مرضیه قاسم؛ محمدرضا بلیاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی برمیزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123 دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از 4 ناحیه آموزش و پرورش کرج بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، دانش آموزان ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سبک های یادگیری و بکارگیری نقشه های معنایی برمیزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123 دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از 4 ناحیه آموزش و پرورش کرج بطور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامه های سبک های یادگیری (اُبرین ، 1989) و تفکر انتقادی (هانی ، 2004) در پیش و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سوالات آزمون های واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیش و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آنها محاسبه شدند. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آنها با بکارگیری نقشه های معنایی در گروه آزمایش به دانش آموزان آموزش داده شدند. سپس، داده های بدست آمده مورد بررسی واقع شدند. بنابر تحلیل های آماری، معلوم شد که سبک های یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه). اما، بکارگیری نقشه های معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیر قابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل) درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد. پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی و همچنین کاربردها و محدودیت های پژوهش در پایان ارائه شدند.واژگان کلیدی: سبک های یادگیری ادراکی ، نقشه معنایی، تفکر انتقادی
روانشناسی یادگیری
محمد باقر مجیدیان فرد؛ مژگان محمدی مهر؛ مرتضی نجیمی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی بر اساس، سبکهای یادگیری و میانجیگری فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بود.این مطالعه به روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند؛ نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقهای انجام گرفت. ابزار گردآوری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی بر اساس، سبکهای یادگیری و میانجیگری فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بود.این مطالعه به روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند؛ نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقهای انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985)، پرسشنامه فراشناخت ولز (1997)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، انتزاعی بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد؛ اما بین سبک یادگیری عینی بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود ندارد. بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال و انتزاعی با تفکر انتقادی ارتباط مستقیم و معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد. اما بین سبک یادگیری عینی با تفکر انتقادی رابطه مستقیم معنادار وجود ندارد. همچنین بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، عینی، انتزاعی بهطور مستقیم با فراشناخت ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد.
منصوره کلهر؛ گلنار مهران
چکیده
پرورش تفکر و استدلال یکی از هدفهای تعلیم و تربیت است. دستیابی به این هدف مستلزم فراهم کردن شرایط و بهکارگیری راهبردها و روشهای آموزشی مؤثر بر تفکر انتقادی است. این پژوهش تأثیر ساخت گروهی نقشه مفهومی بر مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان را بررسی میکند. به این منظور از یک طرح نیمه آزمایشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده ...
بیشتر
پرورش تفکر و استدلال یکی از هدفهای تعلیم و تربیت است. دستیابی به این هدف مستلزم فراهم کردن شرایط و بهکارگیری راهبردها و روشهای آموزشی مؤثر بر تفکر انتقادی است. این پژوهش تأثیر ساخت گروهی نقشه مفهومی بر مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان را بررسی میکند. به این منظور از یک طرح نیمه آزمایشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. 50 دانشآموز دختر پایه سوم دبیرستان شهر کرج به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از استراتژی نقشه مفهومی آموزش دیدند و به ترسیم نقشه مفهومی متون کتاب زبان انگلیسی 3 پرداختند و گروه کنترل به شیوه مرسوم خواندن متن و ترجمه آن آموزش دیدند. ابزار اندازهگیری آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم (ب) بود که مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان را قبل و بعد از مداخله مورد سنجش قرارداد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شدند. یافتهها تفاوت معناداری بین نمرات تفکر انتقادی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل را نشان داد که بیانگر تأثیر مثبت استراتژی آموزشی نقشه مفهومی بر توسعه مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان است.
مرضیه قاسم؛ محمدرضا بلیاد
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیرسبکهای یادگیری و بهکارگیری نقشههای معنایی بر میزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. بهمنظور تحقق این هدف، 123دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از دبیرستان فرزانگان ناحیه 1 آموزش وپرورش کرج بهطورتصادفی خوشهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیرسبکهای یادگیری و بهکارگیری نقشههای معنایی بر میزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. بهمنظور تحقق این هدف، 123دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از دبیرستان فرزانگان ناحیه 1 آموزش وپرورش کرج بهطورتصادفی خوشهای انتخاب شدند و به دو گروه همگن آزمایش و گواه تقسیم شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامههای سبکهای یادگیری (اُبرین[1]، 1989) و تفکر انتقادی (هانی[2]، 2004) در دو بخش پیشآزمون و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سؤالات آزمونهای واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیشآزمون و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آنها محاسبه شد. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آنها با بهکارگیری نقشههای معنایی در گروه آزمایش به دانشآموزان آموزش داده شد. سپس، دادههای به دست آمده مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحلیلهای آماری، مشخص شد که سبکهای یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه)؛ امابه کارگیری نقشههای معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیرقابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل)؛درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد.پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی و همچنین کاربردها و محدودیتهای پژوهش در پایان ارائه شده است. [1]. O’Brien [2]. Honey
طیبه جوادی ممتاز؛ رسول کردنوقابی؛ یحیی معروفی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش و فن آموزش پرسشگری بر تفکر انتقادی و مهارتهای آن در درس مطالعات اجتماعی دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه شهر همدان بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه در دبیرستانهای دولتی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش و فن آموزش پرسشگری بر تفکر انتقادی و مهارتهای آن در درس مطالعات اجتماعی دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه شهر همدان بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه در دبیرستانهای دولتی و روزانه شهر همدان در سال تحصیلی 92- 1391 بود. گروه نمونه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از دو دبیرستان شهر همدان با در نظر گرفتن کلاس بهعنوان واحد نمونهگیری انتخاب و بهصورت کاملاً تصادفی، کلاسها در 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) بود. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کواریانس یک متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: گروههای آموزشدیده با روش پرسشگری و فن پرسشگری در میانگین نمرات کل تفکر انتقادی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتهاند. درحالیکه گروه آموزشدیده با روش پرسشگری در میانگین نمرات کل تفکر انتقادی، عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزشدیده با فن پرسشگری داشت. بهعلاوه، در مقایسه اثربخشی این دو روش بر میانگین نمرات مهارتهای تفکر انتقادی، میزان تأثیر روش پرسشگری بر میانگین نمرات مهارتهای تحلیل، استنباط، قیاس و استقراء، تفاوت معنیداری با فن پرسشگری نداشت. تنها تفاوت معنادار در خرده مقیاس ارزشیابی بود.
