حمیده جهانگرد؛ رضا قربان جهرمی؛ فریبرز درتاج؛ ابوطالب سعادتی شامیر
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل علی اثر نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه بر حافظه کاری با میانجی گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام در دانش آموزان دبیرستانی (دوره دوم) شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند.روش اجرای پژوهش توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علّی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. برای این منظور، 385 نفر ) 155دختر و 230پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های حافظه کاری (نجاتی1392)، نیاز به شناخت (کاچیوپو 1996)، نیاز به خاتمه (دی بیکر و کراوسون 2008)، نگرش به یادگیری (ایکن 1979) و تحمل ابهام (مک لین 1993) پاسخ دادند. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که هم نیاز به شناخت و هم نیاز به خاتمه از طریق واسطه گری نگرش به یادگیری و تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم هستند. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر حافظه کاری معنادار نبود. بعلاوه، اثر مستقیم نیاز به شناخت بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار بوده اما اثر مستقیم نیاز به خاتمه بر نگرش به یادگیری و تحمل ابهام معنادار نبود. در قسمت نتیجه گیری به طور تفصیلی به بحث در خصوص یافته های حاصله و تبیین آنها پرداخته شده است.
مرتضی نظری؛ ابوطالب سعادتی شامیر؛ خسرو باقری نوعپرست؛ صادق رضایی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مبانی علمی و فلسفی آموزش دانشآموزان تیزهوش در فنلاند و ایران و ارائه الگویی برای ایران انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان دانشگاهی بودند که تعداد 10 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مبانی علمی و فلسفی آموزش دانشآموزان تیزهوش در فنلاند و ایران و ارائه الگویی برای ایران انجام شد.روششناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و مدارک و خبرگان دانشگاهی بودند که تعداد 10 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشآموزان پسر تیزهوش منطقه 5 شهر تهران در سال 99-1398 بودند که تعداد 160 نفر آنها طبق جدول کرجسی و مورگان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته (57 گویهای) استفاده شد. دادهها در بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزار Amos تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که مبانی علمی آموزش دانشآموزان تیزهوش در فنلاند دارای 16 شاخص، 4 مقوله معلمان ثابت، نیاز به تعاملهای مثبت و سازنده، اهمیت خودمختاری و بازی و اعتماد کامل و 2 مضمون عدم جداسازی و غربالگری دانشآموزان اعتماد و مبانی فلسفی آن دارای 16 شاخص، 5 مقوله ورزش و هنر، تاکید بر خلاقیت، علاقمندی به یادگیری، عدم توجه به تخیل و رویاپردازی و اصالت وجود/ انسانگرایی و 2 مضمون توجه به همه قابلیتها و عدم تفکیکگذاری بود. نتیجهگیری: با توجه به الگوی مبانی علمی و فلسفی آموزش دانشآموزان تیزهوش برای ایران، برنامهریزی جهت استفاده از آن برای بهبود شرایط آموزشی دانشآموزان تیزهوش ضروری است
روانشناسی یادگیری
سعید مذبوحی؛ ابوطالب سعادتی شامیر
چکیده
هدف از مطالعه حاضر ، پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دوم بر اساس خودکار آمدی و هوش معنوی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. بدین منظور از بین 3245 نفر از دانش آموزان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با بهره گیری از شیوه نمونه گیری طبقه ای مرحله ای 245 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های مسئولیت پذیری ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر ، پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دوم بر اساس خودکار آمدی و هوش معنوی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. بدین منظور از بین 3245 نفر از دانش آموزان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با بهره گیری از شیوه نمونه گیری طبقه ای مرحله ای 245 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های مسئولیت پذیری ، خود کار آمدی و پرسشنامه هوش معنوی توسط را در یک نشست تکمیل کردند . جهت تحلیل داده ها بعد از بررسی مفروضه های آماری از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین همبستگی بین خودکار آمدی و هوش معنوی با مسئولیت پذیری معنادار بود همچنین بین نمره کلی هوش معنوی و تمامی خرده مقیاسهای آن (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هوشیاری) با نمره مسئولیت پذیری همبستگی معنادار یافت شد.