جمشید جراره؛ احمد اعتمادی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت و رویکرد ارتباطی بر ارتقاء سلامت روانی و افزایش رضامندی زوجین انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل ۴۵ زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی بودند که مایل به ادامه زندگی مشترک بوده، و از جامعه در دسترس به طور تصادفی انتخاب، و در سه گروه قرار ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت و رویکرد ارتباطی بر ارتقاء سلامت روانی و افزایش رضامندی زوجین انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل ۴۵ زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی بودند که مایل به ادامه زندگی مشترک بوده، و از جامعه در دسترس به طور تصادفی انتخاب، و در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به عنوان آزمایش و یک گروه به عنوان کنترل، سپس این سه گروه به دو مقیاس انریج و سلامت عمومی به صورت پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. فرضیه های تحقیق عبارت بودند از: زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از آنانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از آنانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی کوتاه مدت تحت درمان قرار گرفته اند در مقایسه با آنانی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از کسانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از کسانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند در مقایسه با آنانی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای معنا دار بودن تفاوت بین گروه ها، و آزمون تعقیبی شفه برای تعیین تفاوت بین نوع میانگین ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار بین هر دو روش با افزایش سلامت روانی و رضایت زناشویی (کل) بودند. هردو رویکرد بر مؤلفه ها (خرده مقیاسی)ی علائم جسمانی، اختلال اضطرابی و خواب، و عملکرد اجتماعی به یک اندازه مؤثر بودند. در خرده مقیاس افسردگی فقط روان پویشی مؤثر بود. هر دو رویکرد بر غنی سازی مؤلفه ها (خرده مقیاس) مسائل شخصیتی، رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی، و فرزندان و فرزند پروری مؤثر بودند. در خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بر مؤلفه های تحریف آرمانی و نقش های مساوات طلبی فقط رویکرد روان پویشی مؤثر بود. و بر مؤلفه های فعالیت اوقات فراغت و جهت گیری مذهبی فقط رویکرد ارتباطی مؤثر بودند. تفاوت دو رویکرد در ارتقاء سلامت روانی و افزایش رضایت زناشویی معنی دار نبود.
علی دلاور؛ اعظم قنبریان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ادراک مدیر از زیردستان و سبک مدیریت می باشد جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران و دبیران مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۸۳-۱۳۸۲ بوده که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد ۵۰ مدیر و ۲۵۰ دبیر از پنج منطقه انتخاب شده است. این بررسی با استفاده از پرسشنامه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ادراک مدیر از زیردستان و سبک مدیریت می باشد جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران و دبیران مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۸۳-۱۳۸۲ بوده که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد ۵۰ مدیر و ۲۵۰ دبیر از پنج منطقه انتخاب شده است. این بررسی با استفاده از پرسشنامه ادراک مدیر از زیردستان و پرسشنامه تعیین سبک رهبری اجرا گردید. همچنین جهت توصیف اطلاعات از شاخص های میانگین، انحراف استاندارد، توزیع فراوانی، درصد، درصد تراکمی و نمودار و جهت پاسخگویی به فرضیه های تحقیق و تعمیم نتایج حاصل به جامعه مورد تحقیق از آزمون مجذور کای استفاده شده است. بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که بین ادراک مدیران از زیردستان و سبک مدیریت آنان ارتباط معناداری وجود دارد.
سیدعباس رضوی؛ غلامحسین رحیمی دوست
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش دانشگاه در افزایش میزان مطالعه کتاب از دیدگاه دانشجویان انجام شده است. بدین منظور از میان دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز نمونه ای به حجم ۲۶۳ نفر انتخاب شدند. روش پژوهش زمینه یابی بود و داده های مورد نیاز برای پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه ۱۳ سؤالی جمع آوری شد با استفاده ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش دانشگاه در افزایش میزان مطالعه کتاب از دیدگاه دانشجویان انجام شده است. بدین منظور از میان دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز نمونه ای به حجم ۲۶۳ نفر انتخاب شدند. روش پژوهش زمینه یابی بود و داده های مورد نیاز برای پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه ۱۳ سؤالی جمع آوری شد با استفاده از روش های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل واریانس بیکراهه، همبستگی پیرسون، همبستگی اسپیرمن و آزمون ویلکاکسون داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی دانشگاه تا حدودی در ارتقای میزان کتابخوانی دانشجویان نقش دارد. همچنین میزان مطالعه افراد پس از ورود به دانشگاه کاهش یافته است. نتایج دیگر این پژوهش نشان می دهد که بین نگرش دانشجویان رشته های علوم تربیتی، روان شناسی، مشاوره و کتابداری در زمینه نقش دانشگاه در کتابخوانی تفاوتی وجود ندارد. یافته های دیگر این پژوهش نشان داد که بین نگرش دانشجویان دختر و پسر نسبت به نقش دانشگاه در کتابخوانی تفاوتی وجود ندارد. در ضمن تفاوتی بین نگرش دانشجویان کارشناسی ارشد و دانشجویان کارشناسی در مورد نقش دانشگاه در کتابخوانی مشاهده نشد. بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان، و میزان تحصیل آنان در دانشگاه با نگرش آنان نسبت به نقش دانشگاه در کتابخوانی نیز رابطه ای به دست نیامد. لیکن بر اساس یافته های دیگر پژوهش بین علاقه به رشته تحصیلی و نگرش نسبت به نقش دانشگاه در کتابخوانی رابطه مستقیمی وجود دارد.
