فاطمه نادری؛ محسن آیتی؛ احمد خامسان
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فعالیتهای جاری معلمان برای شخصیسازی یادگیری دانشآموزان در دوره دوم ابتدایی نظام آموزشی ایران در سال تحصیلی 98-1397 بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان دوره دوم ابتدایی شهر بیرجند هستند که شیوه انتخاب آنها هدفمند بود. در مجموع با 22 نفر از معلمان مصاحبه ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فعالیتهای جاری معلمان برای شخصیسازی یادگیری دانشآموزان در دوره دوم ابتدایی نظام آموزشی ایران در سال تحصیلی 98-1397 بود. این پژوهش از نوع پژوهش کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان دوره دوم ابتدایی شهر بیرجند هستند که شیوه انتخاب آنها هدفمند بود. در مجموع با 22 نفر از معلمان مصاحبه شد و به اشباع نظری رسید. ملاک انتخاب 22 نفر اصل اشباع نظری بوده است. دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی صورت گرفت و با استفاده از نرم افزار مکسکیودا تحلیل شد. یافتهها در قالب مدل مفهومی به این صورت شکل گرفت: شرایط علی (موجبات و فرصتها)؛ عوامل محوری (عناصر شخصیسازی یادگیری)؛ راهبردها (اقدامات کاربردی معلمان)؛ عوامل زمینهای (زیرساخت-ها)؛ عوامل مداخلهگر: تسهیلگرها (پشتیبانکنندهها) و محدودکنندهها (فاصله معلمان با عملکرد حرفهای)، و در نهایت پیامدها (نتایج شخصی-سازی یادگیری) میباشد. برای روایی و پایایی از روش لینکلن و گوبا که شامل: اعتبار، اعتماد، تأییدپذیری و انتقالپذیری است، استفاده شد. و از نظر روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. در پایان یافتههای پژوهش نشان داد معلمان دوره دوم ابتدایی، با عملکرد حرفهای برای شخصیسازی یادگیری دانشآموزان، فاصله زیادی دارند و همچنین معلمان آموزشهای لازم را در این زمینه دریافت نمیکنند.
روانشناسی یادگیری
فاطمه ابوطالبی؛ احمد خامسان؛ میترا راستگومقدم
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین انواع، میزان و اهمیت شبکة حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر دورة پیشدانشگاهی میباشد. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی (رگرسیون) و جامعۀ آماری کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع پیشدانشگاهی شهر بیرجند بودهاند. 220 دانشآموز دختر بهشیوۀ تصادفی از بین سه مرکز پیشدانشگاهی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین انواع، میزان و اهمیت شبکة حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر دورة پیشدانشگاهی میباشد. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی (رگرسیون) و جامعۀ آماری کلیۀ دانشآموزان دختر مقطع پیشدانشگاهی شهر بیرجند بودهاند. 220 دانشآموز دختر بهشیوۀ تصادفی از بین سه مرکز پیشدانشگاهی انتخاب شدند. از مقیاس حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان (CASSS2000، مالکی، دیمری و الیوت، 2000) و پرسشنامۀ شادکامی آکسفورد (OHI) برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد بین میزان حمایت ادراک شده از سوی والدین و همکلاسیها با بهزیستی ذهنی رابطۀ مثبت و معنادار وجود دارد. بهعلاوه، فقط اهمیتِ حمایت دریافت شده از سوی والدین، با بهزیستی ذهنی ارتباط مثبت و معناداری داشته است. از بین انواع حمایت، فقط حمایت عاطفی و اطلاعاتی ارتباط مثبت و معناداری با بهزیستی ذهنی داشته است. از سوی دیگر، بین انواع و شبکة حمایت اجتماعی با پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری مشاهده نشد. نتایج این پژوهش بهطور ویژه بهنقش حمایتی والدین در شبکة حمایت اجتماعی در بهزیستی ذهنی نوجوانان دختر تأکید دارد.