نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه سنجش و اندازه گیری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

چکیده

تقویت مهارت‌های تفکّر علمی برجسته‌ترین کارکرد مؤسسات آموزشی است، و تفکّر انتقادی هدف اصلی مؤسسات آموزش عالی به منظور افزایش شایستگی دانشجویان در قرن 21 بوده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند تحول تفکّر انتقادی دانشجویان روانشناسی در طول چهار ساله تحصیل بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی در یک مطالعه مقطعی بود. جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه همه دانشجویان ورودی1398 تا 1401 رشته روان‌شناسی دانشگاه علامه طباطبائی که تعداد آنها 87 نفر بود. برای سنجش تفکّر انتقادی دانشجویان، از آزمون تفکّر انتقادی واتسون-گلاسر(1937) استفاده شد. این آزمون دارای 80 سوال و پنج خرده آزمون استنباط،‌ شناسایی مفروضه ها، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال‌های منطقی است که هر 16 سوال آن یک مولفه را می‌سنجد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که تفکّرانتقادی و مولفه‌های تفکّر انتقادی دانشجویان پایین و ضعیف است. روند کلی تحول تفکّر انتقادی در دانشجویان در طول چهارساله تحصیل صعودی است، گرچه این روند در سال سوم کمی نزولی بود. مولفه‌های شناسایی مفروضه ها، استنتاج، تعبیرو تفسیر، و ارزشیابی استدلال‌های منطقی روند افزایشی معنی‌دار داشت، اما مولفه استنباط روند معنی‌داری نداشت. بعلاوه، مؤلفه‌های تعبیر و تفسیر، و شناسایی مفروضه‌ها بیشتر از سایر مؤلفه‌ها در ایجاد تمایز در چهار ورودی مورد بررسی تأثیر دارد و ارزشیابی استدلال‌های کمترین تأثیر را دارد. پس می‌توان نتیجه گیری کرد که با وجود اینکه تفکر انتقادی دانشجویان ضعیف ارزیابی می-شود، اما تحصیلات دانشگاهی بر روند رشد تفکّر انتقادی دانشجویان روانشناسی دانشگاه علامه‌طباطبائی موثر بوده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات