نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی

2 هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

با توجه به هدف های این مطالعه که مقایسه سبک های شناختی (وابسته / نابسته به زمینه ) و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خود تنظیمی در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی است . نمونه این پژوهش شامل ۲۰۰ نفر ( ۱۰۰ پسر، ۱۰۰ دختر ) از دانش آموزان سال اول متوسطه شهر قزوین بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون گروهی اشکال نهفته (ویتکین و همکاران ۱۹۷۷) و پرسشنامه یادگیری خود تنظیم (پنتریچ و دی گروت ۱۹۹۱) می باشد، همچنین برای کنترل میزان هوش آزمودنی ها، آزمون ریون بزرگسالان بکار گرفته شد. برای تحلیل نتایج از آزمون های آماری با مستقل ، تحلیل واریانس عاملی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد: 1) بین سبک شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که دانش آموزان تیزهوش بیشتر گرایش به سبک نابسته به زمینه دارند. ۲) در میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خود تنظیمی در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که دانش آموزان تیزهوش از راهبردهای یادگیری خود تنظیم بیشتری استفاده می کنند.3) به طورکلی میان دانش آموزان دختر و پسر از نظر نوع سبک شناختی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودنظم یافته تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. 4) بین سبک شناختی ( وابسته / نابسته به زمینه ) و یادگیری خودنظم یافته همبستگی مثبت و معنی داری بدست آمد.

کلیدواژه‌ها