روانشناسی یادگیری
حوریه باقری؛ فریبرز درتاج؛ اسماعیل سعدی پور؛ حسن اسدزاده
چکیده
این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بستة آموزشیِ یادگیری سازگار با مغز مبتنی بر نظریۀ کاین و اثربخشی آن بر مجذوبیّت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی انجام شد. نمونة آماری به منظور اعتباریابی بستة آموزشی تولید شده شامل 15 نفر از صاحبنظرانی بود که در موضوع یادگیری سازگار با مغز دارای تخصص بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. نمونة ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بستة آموزشیِ یادگیری سازگار با مغز مبتنی بر نظریۀ کاین و اثربخشی آن بر مجذوبیّت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی انجام شد. نمونة آماری به منظور اعتباریابی بستة آموزشی تولید شده شامل 15 نفر از صاحبنظرانی بود که در موضوع یادگیری سازگار با مغز دارای تخصص بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. نمونة آماری در بخش کمی 4۰ نفر از دانشآموزان دورۀ مقطع ابتدایی منطقة 2 تهران بود که با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ مجذوبیّت تحصیلی (ریو،2013) بود. این پرسشنامه پیش و پس از اجرای بستة آموزشی، از دو گروه آزمایش و کنترل بهعنوان پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری پس از 3 ماه گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری در بخش کمّی، با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرمافزار SPSS25 انجام شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که که بستة آموزشیِ یادگیری سازگار با مغز مبتنی بر نظریۀ کاین از روایی مناسبی برخوردار است. در بخش کمّی، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین مجذوبیّت تحصیلی گروه دریافتکنندۀ آموزش یادگیری سازگار با مغز مبتنی بر نظریۀ کاین از دانشآموزان در گروه کنترل بیشتر بود (001/0sig = ). تأثیر این مداخلۀ آموزشی پس از گذشت سه ماه نیز پایدار بود. بنابراین بستة آموزشیِ یادگیری سازگار با مغز مبتنی بر نظریۀ کاین بر مجذوبیّت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مؤثّر بود.این بستة آموزشی میتواند ابزار مؤثّر و کاربردی در راستای ایجاد یادگیری معنیدار و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر باشد.