روانشناسی یادگیری
ملیحه احمدی؛ کیانوش هاشمیان؛ فریبرز درتاج؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اجتماعی – عاطفی همکارانه و آموزش ذهنآگاهی بر بهبود مهارت حل مسئله اجتماعی در دانشآموزان دختر پایه اول دوره اول متوسطه شهر زنجان بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره اول متوسطه شهر زنجان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اجتماعی – عاطفی همکارانه و آموزش ذهنآگاهی بر بهبود مهارت حل مسئله اجتماعی در دانشآموزان دختر پایه اول دوره اول متوسطه شهر زنجان بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر دوره اول متوسطه شهر زنجان بود که در سال تحصیلی 96- 95 در مدارس شهر زنجان مشغول به تحصیل بودند. 339 دانشآموز به روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب و پرسشنامه فرم کوتاه حل مسئله اجتماعی را تکمیل کردند. از بین این دانشآموزان، 45 نفر انتخاب و بطور تصادفی در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایشی گمارده شدند. گروه آزمایش اول، 12 جلسه 1.5 ساعته تحت آموزش اجتماعی – عاطفی قرار گرفت و در مورد گروه دوم آزمایش، 8 جلسه 2 ساعته آموزش ذهنآگاهی ارائه شد. سپس دانشآموزان گروه آزمایش و گروه کنترل پرسشنامه حل مسئله اجتماعی را پس از اجرای مداخله و پس از گذشت یک ماه از مداخله تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری طرح ترکیبی دو راهه استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که هر دو متغیر مستقل (آموزش اجتماعی – عاطفی همکارانه و آموزش ذهنآگاهی) نمرات جهتگیری مثبت نسبت به مسئله را افزایش و نمرات جهتگیری منفی نسبت به مسئله و سبک اجتنابی حل مسئله را در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد، اما تفاوت معنیداری بین آنها وجود نداشت. اجرای متغیرهای مستقل، منجر به تغییر معناداری در مؤلفه حل منطقی مسئله نشد. در رابطه با سبک تکانشی/ بیدقتی، آموزش عاطفی - اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل منجر به کاهش معنادار میانگین شد اما آموزش ذهنآگاهی تأثیری بر آن نداشت. نتایج پیگیری نشان داد که اثر متغیرها در طول زمان تداوم داشت. پس میتوان نتیجه گرفت که، آموزش ذهنآگاهی و آموزش اجتماعی- عاطفی بر بهبود مهارت حل مسئله اجتماعی اثر داشته است.
لیلا زمانی کوخالو؛ مژگان سپاه منصور؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
این پژوهش با هدف، تعیین اثربخشی آموزش صلح، بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانشآموزان، به روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با در نظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یکماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشآموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، آموزشوپرورش شهر تهران، در سال تحصیلی 99-98، به تعداد بالغبر ...
بیشتر
این پژوهش با هدف، تعیین اثربخشی آموزش صلح، بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانشآموزان، به روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با در نظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یکماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشآموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، آموزشوپرورش شهر تهران، در سال تحصیلی 99-98، به تعداد بالغبر 5901 نفر بود. حجم نمونه آماری پژوهش، 40 نفر دانشآموز دوره اول متوسطه بود که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها، بخش ارزیابی روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی از پرسشنامه شایستگی تحصیلی (ACES)، الیوت ودیپرنا (1999) بود. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقهای بهصورت پیدرپی، بر اساس پروتکل آموزش صلح محقق ساخته، تحت آموزش صلح قرارگرفته و گروه کنترل، هیچگونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در انتها، هردو گروه در معرض آزمون ارزیابی روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی قرار گرفتند (پسآزمون). پس از گذشت یک ماه مجدداً هر دو گروه در معرض همان آزمون قرار گرفتند (پیگیری). دادهها به روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. تحلیل واریانس نشان داد که آموزش صلح 57 درصد تغییرات واریانس نمرات مهارتهای بین فردی و 1/46 درصد تغییرات واریانس نمرات انگیزه تحصیلی را تبیین میکند؛ بنابراین میتوان گفت آموزش صلح در افزایش مهارتهای بین فردی و انگیزه تحصیلی دانشآموزان مؤثر بوده است؛ و این تأثیر پس از مرحله پیگیری پایدار مانده است (01/0 p<). نتایج این پژوهش حاکی از ضرورت یادگیری چگونه باهم زیستن است. آموزش صلح با تأثیرگذاری مثبت بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش-آموزان، موجب بهبود روابط بین فردی دانشآموزان در مدرسه و افزایش انگیزه به تحصیل در آنان میگردد.
آرزو اصفا؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
اﻫﻤﺎلﮐﺎری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ بیانگر ﺗﺄﺧﯿﺮ عمدی وﻇﺎﯾﻒ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ است ﮐﻪ در یادگیرندگان وجود دارد و ناشی از تعامل پیچیدهای از عوامل شناختی ، عاطفی و رفتاری است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی با میانجیگری بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی آماری شامل ...
