حسین اسکندری؛ دکتر هاشم فردانش؛ دکتر سید مهدی سجادی
دوره 5، شماره 15 ، دی 1388، ، صفحه 34-67
چکیده
چند دهه اخیر شاهد رخدادهایمهمی در زمینه دانش و فناوری بودهاست؛ علاوه بر این نقد جهان منظم نیوتونی و ترسیم پدیدههای جهان بر اساس پارادایم معرفتشناختی پیچیدگی، درحال پیگیری است. این رخدادها حوزه تعلیم و تربیت را با چالشها و مطالبات جدیدی روبروکرده است. در راستای پاسخ به شرایط جدید الگوها و نظریههای گوناگونی توسعه ...
بیشتر
چند دهه اخیر شاهد رخدادهایمهمی در زمینه دانش و فناوری بودهاست؛ علاوه بر این نقد جهان منظم نیوتونی و ترسیم پدیدههای جهان بر اساس پارادایم معرفتشناختی پیچیدگی، درحال پیگیری است. این رخدادها حوزه تعلیم و تربیت را با چالشها و مطالبات جدیدی روبروکرده است. در راستای پاسخ به شرایط جدید الگوها و نظریههای گوناگونی توسعه یافتهاند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل یکی از نظریههای جدید یادگیری تحت عنوان ارتباطگرایی است که در چند سال اخیر مورد اقبال پژوهشگران قرار گرفته است. برای این منظور پژوهشگر با استفاده از روشهای توصیفی- تحلیلی به گردآوری شواهد متنی، و تجزیه و تحلیل آنهامبادرتکرده تا به سؤالاتی دربارهاین نظریه پاسخدهد: آیا ارتباطگرایی میتواند یک نظریه یادگیری باشد؟ چه نقدهایی بر آن وارد است؟ آیا اساسا یک نظریه نوبنیاد است یا بر داشتههای نظریههای قبلی استوار شده است؟ تحلیل مبانینظری (و معرفت شناختی) ایننظریه نشان میدهد که با توجه به برخی معیارها و تطبیق آن با دیگر نظریههای موجود، ارتباطگرایی را میتوان به عنوان یک نظریه یادگیری بهشمار آورد. اتکای این نظریه به دانش ارتباطی(یا دانش توزیع شده)، آن را در قیاس با رفتارگرایی، شناختگرایی و سازندهگرایی از مبنای معرفتشناختی جداگانهای برخوردار کرده است. با این وجود این نظریه، هنوز از پشتوانههای تجربی کافی برخوردار نیست، بنابراین بکارگیری آن بهویژه در حوزه طراحی آموزشی نیاز به پژوهش بیشتر دارد. در مجموع این نظریه میتواند به عنوان همکار جدید نظریههای یادگیری نه جایگزین آنها، رهنمودها و کاربردهای زیادی، بهویژه برای یادگیری الکترونیکی در فضای وب 2.0 به همراه داشته باشد.