صابر عظیمی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
موضوعات عملی از نوع انتقالی ازجمله موضوعاتی هستند که در هنرستانهای فنی و حرفهای دنبال میشوند. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی موضوعات عملی از نوع انتقالی در هنرستانهای فنی و حرفهای با رویکرد سازندهگرایی است. در این راستا، پژوهش به شکل آمیخته با روش تحقیق متوالی و از نوع اکتشافی متوالی با طرح تدوین مدل انجام ...
بیشتر
موضوعات عملی از نوع انتقالی ازجمله موضوعاتی هستند که در هنرستانهای فنی و حرفهای دنبال میشوند. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی موضوعات عملی از نوع انتقالی در هنرستانهای فنی و حرفهای با رویکرد سازندهگرایی است. در این راستا، پژوهش به شکل آمیخته با روش تحقیق متوالی و از نوع اکتشافی متوالی با طرح تدوین مدل انجام شد. در ابتدا پژوهش کیفی با روشهای تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه و پژوهش تکوینی اجرا گردید. در این بخش الگوی آموزشی موضوعات عملی انتقالی با رویکرد سازنده گرایی طراحی شد. سپس در بخش کمی، اعتبار محتوایی الگو بررسی و در ادامه برای اعتباریابی بیرونی بسته آموزشی برگرفته از الگو، از روش پژوهش کمی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. در تحلیل محتوای کیفی، واحد تحلیل مضمون بود. در بخش پژوهش کمی همچنین 60 نفر از دانش آموزان رشته رایانه پایه دهم ارومیه در سال تحصیلی 98-97 به صورت دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. روش تحلیل در این بخش فراوانی و میانگین و تحلیل کوواریانس بود که براین اساس بسته آموزشی برگرفته از الگو، دارای اعتبار بیرونی است. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی اختصاصی برای آموزش موضوعات عملی از نوع انتقالی با رویکرد سازندهگرایی در هنرستانهای فنی و حرفهای طراحی شد. بر اساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود برای آموزش موضوعات عملی انتقالی در هنرستانهای فنی و حرفهای از رویکرد سازندهگرایی در قالب الگوی طراحیشده، استفاده شود.
حجت الله الماسی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور؛ محمد رضا نیلی احمد آبادی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی الگوی آموزشی کارورزی بر اساس نظریۀ استاد شاگردی شناختی برای اجرای دورههای کارورزی در دانشگاه فرهنگیان است. در این پژوهش از روش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی و جامعه آماری شامل متخصصین دانشگاه فرهنگیان و اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی بوده است. نمونهها در بخش کیفی بر اساس نمونهگیری هدفمند، تعداد 12 ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی الگوی آموزشی کارورزی بر اساس نظریۀ استاد شاگردی شناختی برای اجرای دورههای کارورزی در دانشگاه فرهنگیان است. در این پژوهش از روش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی و جامعه آماری شامل متخصصین دانشگاه فرهنگیان و اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی بوده است. نمونهها در بخش کیفی بر اساس نمونهگیری هدفمند، تعداد 12 نفر از متخصصین دانشگاه فرهنگیان و منابع مکتوب و الکترونیکی مرتبط انتخاب و در بخش کمی تعداد 30 نفر از متخصصین دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه علامه طباطبائی مشخص شدند. جمعآوری دادهها در بخش کیفی با استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از مصاحبه کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی و در بخش کمی با استفاده روشهای آماری توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج پژوهش به شناسایی و انتخاب شش مؤلفۀ اصلی به شرح؛ مدلسازی ذهنی، داربستزنی، کنش تعاملی، ایجاد موقعیت اندیشه ورزانه، تأمل حرفهای و کشف منجر گردید. همچنین هشت زیرمقوله برای مقولات اصلی استخراج شدند که عبارتاند از: شناسایی و تعریف مسئله، طراحی محیط یادگیری، اجرای واحد یادگیری، اشتراکگذاری تجارب یادگیری، بازاندیشی، ایده پروری، اصلاح و اجرای واحد یادگیری و گزارش یافتهها. برای اجرای الگوی استخراجشده بیستویک اقدام اجرایی پیشنهاد شده است. نتایج پژوهش در بخش کمی بیانگر این است که از دیدگاه متخصصان میزان اعتبار الگوی آموزشی کارورزی در سطح بالا و کاملاً مطلوبی قرار دارد.
روانشناسی یادگیری
رزیتا مشعشعی؛ حمیدرضا مقامی؛ اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فناوری واقعیت افزوده با استفاده از مدل طراحی آموزشی مریل در مقایسه با تأثیر طراحی آموزشی مریل بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی در درس زیستشناسی و روش پژوهشی حاضر کاربردی و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پایه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فناوری واقعیت افزوده با استفاده از مدل طراحی آموزشی مریل در مقایسه با تأثیر طراحی آموزشی مریل بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی در درس زیستشناسی و روش پژوهشی حاضر کاربردی و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پایه یازدهم رشته علوم تجربی در دبیرستانهای شهر جدید اندیشه که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند می-شد. بدینمنظور از نمونه در دسترس دبیرستان حضرت خدیجه (س) استفاده شد. 60 دانش آموزان که در سال تحصیلی 96-97 در پایه یازدهم علوم تجربی مشغول به تحصیل بودند بهطور کاملاً تصادفی در سه گروه آزمایشی جایگزین شدند. پس از طراحی آموزشی گفتار دوم کتاب زیستشناسی پایه یازدهم بر اساس مدل طراحی مریل، نرمافزار واقعیت افزوده بر اساس اطلاعات علمی این گفتار تولید گردید. بهمنظور گردآوری دادهها از آزمونهای پیشرفت تحصیلی که توسط پژوهشگر و بر اساس مطالب درسی طراحیشده، استفاده گردید. یافتهها: برای تجزیهوتحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی از روشهای آماری میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از روشهای آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد. پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی که با روش نرمافزار واقعیت افزوده با طراحی آموزشی آموزش دیدند (گروه آزمایش 1) در مقایسه با آنهایی که با روش طراحی آموزشی (گروه آزمایشی 2) و روش سنتی آموزش دیدند (گروه کنترل) از عملکرد بهتری برخوردار است. نتیجهگیری: استفاده از فناوری واقعیت افزوده با مدل طراحی مریل به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زیستشناسی منتهی میشود.
روانشناسی یادگیری
الهه ولایتی؛ محمد رضا نیلی احمد آبادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ پرویز شریفی درامدی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی بود. با توجه به این هدف کلی، اهداف جزئی پژوهش، طراحی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی، اعتباریابی درونی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی، اعتباریابی بیرونی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی از طریق بررسی تأثیر آن بر یادگیری ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی بود. با توجه به این هدف کلی، اهداف جزئی پژوهش، طراحی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی، اعتباریابی درونی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی، اعتباریابی بیرونی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریهی بار شناختی از طریق بررسی تأثیر آن بر یادگیری دانشآموزان. جامعهی آماری کلیهی مقالاتی بودند که از طریق موتور جستجوی google و بانکهای اطلاعاتی ebsco، wiley و sciencedirect قابل دانلود بودند. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. حجم نمونه شامل 25 مقاله و 4 کتاب بود. واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، مضمون بود. طبق تحلیل محتوای انجام شده بر روی متن 25 مقاله و 4 کتاب در نظریهی بار شناختی، سه طبقهی بار شناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بار شناختی مطلوب به دست آمد. در نتیجهی انجام تحلیل بیشتر بر روی استنتاجهای به دست آمده در هر سه طبقه، مؤلفههای الگو به دست آمد. در نهایت، نتیجهی تمامی تحلیل محتواهای انجام شده بر روی مقالهها و کتابها و استنتاجها و مؤلفههای به دست آمده از آنها، در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی و بیرونی در این پژوهش نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده بر مبنای نظریهی بار شناختی، اثربخشی لازم را برای آموزش به دانشآموزان دارد.
حسین مرادی مخلص؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ حسن رشیدی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روشهای آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به کمک رایانه بر تعامل عناصر فرایند آموزش ـ یادگیری در درس علوم تجربی پایه دوم متوسطه اول شهرستان اسدآباد انجام گرفت. این پژوهش جزء طرحهای شبهآزمایشی میباشد که از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروههای آزمایشی 1 و 2 استفاده میکند. جامعه مورد بررسی در این ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روشهای آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به کمک رایانه بر تعامل عناصر فرایند آموزش ـ یادگیری در درس علوم تجربی پایه دوم متوسطه اول شهرستان اسدآباد انجام گرفت. این پژوهش جزء طرحهای شبهآزمایشی میباشد که از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروههای آزمایشی 1 و 2 استفاده میکند. جامعه مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر پایۀ دوم- دوره متوسطه اول در سطح شهر اسدآباد همدان بودند که حجم آن 852 بود و در سال تحصیلی 94-93 در این پایه مشغول به تحصیل بودند. از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای جهت گزینش نمونه پژوهشی استفاده شد و حجم نمونه 100 نفر میباشد که در طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروههای آزمایشی 1 و 2 جایگزین شدند. گروه اول بر اساس سیدی آموزشی با راهنمایی معلم و گروه دوم با سیدی آموزشی بدون راهنمایی معلم جایگزین شدند. هردو گروه در محیط شبکه با پشتیبانی نرم فزار NSS آموزشها را دریافت نمودند. ابزار پژوهش پرسشنامه سنجش سطوح تعامل دانشآموزان که بر اساس مؤلفههای تعامل، در شش مؤلفه تعامل در دانشآموزان و در طیف لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) با 60 سؤال مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمودن فرضیهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که در تعامل عناصر آموزشـیادگیری (دارای شش بعد)، بین روش آموزشی مبتنی بر رایانه و روش آموزشی به کمک رایانه در پنج بعد تفاوت معناداری وجود ندارد و تنها در بعد تعامل محتوا_محتوا در سطح (5%) تفاوت معناداری وجود دارد. یافتههای این پژوهش همچنین نشان داد که آموزش با کمک رایانه یعنی فعالیتهای تمرینی و شبیهسازی که از طریق سیستم شبکه و با راهنمایی معلم ارائه شد بر تعامل عنصر محتوا_محتوا نسبت به روش آموزش مبتنی بر رایانه تأثیر بیشتری دارد.
فریبا درتاج؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ خدیجه علی آبادی
چکیده
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش از راه دور مبتنی بر موک برای دانشجویان و اعتبارسنجی آن از نظر متخصصان انجام شده است. روش پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد مرور نظاممند ادبیات پژوهشی و جهت اعتبارسنجی الگو از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعۀ آماری این تحقیق جهت طراحی الگوی آموزشی، شامل تمامی کتابها، مقالات ...
بیشتر
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش از راه دور مبتنی بر موک برای دانشجویان و اعتبارسنجی آن از نظر متخصصان انجام شده است. روش پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد مرور نظاممند ادبیات پژوهشی و جهت اعتبارسنجی الگو از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعۀ آماری این تحقیق جهت طراحی الگوی آموزشی، شامل تمامی کتابها، مقالات پژوهشی و مروری، پایاننامهها و منابع اطلاعاتی اینترنتی مرتبط در زمینه فناوری بهویژه محیط موک و آموزش از راه دور دانشجویان (از سال 2000 تا 2017) و جامعۀ آماری جهت اعتبارسنجی الگو، متخصصان تکنولوژی آموزشی و متخصصان آموزش از راه دور بودند. نمونۀ آماری جهت تعیین عناصر الگو تعداد 10 فصل کتاب و 20 مقاله مرتبط با آموزش از راه دور و 5 جلدکتاب و 20 مقاله مرتبط با فناوری اطلاعات و موک بودند که بهصورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت اعتباریابی الگو، تعداد 30 نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی و آموزش از راه دور بهعنوان نمونه شرکت کردند. ابزار جمعآوری دادهها شامل فیشبرداری و یک پرسشنامه 7 سؤالی محققساخته در مقیاس لیکرت بود. نتایج این مطالعه منجر به تدوین یک الگوی تجویزی شد. مراحل تشکیلدهنده این الگو شامل هشت مرحله آمادهسازی، تحلیل، طراحی، توسعه، اجرا، ارزشیابی و بهینهسازی یادگیری میباشد. تدوین این الگوها با رویکرد تلفیقی بوده است و از نقاط قوت الگوهای مختلف محیطهای آموزش از راه دور و موک استفاده شد. همچنین نتایج نشان داد نظر متخصصان در هر 7 سؤال مربوط به ارزیابی بهطور معنیداری بیشتر از حد وسط بوده است (01/0P<). میتوان نتیجه گرفت که متخصصان، اعتبار درونی الگوی طراحیشده در آموزش از راه دور را در حد زیاد ارزیابی کردند. استفاده از الگوی آموزش از راه دورمبتنی بر فناوری موک در افزایش درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویانی که تحت این آموزش قرار گرفتند مؤثر بود (01/0P<). در نتیجه میتوان از این الگو برای آموزش دانشجویان پیام نور از طریق محیط موک استفاده کرد.
فاطمه جعفرخانی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
دوره 11، شماره 37 ، مهر 1394، ، صفحه 33-50
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی ایجاد برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی اول ابتدایی در ایران انجام شده است. این مطالعه از نوع توصیفی پیمایشی است. اطلاعات با فیش برداری از منابع متعدد و مطالعه برنامه آموزش زبان در کشورهای موفق آسیایی جمع آوری و تحلیل گردید. در مرحله بعد سه نمونه پرسش نامه محقق ساخته جهت نظر سنجی از متخصصان آموزش زبان تنظیم ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی ایجاد برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی اول ابتدایی در ایران انجام شده است. این مطالعه از نوع توصیفی پیمایشی است. اطلاعات با فیش برداری از منابع متعدد و مطالعه برنامه آموزش زبان در کشورهای موفق آسیایی جمع آوری و تحلیل گردید. در مرحله بعد سه نمونه پرسش نامه محقق ساخته جهت نظر سنجی از متخصصان آموزش زبان تنظیم گردید. تمام نظرات نسبتا موافق و کاملا موافق انتخاب شدند و نهایتا در نظر خواهی سوم مورد بررسی، اصلاح و تایید نهایی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و شاخصهایی مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی آزمون تی تک نمونه با استفاده از نرم افزار مورد محاسبه قرار گرفت. سپس بر اساس نمرات به دست آمده که از (0) تا (5) را شامل می شد – مرتب و مشخص شدند. صاحب نظران با نمره میانگین 64/4 برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی اول ابتدایی در ایران را ضروری دانستند. اهداف آموزش زبان انگلیسی و میزان تاکید مهارت های زبانی طبق نظر متخصصان تعیین گردید. با توجه به نظر موافق اکثریت صاحب نظران و فشار روزافزون والدین برای حضور کودکان در آموزشگاه های خصوصی در ساعات خارج از مدرسه جهت یادگیری زبان انگلیسی به نظر می رسد راه اندازی برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی ابتدایی می تواند به اجرای عدالت آموزشی برای همه کودکان ایرانی منجر شود.
ایرج اعتمادفر؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ عباس عباس پور
دوره 10، شماره 31 ، فروردین 1393، ، صفحه 1-24
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر منتورینگ تلفیقی به عنوان یک راهبرد آموزش و توسعه بر میزان یادگیری و یادداری مدیران میانی شرکت ایران خودرو دیزل انجام شد. این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. بدین منظور 40 نفر به عنوان مدیر میانی از بین رؤسای کل شرکت به عنوان آزمودنیهای پژوهش انتخاب شدند و به ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر منتورینگ تلفیقی به عنوان یک راهبرد آموزش و توسعه بر میزان یادگیری و یادداری مدیران میانی شرکت ایران خودرو دیزل انجام شد. این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. بدین منظور 40 نفر به عنوان مدیر میانی از بین رؤسای کل شرکت به عنوان آزمودنیهای پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره در قالب گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. پیش از مداخله آزمایشی، گروههای آزمایش و کنترل توسط پیش آزمون که برگردان بومی سازی شده از آزمون حل مسئله موسسه مکنزی میباشد، مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 5 ماه در برنامه منتورینگ تلفیقی شرکت کردند در حالی که گروه کنترل در یک دوره آموزشی حضوری مرسوّم با محتوای مشابه آنچه که در برنامه منتورینگ در حال پیگیری بود، شرکت کردند. در پایان گروههای آزمایش و کنترل در پس آزمون شرکت کردند و بعد از 2 ماه در همان آزمون جهت اندازهگیری میزان یادداری شرکت نمودند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری(منکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که منتورینگ تلفیقی در میزان یادگیری یادداری با (05/0p<) تأثیر معناداری داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد که در زمینه توسعه شایستگیهای مدیران که مستلزم یادگیری در سطوح بالاست، منتورینگ تلفیقی در مقایسه با آموزشهای مرسوّم ضمن خدمت، بر یادگیری و یادداری بیشتری منجر میشود.
اسماعیل زارعی زوارکی
دوره 8، شماره 24 ، تیر 1391، ، صفحه 29-50
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی، تحلیل و نقد مدلهای پیشین طراحیآموزشی و محیطهای یادگیری و ارائه مدلی نوین در این زمینه با رویکرد تلفیقی انجام شده است. سؤالهای اساسی در این مطالعه عبارت بودند از: 1) نقاط قوت و ضعف مدلهای رایج جهانی در زمینه طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری کدامند؟ 2) مدل مناسب مبتنی بر رویکرد تلفیقی در زمینه طراحی ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی، تحلیل و نقد مدلهای پیشین طراحیآموزشی و محیطهای یادگیری و ارائه مدلی نوین در این زمینه با رویکرد تلفیقی انجام شده است. سؤالهای اساسی در این مطالعه عبارت بودند از: 1) نقاط قوت و ضعف مدلهای رایج جهانی در زمینه طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری کدامند؟ 2) مدل مناسب مبتنی بر رویکرد تلفیقی در زمینه طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری کدام است؟ برای پاسخگویی به سؤالهای مذکور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش جورج بردی استفاده گردید. ابتدا با استفاده از منابع مختلف فارسی و انگلیسی کتابخانهای، منابع انگلیسی موجود در شبکه وب، مکاتبه با طراحان برخی از مدلهای رایج جهانی طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری و همچنین مراجعه به وب سایتهای مربوطه، اطلاعات اولیه برای استخراج نقاط قوت و ضعف مدلهای پیشین طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری استخراج و جمعآوری گردید. سپس براساس دو معیار کلیدی عناصر اساسی مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی و نوع رویکرد به موضوع طراحی آموزشی، مدلهای انتخابی مورد تحلیل، مقایسه و نقد قرار گرفته و در نهایت مدل نوینی ارائه گردید. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه مدلهای طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری است که بیش از چهل مدل میباشد. نمونۀ آماری مطالعه شامل هشت مدل طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری است که با روش نمونه گیری هدفمند از میان جامعه آماری انتخاب گردید. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که مدلهای طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری دربرگیرندهی کلیه عناصر اساسی مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری نیستند و این عامل باعث شده است تا فرایند طراحی آموزشی به صورت جامع مدنظر قرار نگیرد. همچنین ارائهکنندگان مدلهای پیشین طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری با رویکرد مستقل به طراحی مدل خویش پرداختهاند و این باعث شده است تا نتوان از کلیه ظرفیتها و امکانات در فرایند طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری بهره گرفت. نویسنده مقاله حاضر سعی کرده است تا در مدل نوین خود، ضمن بهرهگیری از رویکرد تلفیقی که نگاه کاملاً جدید و متفاوتی در طراحیآموزشی و محیطهای یادگیری است، عناصر اساسی موردنیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی و محیطهای یادگیری را نیز مدنظر قرار دهد. علاوه بر آن، مبانی فلسفی، ویژگیها، اصول و الزامات بکارگیری مدل نوین نیز تبیین شده است.