کامران گنجی؛ ابوالقاسم یعقوبی؛ رضا لطفعلی
دوره 9، شماره 27 ، فروردین 1392، ، صفحه 2-26
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان بر میزان تفکر انتقادی دانشآموزان پسر دوره متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری راکلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهرستان ملایر تشکیل میدادند، از این جامعه 219 دانشآموز سال دوم و سوم رشتههای علوم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان بر میزان تفکر انتقادی دانشآموزان پسر دوره متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری راکلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهرستان ملایر تشکیل میدادند، از این جامعه 219 دانشآموز سال دوم و سوم رشتههای علوم انسانی و الکتروتکنیک به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (113کنترل، 106 آزمایشی) در قالب 8 کلاس مورد بررسی قرار گرفتند. دبیران 4 کلاس (درسهای فلسفه، منطق، دینی، الکترونیک کاربردی) به عنوان گروه آزمایشی دوره مهارتهای پرسشگری را دریافت و دبیران 4 کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در این دوره شرکت نکردند. برای گردآوری اطلاعات پژوهش از آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم«ب» (فاشیون و فاشیون، 1997) استفاده شد. دادهها با آزمون های t و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که دانشآموزان هردوگروه از نظر سن، معدل، بهره هوشی و تفکر انتقادی و زیر مقیاسهای آن باتوجه به نمرههای پیشآزمون همگن بودند. تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای پرسشگری به معلمان باعث افزایش 12 درصدی تفکر انتقادی دانشآموزان شده است. در پنج زیر مقیاس تفکر انتقادی؛ تحلیل 9 درصد، ارزیابی 12درصد، استنتاج 4 درصد، استدلال قیاسی 6 درصد واستدلال استقرایی 5 درصد افزایش یافته بود. تفاوت میانگین نمره مهارتهای تفکر انتقادی به طور کلی و پنج زیر مقیاس آن در دانشآموزان رشتههای الکتروتکنیک وعلوم انسانی معنادار نبود.
دکتر بهرامعلی قنبری هاشم آبادی؛ مهرنسا شهابی
دوره 4، شماره 12 ، تیر 1387، ، صفحه 1-21
چکیده
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی پرورش تفکر انتقادی بر مهارتهای حل مسأله و عزت نفس دانشآموزان و ارائه پیشنهادهایی براساس یافتههای پژوهش به روان درمانگران، مشاوران، برنامهریزان و کارشناسان آموزش و پرورش جهت پرورش تفکر انتقادی در دانشآموزان میباشد. این پژوهش که به روش آزمایشی انجام شده است و سؤال اصلی آن این است که آیا ...
بیشتر
هدف ازاین پژوهش بررسی اثربخشی پرورش تفکر انتقادی بر مهارتهای حل مسأله و عزت نفس دانشآموزان و ارائه پیشنهادهایی براساس یافتههای پژوهش به روان درمانگران، مشاوران، برنامهریزان و کارشناسان آموزش و پرورش جهت پرورش تفکر انتقادی در دانشآموزان میباشد. این پژوهش که به روش آزمایشی انجام شده است و سؤال اصلی آن این است که آیا آموزش تفکر انتقادی به افراد گروه آزمایش، باعث افزایش مهارتهای حل مسأله و عزت نفس در آنان میگردد. جامعهآماری پژوهش دانشآموزان دختر دبیرستانی شهرستان کلاله میباشند که روی 80 نفر از کسانی که مایل به شرکت در گروه بودندآزمونهای عزت نفس، حلمسأله و تفکرانتقادی اجراگردید و از بینافرادی که نمرهپایینی در این سه آزمون کسب کرده بودند (تعداد 30 نفر)، تعداد 22 نفر، به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش (11 نفر) و کنترل (11 نفر) قرارداده شدند. افراد گروه آزمایش در10 جلسه 2 ساعتی (هر هفته یک جلسه)، جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند، سپس از هر دو گروه (آزمایش وکنترل) پس آزمون گرفته شد و با استفاده از آزمون t تفاوت میانگینهای پیشآزمون و پسآزمون از لحاظ آماری مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشانگر کارایی و اثربخشی عمل آزمایشی بوده است. از مجموع یافتههای بدستآمده ازآزمودنیها و اجرای t همبسته و مستقل نتیجهمیشود که فرضیههای پژوهش تأیید شده و به نظر میرسدکه آموزش تفکر انتقادی به افرادگروه آزمایش موجب افزایش میزان عزت نفس و مهارتهای حل مسألۀ آنان شده است.