ماندانا سجادی؛ حسین سلیمی
چکیده
جنگ بهعنوان مهمترین پدیده سیاست بینالملل، تجربه جمعی ناخوشایندی است که میتواند در تاروپود یک جامعه نفوذ کرده و میراث نامطلوب خود را برای نسلهای بعدی نیز بر جای بگذارد. هدف از مطالعه، بررسی اثر انتقال بین نسلی ترومای جمعی جنگ بر ظرفیت همدلی و نگرش جنگطلبانه در نسل بعدی بوده است. آزمودنیهای این پژوهش شامل 182 نفر متولدین دهههای ...
بیشتر
جنگ بهعنوان مهمترین پدیده سیاست بینالملل، تجربه جمعی ناخوشایندی است که میتواند در تاروپود یک جامعه نفوذ کرده و میراث نامطلوب خود را برای نسلهای بعدی نیز بر جای بگذارد. هدف از مطالعه، بررسی اثر انتقال بین نسلی ترومای جمعی جنگ بر ظرفیت همدلی و نگرش جنگطلبانه در نسل بعدی بوده است. آزمودنیهای این پژوهش شامل 182 نفر متولدین دهههای 60 و 70 (نسل اول جنگ ایران و عراق) که والدین آنها تجربیات متفاوتی از جنگ ایران و عراق را پشت سر گذاشته بودند. پرسشنامهای تلفیقی (کیفی و کمی) برای سنجش شدت تجربه ترومای جنگ در والدین از دیدگاه فرزندان، بین آزمودنیها توزیع شد همزمان پرسشنامه واکنش بین فردی و پرسشنامه جنگطلبی مک کانکی نیز بهمنظور سنجش ظرفیت همدلی و نگرش جنگطلبانه توزیع گردید. دادههای بهدستآمده از پرسشهای کیفی به روش کدگذاری تحلیل محتوا و دادههای کمی با روش تحلیل همبستگی و رگرسیون خطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که بین شدت تجربیات تروماتیک والدین از جنگ و ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان ارتباطات معنادار منفی وجود دارد بهعبارتدیگر به هر میزان تجربه والدین از جنگ دردناکتر باشد، ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان پایینتر است. درعینحال ارتباط معناداری بین شدت ناخوشایندی تجربه جنگ در والدین و نگرش جنگطلبانه در فرزندان مشاهده نشد.
اکبر نصیری؛ امید شکری؛ جلیل فتح آبادی؛ مسعود شریفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای نشخوار گری فکری، همدلی و بخشایش در رابطۀ هدفگزینی اجتماعی و سازگاری با مدرسه انجام شد. در پژوهش حاضر، 404 دانشآموز پسر در مقطع متوسطه اول با روش نمونهگیری خوشه-ای چندمرحلهای انتخاب و به مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی ( ریان و شیم، 2008)، نشخوارگری فکری دربارۀ یک خطای بینفردی (وید، ووگل و گلدمن ، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای نشخوار گری فکری، همدلی و بخشایش در رابطۀ هدفگزینی اجتماعی و سازگاری با مدرسه انجام شد. در پژوهش حاضر، 404 دانشآموز پسر در مقطع متوسطه اول با روش نمونهگیری خوشه-ای چندمرحلهای انتخاب و به مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی ( ریان و شیم، 2008)، نشخوارگری فکری دربارۀ یک خطای بینفردی (وید، ووگل و گلدمن ، 2008) همدلی ( بار-آن، 1997)، صفت بخشایش (بری، وورثینگتون، اوکانر، پاروت و وید، 2005) و پرسشنامه سازگاری دانشآموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، 1993) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطهمندی کامل نشخوارگری فکری، همدلی و بخشایش در رابطۀ اهداف پیشرفت اجتماعی شامل رشدیافتگی اجتماعی، آشکارسازی رشدیافتگی اجتماعی، اجتناب از آشکارسازی رشدنایافتگی اجتماعی و سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی از برازش مطلوبی برخوردار بود. علاوه بر این، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها بجز مسیرهای مستقیم بین رشدیافتگی و سازگاری هیجانی، آشکارسازی رشدیافتگی و سازگاری تحصیلی، اجتناب از آشکارسازی و سازگاری اجتماعی-تحصیلی، از لحاظ آماری معنادار بودند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هدفهای پیشرفت اجتماعی از طریق پیشبینی افزایش همدلی و بخشایش و کاهش نشخوارگری های فکری در تبیین سازگاری هیجانی، اجتماعی و تحصیلی دانشآموزان از نقش مهمی برخوردارند.