری در مدلهای مختلف پذیرش نوآوری در برنامه درسی میپردازد. هدف پژوهش بررسی و واکاوی وضعیت نوآوریهای برنامه درسی در مرحله اجرا است. برای این منظور پس از بررسی عوامل و عناصر موثر بر پذیرش نوآوری در برنامه درسی نظام آموزش عالی ایران با استفاده از روش پیمایشی، مدل پذیرش نوآوری در برنامه درسی را در میان 179 نفر از اعضاء هیات علمیدانشگاههای مختلف تهران که در اجرای آئین نامه بازنگری برنامه درسی مشارکت داشتهاند، اجرا شد. تحلیل دادههای گردآوری شده از پرسشنامه مذکور نشان میدهد که آئیننامه بازنگری برنامه درسی دانشگاههایکشور در عمل مورد پذیرش قرار نگرفته است. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که نوآوریهای برنامه درسی در آموزشعالی برای اجرا باید به مولفههای متعددی توجه داشته باشند.