مرضیه میرسمیعی؛ صغری ابراهیمی قوام
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنی های پژوهش ۳۰۰ دانشجوی دختر و پسر (۲۱۰ دختر و ۹۰ پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ را تشکیل می دادند، که بر اساس ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنی های پژوهش ۳۰۰ دانشجوی دختر و پسر (۲۱۰ دختر و ۹۰ پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی ۸۵-۸۴ را تشکیل می دادند، که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (۱۹۸۲)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (۱۹۸۶)، پرسشنامه اضطراب امتحان (۱۳۷۵)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (۱۹۷۹) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و t مستقل تحلیل شده اند. یافته ها: این بررسی نشان داد که رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان و نیز رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان مثبت بوده و رابطه بین اضطراب امتحان و سلامت روان منفی است. همچنین دریافتیم که بین میانگین های خودکار آمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان در دو جنس ، تفاوتی وجود ندارد، با این وجود میانگین سلامت روان دانشجویان پسر به طور معنی داری پایین تر از میانگین سلامت روان دانشجویان دختر است. نتایج: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در ارتقاء سلامت روانی مؤثر بوده و اضطراب امتحان سلامت روانی را کاهش می دهد
اصغر مینایی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی سیاهه رفتاری کودک (CBCL) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا در آمد. در این مطالعه، از بخش از داده های پژوهش مینائی (۱۳۸۴)، استفاده گردید که شامل ۶۹۷ دانش آموز پسر و ۶۵۰ دانش آموز دختر مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی سیاهه رفتاری کودک (CBCL) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا در آمد. در این مطالعه، از بخش از داده های پژوهش مینائی (۱۳۸۴)، استفاده گردید که شامل ۶۹۷ دانش آموز پسر و ۶۵۰ دانش آموز دختر مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای برآورد پارامترها و برازش مدل از تابع کمترین مجذورات وزن دار WLS استفاده گردید. جهت ارزیابی کفایت برازش مدل از شاخص GFI، TLI، CFI، SRMR، RMSEA و AGFI استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل ۸ عاملی همبسته آخنباخ از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. این یافته شاهد دیگری در زمینه روایی سازه درونی CBCL فراهم آورد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که سندرم ها واجد روایی تشخیصی هستند.
طیبه شکیبایی؛ معصومه اسماعیلی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خود متمایزسازی از طریق برنامه تدوین شده به وسیله پژوهشگر بر کاهش مشکلات روانی زنان مطلقه است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش حاضر، زنان مطلقه ۴۵-۲۰ ساله بودند که به خانه سلامت شهرداری مناطق ۱۴ و ۱۸ تهران مراجعه نموده بودند. نمونه گیری در این پژوهش ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خود متمایزسازی از طریق برنامه تدوین شده به وسیله پژوهشگر بر کاهش مشکلات روانی زنان مطلقه است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش حاضر، زنان مطلقه ۴۵-۲۰ ساله بودند که به خانه سلامت شهرداری مناطق ۱۴ و ۱۸ تهران مراجعه نموده بودند. نمونه گیری در این پژوهش به طور تصادفی صورت گرفته است. از بین ۵۰ زن مراجعه کننده پس از مصاحبه و اجرای پیش آزمون، ۳۰ نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. سپس، گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه در برنامه آموزشی خود متمایز سازی تدوین شده توسط پژوهشگر شرکت نمودند. پس از پایان برنامه آموزشی از هردو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزاری که در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است عبارت است از: ۱- پرسشنامه که شامل ۹۰ سؤال درباره مقیاس های جسمانی کردن مشکلات روانی، وسواس فکری - عملی، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، فوبیا، پارانویا و روان پریشی است.2- پرسشنامه خود متمایز سازی که شامل ۴۶ سؤال است که تمرکز بر روابط معنادار بزرگسالان و روابط جاری با خانواده اصلی دارد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتیجه پژوهشی نشان داد این شیوه آموزش در ارتقاء تمایز یافتگی زنان مطلقه و کاهش مشکلات روانی در ۹ خرده مقیاس برای شرکت کنندگان در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
محسن یزدان فر؛ فریبرز درتاج
چکیده
به منظور بررسی مهارت های مطالعه ریاضی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان ۱۵۰ آزمودنی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه مهارت های مطالعه ریاضی بر روی آنها اجرا گردید. پرسشنامه حاوی ۳۷ سؤال و در مجموع از ۶ خرده آزمون تشکیل شده که ۶ سازه را اندازه می گیرد. پس از اجرا و نمره گذاری پرسشنامه دانشجویان از نظر مهارت های مطالعه ریاضی ...
بیشتر
به منظور بررسی مهارت های مطالعه ریاضی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان ۱۵۰ آزمودنی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه مهارت های مطالعه ریاضی بر روی آنها اجرا گردید. پرسشنامه حاوی ۳۷ سؤال و در مجموع از ۶ خرده آزمون تشکیل شده که ۶ سازه را اندازه می گیرد. پس از اجرا و نمره گذاری پرسشنامه دانشجویان از نظر مهارت های مطالعه ریاضی سطح بندی شده و هر دانشجو در یکی از سطوح مهارت های مطالعه ریاضی ضعیف، خوب و عالی قرار گرفت. همچنین رابطه بین نمره مهارت های مطالعه ریاضی و ویژگی های جمعیت شناختی از قبیل جنسیت و رشته تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع دانشجویان از مهارت های مطالعه ریاضی ضعیفی برخوردار می باشند، بین میانگین نمرات دختران و پسران در آزمون مهارت های مطالعه ریاضی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین های دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی در برخی از خرده آزمون ها دارای تفاوت معنی داری می باشند.