روانشناسی یادگیری
فاطمه امامقلی وند؛ پروین کدیور؛ حسن پاشا شریفی
چکیده
هدف از این پژوهش پیشبینی شادکامی و خلاقیت بر اساس جو مدرسه با میانجیگری درگیری تحصیلی و شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. از کلیه دانشآموزان دختر 16 تا 18 ساله مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 تعداد 518 نفر به شیوه تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف از این پژوهش پیشبینی شادکامی و خلاقیت بر اساس جو مدرسه با میانجیگری درگیری تحصیلی و شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش تحقیق همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. از کلیه دانشآموزان دختر 16 تا 18 ساله مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 تعداد 518 نفر به شیوه تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دانشآموزان موردبررسی پرسشنامههای شایستگی هیجانی- اجتماعی دانشآموز زو و جی: SECQ (2012)، درگیری تحصیلی ریو (2013)، خلاقیت عابدی (1372)، پرسشنامه جو و هویت مدرسه SCASIM-St، (2017)، شادکامی آکسفورد OHI(1999) را تکمیل کردند. بهمنظور تجزیهوتحلیل روشهای آماری: از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس مدل ارائهشده در این مطالعه متغیر شادکامی بهاندازه 41%= متغیر خلاقیت بهاندازه 42%= تبیین گشت. شایستگی هیجانی- اجتماعی دانشآموزان بیشترین اثر کل (514/0) را بر میزان شادکامی دانشآموزان پسازآن جو مدرسه (414/0) و سپس درگیری تحصیلی (260/0) بر عهده دارد. شایستگی هیجانی- اجتماعی دانشآموزان بیشترین اثر کل (632/0) را بر میزان خلاقیت دانشآموزان، پسازآن جو مدرسه (277/0) و سپس درگیری تحصیلی (221/0) بر عهده دارد. با توجه به نتایج این پژوهش، ارتقاء جو مثبت مدارس و شایستگی هیجانی- اجتماعی دانشآموزان بهعنوان متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر خلاقیت و شادکامی دانشآموزان در اولویتهای آموزشوپرورش قرار گیرد.
روانشناسی یادگیری
رحیم مرادی؛ علی دلاور؛ بهنام رسولی؛ ریحانه صالح راد؛ زهرا طاهری
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی روش آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهار مولفه ای برخلاقیت دانش آموزان پسر پایه هشتم متوسطه شهر خرم آباد در درس علوم تجربی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون _پس آزمون باگروه کنترل است. جامعه آمارى شامل تمام دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول مدارس دولتی شهر خرم آباد درسال تحصیلى94-1393 بوده و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی روش آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهار مولفه ای برخلاقیت دانش آموزان پسر پایه هشتم متوسطه شهر خرم آباد در درس علوم تجربی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون _پس آزمون باگروه کنترل است. جامعه آمارى شامل تمام دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول مدارس دولتی شهر خرم آباد درسال تحصیلى94-1393 بوده و نمونه این پژوهش 70 نفر از دانش آموزان پسر پایه هشتم بود. نمونه گیری به دلیل محدودیت اجرا به صورت نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها آزمون خلاقیت عابدیِ بود که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 0/79 و روایی آن با همسانی درونی به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده می توان گفت که بین میزان خلاقیت دانش آموزانی که با الگوی طراحی آموزشی چهارمولفه ای آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزانی که با روش سنتی آموزش دیده اند تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت به نفع گروهی است که با الگوی چهارمولفه ای آموزش دیده اند. پیشنهاد می شود که از الگوی طراحی آموزشی چهارمولفه ای به عنوان الگویی مناسب برای دستیابی یادگیرندگان به فهم عمیق از موضوع و افزایش تفکر واگرا و خلاقیت بهره گرفته شود.