بیشتر
اﻫﻤﺎلﮐﺎری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ بیانگر ﺗﺄﺧﯿﺮ عمدی وﻇﺎﯾﻒ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ است ﮐﻪ در یادگیرندگان وجود دارد و ناشی از تعامل پیچیدهای از عوامل شناختی ، عاطفی و رفتاری است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی با میانجیگری بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی آماری شامل دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در سال تحصیلی 95-96 بودد. چهارصد و بیست شرکتکننده به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی (سواری،۱۳۹۰)، ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی(دسی ورایان،2000) و ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ روانشناختی (ریف، ۱۹۹۵) را تکمیل کردند. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد که همۀ شاخصهای برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض با دادههای گردآوری شده برازش دارد. اثرکل نیازهای بنیادین روانشناختی، و بهزیستی روانشناختی بر اهمالکاری تحصیلی دانشجویان منفی و معنادار (05/0P<) بود. همچنین، بهزیستی روانشناختی ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻨﻔﯽ و ﻣﻌﻨﺎدار(01/0P< ) اﺛﺮنیازهای بنیادین روان-شناختی ﺑﺮ اهمالکاری ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ را ﻣﯿﺎﻧﺠﯽﮔﺮی میکرد. یافتههای این پژوهش، نقش بهزیستی روانشناختی و نیازهای اساسی روانشناختی را در تبیین اهمالکاری تحصیلی آشکار میسازند.
اعظم کشاورزی؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ کیانوش هاشمیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه بین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی و مهارتهای شناختی- اجتماعی بر جهت گیری نسبت به مدرسه در دانشآموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دختران دانش آموز پایه پنجم و ششم دوره ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه بین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی و مهارتهای شناختی- اجتماعی بر جهت گیری نسبت به مدرسه در دانشآموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون – پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دختران دانش آموز پایه پنجم و ششم دوره ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 234356 نفر بود که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. 51 دانشآموز براساس پیشنهاد دلاور (1390) به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد و به صورت تصادفی در 3 گروه (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جهتگیری مثبت نسبت به مدرسه احمدی (1396) بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با طرح آمیخته استفاده شد. در پژوهش حاضر گروه آزمایشی اول، تحت 12 جلسه 90 دقیقهای آموزش مهارت شناختی- اجتماعی؛ گروه دوم آزمایشی، تحت 12 جلسه 90 دقیقهای آموزش مهارت معنوی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد تفاوت اثر آموزش مهارتهای معنوی و آموزش مهارتهای شناختی- اجتماعی تنها در مؤلفه احساس تعلق به مدرسه (01/0> P، 51/8 = F) جهتگیری به مدرسه در سطح 01/0 معنادار بود. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد میشود آموزش مهارتهای شناختی- اجتماعی و معنویت درمانی در طول سال تحصیلی به عنوان یک واحد درسی به دانش آموزان تدریس شود.
شهاب فطین؛ سیمین حسینیان؛ علی اصغر اصغر نژاد فرید؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل تبیین فرسودگی تحصیلی بر اساس متغیرهای حل مساله اجتماعی، سرمایه روانشناختی، وجدان تحصیلی و کمکطلبی تحصیلی و تعیین تناسب مدل نظری ارائه شده با دادههای واقعی بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی با تاکید بر روابط علّی ممکن بر پایه مدلیابی معادلات ساختاری انجام یافته است. جامعهی آماری را دانشآموزان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل تبیین فرسودگی تحصیلی بر اساس متغیرهای حل مساله اجتماعی، سرمایه روانشناختی، وجدان تحصیلی و کمکطلبی تحصیلی و تعیین تناسب مدل نظری ارائه شده با دادههای واقعی بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی با تاکید بر روابط علّی ممکن بر پایه مدلیابی معادلات ساختاری انجام یافته است. جامعهی آماری را دانشآموزان چهارم رشته علوم تجربی ناحیه یک اردبیل در سال تحصیلی 96-95 تشکیل میدادند. برای نمونهگیری در گام اول از روش خوشهای و در گام دوم از روش تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 291 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو و ناتانن، حل مساله اجتماعی دیزوریلا و نزو، سرمایه روانشناختی لوتانز، وجدان تحصیلی ایلروی و بانتیک و کمک طلبی ریان و پنتریچ بودند. نتایج تحقیق همسو با فرضیهها نشان داد مهارت حل مساله اجتماعی سازگارانه و سرمایه روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی اثر منفی دارند . حل مساله اجتماعی ناسازگارانه بر فرسودگی تحصیلی اثر مثبت دارد. علاوه بر اینها، کمکطلبی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین حل مساله اجتماعی سازگارانه و فرسودگی تحصیلی نیز اثر منفی آن به تایید رسید. همچنین کمکطلبی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین حل مساله اجتماعی ناسازگارانه و فرسودگی تحصیلی نیز اثر مثبت آن به تایید رسید. وجدان تحصیلی هم که متغیر میانجی بین سرمایه روانشناختی و فرسودگی تحصیلی بود، اثر منفی آن به تایید شد. در نهایت، با محاسبهی شاخصهای برازش معلوم شد مدل مفهومی از برازش مناسبی برخوردار است.
خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
هدف از این مطالعه شناسایی پیامدهای روانشناختی و آموزشی بیماری کرونا در دانشآموزان و راهکارهای مقابله با آن بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بود. در مجموع 23 مقاله در حوزه کرونا مندرج در بانکهای اطلاعاتیPubMed, Scopus،SID،Google Scholar ،Science Direct ، Civilica بررسی و تحلیل شدند. یافتهها بیانگر این بود که دانشآموزان در نتیجه بیماری کرونا و قرنطینه، ...
بیشتر
هدف از این مطالعه شناسایی پیامدهای روانشناختی و آموزشی بیماری کرونا در دانشآموزان و راهکارهای مقابله با آن بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بود. در مجموع 23 مقاله در حوزه کرونا مندرج در بانکهای اطلاعاتیPubMed, Scopus،SID،Google Scholar ،Science Direct ، Civilica بررسی و تحلیل شدند. یافتهها بیانگر این بود که دانشآموزان در نتیجه بیماری کرونا و قرنطینه، در بعد فردی مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از آسیب، استرس، ناکامی، ترس، خشم، احساس تنهایی و بیحوصلگی را تجربه کردهاند. در بعد بین فردی، دانشآموزان با مشکلاتی مانند مشکل در ارتباط با اعضاء خانواده، محدودیت ارتباطی با دوستان و معلمان، حمایتهای اجتماعی ناکافی، کاهش درآمد خانواده را تجربه کردهاند. در بعد آموزشی مشکلاتی، مانند حضور شناختی و اجتماعی ضعیف دانشآموزان در فرآیند آموزش آنلاین، افزایش بار شناختی، ضعف انگیزه، مشکلاتی در مدیریت زمان، و نگرانی از ارزشیابی شناسایی شد. بر اساس یافتههای این پژوهش پیشنهاد میشود که در بحرانهای سلامت، مهارتهای حل مسئله اجتماعی، تابآوری، مهارتهای ارتباطی، مدیریت زمان، و خودمراقتبی به دانشآموزان آموزش داده شود. همچنین پیشنهاد میشود که به والدین نیز مهارتهای ارتباطی و راهبردهای مقابله با استرس آموزش داده شود. پیشنهاد میشود در آموزش ضمن خدمت به معلمان، بر افزایش حضور تدریس و استفاده از یادگیری مشارکتی در فرآیند آموزش آنلاین تأکید شود.
عصمت ابراهیمی؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
چکیده
هدف این پژوهش پیشبینی رفتارهای پرخطر بر اساس تواناییهای شناختی با میانجیگری ساختارهای انگیزشی در نوجوانان دبیرستانی شهر تهران در سال 96-1395 بود. 426 دانشآموز دختر و پسر به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای رفتارهای پرخطر (زاده محمدی و احمدآبادی، 1390)، ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 2004)، و تواناییهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش پیشبینی رفتارهای پرخطر بر اساس تواناییهای شناختی با میانجیگری ساختارهای انگیزشی در نوجوانان دبیرستانی شهر تهران در سال 96-1395 بود. 426 دانشآموز دختر و پسر به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای رفتارهای پرخطر (زاده محمدی و احمدآبادی، 1390)، ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 2004)، و تواناییهای شناختی (نجاتی،a1392) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری (با استفاده از نرم افزار لیزرل) استفاده شد. شاخص برازش تطبیقی (94/0=CFI)، شاخص نیکویی برازش (95/0=GFI)، شاخص نرمشده نیکویی برازش (92/0=AGFI) و ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (08/0=RMSEA) حاکی از برازش الگوی مفهومی با دادههای گردآوری شده بودند. یافتهها نشان دادند که ساختار انگیزشی (در دو بعد انطباقی و غیر انطباقی) رابطۀ بین تواناییهای شناختی و رفتارهای پرخطر را میانجیگری میکند. همچنین اثر مستقیم رفتار انطباقی و غیر انطباقی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود. اثر مستقیم تواناییهای شناختی بر رفتار انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود. همچنین تواناییهای شناختی توانستند 5 درصد از واریانس رفتار انطباقی و 28 درصد از واریانس رفتار غیر انطباقی را تبیین کنند. به علاوه ساختار انگیزشی (در دو بعد رفتار انطباقی و غیر انطباقی) و تواناییهای شناختی با هم توانستند 20 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیشبینی کنند.