پروین کدیور؛ ولیاله فرزاد؛ مهدی دستا
دوره 8، شماره 23 ، فروردین 1391، ، صفحه 96-118
چکیده
زمینه:حل مسأله یکی از هدفهای مهم آموزشی به شمار میآید و یکی از خواستههای معلمان و والدین، کسب توانایی حل مسأله از سوی دانشآموزان میباشد. هدف:هدف این پژوهش بررسی رابطه علی اهداف پیشرفت و راهبردهای خودتنظیمی با عملکرد حل مسأله بود. روش:پژوهش حاضر در زمره تحقیقات همبستگی با استفاده از روشهای الگوی علّی قرار دارد. در این ...
بیشتر
زمینه:حل مسأله یکی از هدفهای مهم آموزشی به شمار میآید و یکی از خواستههای معلمان و والدین، کسب توانایی حل مسأله از سوی دانشآموزان میباشد. هدف:هدف این پژوهش بررسی رابطه علی اهداف پیشرفت و راهبردهای خودتنظیمی با عملکرد حل مسأله بود. روش:پژوهش حاضر در زمره تحقیقات همبستگی با استفاده از روشهای الگوی علّی قرار دارد. در این پژوهش از دو پرسشنامه اهداف پیشرفت (الیوت و مک گیرگور، 2001) و راهبردهای خودتنظیمی (پینتریچ و همکاران، 1991) و یک آزمون ریاضی استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که تنها، راهبرد انگیزشی اثر مستقیمی بر عملکرد حل مسأله داشته و اهداف گرایش به تسلط و گرایش به عملکرد بر هر چهار راهبرد شناختی، فراشناختی، انگیزشی و مدیریت منابع تأثیر مستقیم داشتهاند. این اهداف به واسطه راهبرد انگیزشی، تأثیر غیرمستقیمی نیز بر عملکرد حل مسأله داشتهاند. بحث و نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده با یافتههای تعدادی از پژوهشها همسو و با بعضی از تحقیقات مغایر است؛ نکته حائز اهمیت، مقدار اندک واریانس تبیین شده عملکرد حل مسأله است. یکی از عواملی که میتواند در این امر مؤثر باشد، عدم تأثیر راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع بر متغیر حلمسأله ریاضی میباشد.