محمد عسگری؛ حسن دیناروند؛ محمدرضا ترکاشوند
دوره 11، شماره 35 ، فروردین 1394، ، صفحه 25-40
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی منطقه آموزش و پرورش سامن در سال تحصیلی 91-90 بود. از بین این دانش آموزان نمونهای با حجم 96 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردید. سپس با استفاده از آزمون مهارتهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی منطقه آموزش و پرورش سامن در سال تحصیلی 91-90 بود. از بین این دانش آموزان نمونهای با حجم 96 نفر به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردید. سپس با استفاده از آزمون مهارتهای استدلال نیوجرسی، پیشآزمون به عمل آمد. آنگاه به گروههای آزمایش، به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش فلسفه برای کودکان ارائه گردید؛ اما گروه کنترل به روال معمول ادامه دادند. در پایان تفکر منطقی آزمودنیها با آزمون مذکور، اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با تحلیل کوواریانس نشان داد که تعامل آموزش فلسفه برای کودکان و جنسیت بر تفکر منطقی دانش آموزان تأثیر معنیدار داشته است. بهعلاوه آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکر منطقی دانش آموزان دختر و پسر نیز بهطور جداگانه تأثیر معنیدار داشت و این تأثیرها در سطح آلفا کمتر از 01/0 معنیدار بود.
محمد عسگری؛ سیدرضا میرمهدی
چکیده
این پژوهش به منظور تعیین تأثیر آموزش راهبردهای خود تنظیمی بر خود پنداره و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان اراک انجام شد. به همین منظور نمونه ای به حجم 69 نفر (مشتمل بر دو کلاس سوم راهنمایی که به صورت طبیعی تشکیل شده بودند) از بین دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان اراک به روش نمونه گیری تصادفی چند ...
بیشتر
این پژوهش به منظور تعیین تأثیر آموزش راهبردهای خود تنظیمی بر خود پنداره و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان اراک انجام شد. به همین منظور نمونه ای به حجم 69 نفر (مشتمل بر دو کلاس سوم راهنمایی که به صورت طبیعی تشکیل شده بودند) از بین دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان اراک به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب، و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نخست از هر دو گروه پیش آزمون خودپنداره آهلووالیا به عمل آمد و نمرات مستمر ریاضی 45 روز ابتدای شروع سال تحصیلی، به عنوان پیش آزمون ریاضی محسوب شد. پس از آن آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه آموزش راهبردهای خود تنظیمی دریافت نمود، اما گروه کنترل هیچونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان دوره آموزش راهبردهای خود تنظیمی، از هر دو گروه پس آزمون خود پنداره آهلووالیا به عمل آمد و نمرات مستمر ریاضی 3 ماه طول آموزش راهبردها، به عنوان پس آزمون ریاضی در نظر گرفته شد. تحلیل داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش راهبردهای خود تنظیمی، خود پنداره، و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی را افزایش داده است و این افزایش به لحاظ آماری در سطح معنی داری کمتر از 1% معنی دار بود. همچنین آموزش راهبردهای خود تنظیمی بر همه خرده مقیاس های خود پنداره بجز خرده مقیاس رفتار دانش آموزان مؤثر بود و این تأثیر نیز به لحاظ آماری در سطح کمتر از 1% معنی دار بود.