کاظم حسنی؛ جمال الدین کولایی نژاد؛ صحرا فرامرزی؛ فوزیه عبدی پور؛ فاروق عبدیپور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محتوای کتاب فارسی (بخوانیم) پایه ششم ابتدایی براساس عوامل خلاقیت گیلفورد (حافظه شناختی، تفکر همگرا و واگرا و قضاوت ارزشیاب) انجام شده است. جامعه آماری شامل کل محتوای کتاب فارسی (متن و خودآزمایی) در سال تحصیلی 91-92 بود. ابزار گردآوری دادههای این تحقیق نیز شامل فرم تحلیل محتوای محققساخته بود که بر مبنای شاخص ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محتوای کتاب فارسی (بخوانیم) پایه ششم ابتدایی براساس عوامل خلاقیت گیلفورد (حافظه شناختی، تفکر همگرا و واگرا و قضاوت ارزشیاب) انجام شده است. جامعه آماری شامل کل محتوای کتاب فارسی (متن و خودآزمایی) در سال تحصیلی 91-92 بود. ابزار گردآوری دادههای این تحقیق نیز شامل فرم تحلیل محتوای محققساخته بود که بر مبنای شاخص خلاقیت گیلفورد تهیه شده است. روایی آن با اخذ نظرات اساتید برنامهریزی درسی و روانشناسی تربیتی بهدست آمده و پایایی ابزار پس از یکپارچه کردن و تعریف عملیاتی شاخصهای خلاقیت گیلفورد و انتخاب 20/0 از محتوای کتاب مذکور با استفاده از آلفای کرنباخ 85/0 برآورد شد. بررسی زمینۀ میزان تطبیق محتوا در متن با عوامل خلاقیت گیلفورد نشان داد که سطح شناختی با تبیین 94/0 از محتوای کتاب حاضر ببیشترین اهمیت را داراست و بعد ازآن تفکر واگرا 61/4 و تفکر همگرا 80/0 و قضاوت ارزشیاب با 23/0 کمترین درصد را به خود اختصاص دادند. در زمینه تطبیق خودآزمایی میتوان گفت که تفکر واگرا با 7/40 حافظه شناختی با 48/31 تفکر همگرا 77/27 یشترین درصد را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در محتوا (متن) کتاب فارسی پایه ششم به حافظه شناختی توجه بیشتر و به سطوح بالای خلاقیت توجه کمتری شده است و در خودآزماییها، بیشترین توجه به تفکر واگرا شده است.
کاوه رستمی؛ ایراندخت فیاض؛ امید قاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر داستانهای فکری فیلیپکم بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی در شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان دوره آمادگی در سال تحصیلی 91-90 شهر تهران بودند، که با استفاده روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای از بین آنها 30 کودک بهعنوان افراد نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر داستانهای فکری فیلیپکم بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی در شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان دوره آمادگی در سال تحصیلی 91-90 شهر تهران بودند، که با استفاده روش نمونه گیری خوشهای چندمرحلهای از بین آنها 30 کودک بهعنوان افراد نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمون خلاقیت تورنس (فرم ب) که دارای سه فعالیت و چهار خردهمقیاس سیالی، انعطافپذیری، اصالت و بسط است استفاده شد. داستانهای فکری فیلیپ کم طی 10 جلسه 45 دقیقهای در طول مدت 3 ماه اجرا شد. این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون و با استفاده از گروه کنترل و دوره پیگیری برای گروه آزمایش بود. برای تحلیل دادهها از آزمون کوواریانس و آزمون t وابسته استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خلاقیت کودکانی که تحت آموزش داستانهای فکری فیلیپکم قرار گرفتهبودند در هر 4 بعد خلاقیت رشد داشتهاند، که این رشد در طول مدت پیگیری هم از پایداری مناسبی برخوردار بود.
مهشید جاهطلب ضیابری؛ حسن احدی؛ محسن مشکبید حقیقی
دوره 11، شماره 36 ، تیر 1394، ، صفحه 213-221
چکیده
پژوهش حاضرباهدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت و خلاقیت بر خود پندارۀ انجامشده است.طرح پژوهش،شبه آزمایشی و در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه با پیشآزمون-پسآزمون صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه هفتم منطقه 2 شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393بود و به کمک نمونه آماری شامل 54 نفر که از این تعداد بهتصادف، 18 نفر درگروه ...
بیشتر
پژوهش حاضرباهدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت و خلاقیت بر خود پندارۀ انجامشده است.طرح پژوهش،شبه آزمایشی و در دو گروه آزمایش ویک گروه گواه با پیشآزمون-پسآزمون صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه هفتم منطقه 2 شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393بود و به کمک نمونه آماری شامل 54 نفر که از این تعداد بهتصادف، 18 نفر درگروه آزمایش فراشناخت، 18 نفر درگروه آزمایش خلاقیت و 18 نفردرگروه کنترل جایگزین شدندو پیشآزمون سنجش خودپنداری تحصیلی دلاور برای گروهها اجرا و سپس 10 جلسه 70 دقیقهای گروه آزمایش اول با روش بسته آموزشی برگرفته از روش TREE(مدل سکستون و همکاران) و گروه آزمایش دوم با روش بستههای آموزش خلاقیت محقق ساخته برگرفته از اصول تورنس و ویلیامز و گروه کنترل با روش متداول آموزش دیدند.جهت بررسی افزایش خود پنداره تحصیلی پسآزمون استفاده شدو دادههابا استفاده ازآزمونهای آماری موردنیازازجمله تحلیل کوواریانس موردتجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد دانشآموزانی که از آموزشهای فراشناختی و خلاقیت برخوردار بودندنسبت به دانشآموزانی که به روش متداول آموزش دیدند بهصورت معناداری خود پنداره تحصیلیشان افزایشیافته است؛و راهکارهای مناسب جهت ارتقاء خودپنداری تحصیلی پیشنهاد گردید.
مرضیه شوشتری
دوره 10، شماره 31 ، فروردین 1393، ، صفحه 125-164
چکیده
مولانا، ستاره درخشان آسمان ادب فارسی در قرن هفتم، در مهم ترین اثر منظوم خود، مثنوی معنوی، مسایل مهم عرفانی و دینی و تربیتی رابا رویکردی خلاقلانه مطرح کرده و از آیه ها و احادیث نیز بوفور بهره برده است. او در استفاده از تمثیل ها و قصّه های معروف، مهارتی خاصّ دارد. کمتر شاعری در این زمینه به پای گاه او می رسد. تنوّع تلمیحات اسلامی در شعر ...
بیشتر
مولانا، ستاره درخشان آسمان ادب فارسی در قرن هفتم، در مهم ترین اثر منظوم خود، مثنوی معنوی، مسایل مهم عرفانی و دینی و تربیتی رابا رویکردی خلاقلانه مطرح کرده و از آیه ها و احادیث نیز بوفور بهره برده است. او در استفاده از تمثیل ها و قصّه های معروف، مهارتی خاصّ دارد. کمتر شاعری در این زمینه به پای گاه او می رسد. تنوّع تلمیحات اسلامی در شعر او ناشی از وسعت اطّلاعاتش در زمینه قرآن، تفسیر، حدیث و تخیّل قوی اوست. در این مقاله با بررسی تلمیحات نوح در مثنوی دریافتیم که مولانا در مواردی بسیار از این تلمیح قرآنی به صورتی خلاقانه استفاده کرده است، تا نتیجه ای عرفانی و تربیتی بگیرد یا به قصد ایضاح و تأکید بر یک اندیشه عرفانی از آن آیات مدد گیرد، بنابراین هدف او بیان یک قصّه تاریخی نیست، بلکه او یک قصّه معروف را از زوایای ذهن خوانندگان بیرون می کشد و به تفسیر عرفانی و تربیتی آن می پردازد و به وسیله آن، نکته های عمیق عرفانی و تربیتی را روشن می سازد چنان که گویی خواننده، با خواندن مثنوی یک دوره تفسیر آیات مربوط به قصص الانبیا را مطالعه کرده است.
علیرضا پیرخائفی؛ احمد برجعلی؛ علی دلاور؛ حسین اسکندری
دوره 6، شماره 17 ، تیر 1389، ، صفحه 88-108
چکیده
زمینه:درمرور دیدگاههای موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمیشود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد.روش پژوهش:طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل دادهها با استفاده ...
بیشتر
زمینه:درمرور دیدگاههای موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمیشود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد.روش پژوهش:طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل دادهها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاههای شهر تهران بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای بهصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش:شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخصهای روانسجی آنها مورد تأیید قرارگرفت.یافتهها:بر پایه تحلیلهای روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنیداری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنیداری بود. مدلهای برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنیداری وجود دارد.نتیجهگیری:از مجموع تحلیلهای روابط ساختاری میتوان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیشبینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.