سندس کاشانی خطیب؛ شکوفه رادفر؛ سیمین بشردوست؛ مالک میرهاشمی
چکیده
اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اختلالی عصب-تحولی است. تصمیمگیری پرخطر و ضعف حافظه فعال از مؤلفههای این اختلال هستند که پیامدهای منفی آنها شناختهشده است. هدف از مطالعه ارتقاء حافظه کاری و کاهش تصمیمگیری پرخطر توسط تحریک قشر پیشانی بهوسیله دستگاه تحریک الکتریکی مغز در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود. روش این مطالعه ...
بیشتر
اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اختلالی عصب-تحولی است. تصمیمگیری پرخطر و ضعف حافظه فعال از مؤلفههای این اختلال هستند که پیامدهای منفی آنها شناختهشده است. هدف از مطالعه ارتقاء حافظه کاری و کاهش تصمیمگیری پرخطر توسط تحریک قشر پیشانی بهوسیله دستگاه تحریک الکتریکی مغز در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود. روش این مطالعه از نوع شبه آزمایشی و با طرح مطالعه پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود که شرکتکنندگان 24 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی ۷ تا ۱۱ سال بودند. کودکان بهطور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله در 10 جلسه یک روز در میان و هر جلسه بیست دقیقه مورد مداخله قرار گرفتند. ارزیابیها یک روز پیش از شروع، یک روز پس از پایان مداخله و دو ماه پس از پایان مداخله انجام شد. برای ارزیابی تصمیمگیری پرخطر از آزمون خطرپذیری بادکنک و برای ارزیابی حافظه کاری از آزمون یک محرک پیشین استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش اندازهگیری مکرر استفاده شد.یافتههای بهدستآمده از تجزیهوتحلیل نمودارها نشان دادند که برنامه تحریک الکتریکی مغز باعث بهبود تصمیمگیری پرخطر و حافظه کاری در این کودکان شد. نتایج بهدستآمده از پژوهش نشان دادند که در حافظه کاری (01/0>p) گروه درمان بعد از مداخله بهبود حاصل شد. به این صورت که در پیشآزمون تفاوت چندانی بین گروه کنترل و آزمایش در حافظه کاری دیده نشد امّا در پسآزمون نمرات گروه آزمایش بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایشیافته بودند.
روانشناسی یادگیری
مریم متقیان؛ حسن پاشاشریفی؛ مالک میرهاشمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تبیین انگیزش تحصیلی دانشآموزان بر مبنای جهتگیری انگیزشی ادراک شده والدین و معلمان با میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی است. به این منظور نمونهای شامل 404 دانشآموز دوره متوسطه با روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای از دبیرستانهای همدان انتخاب شده، سپس مقیاسهای انگیزش تحصیلی، جهتگیری انگیزشی ادراک شده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تبیین انگیزش تحصیلی دانشآموزان بر مبنای جهتگیری انگیزشی ادراک شده والدین و معلمان با میانجیگری نیازهای اساسی روانشناختی است. به این منظور نمونهای شامل 404 دانشآموز دوره متوسطه با روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای از دبیرستانهای همدان انتخاب شده، سپس مقیاسهای انگیزش تحصیلی، جهتگیری انگیزشی ادراک شده والدین، جهتگیری انگیزشی ادراک شده معلمان و نیازهای اساسی روانشناختی روی آنان اجرا شد. دادهها با استفاده از الگوی معادلهی ساختاری (SEM) تحلیل گردید. مدل نهایی یک الگوی خاص از روابط متغیرهای پژوهش با یکدیگر را نشان داد که 44/0 از تغییرات انگیزش درونی، 37/0 انگیزش بیرونی و 22/0 بیانگیزگی را تبیین میکند. شاخصهای برازش مدل، برازش مدل را با دادهها نشان میدهد (81/1= 2χ،61/0=P ، 01/0=RMSEA، 00/1=GFI، 99/0=AGFI، 00/1=CFI، 99/0=NFI). اثر مستقیم جهتگیری انگیزشی والدین بر انگیزش تحصیلی تأیید نشد اما اثر غیر مستقیم آن با میانجیگری نیازهای روانشناختی بر انگیزش درونی، بیرونی و بیانگیزگی مورد تأیید قرار گرفت. اثر مستقیم و غیرمستقیم جهتگیری انگیزشی معلمان نیز بر هر سه بعد انگیزش معنادار بود. جهتگیری انگیزشی معلمان بیش از جهتگیری انگیزشی والدین تبیینکنندهی انگیزش تحصیلی دانشآموزان بود که نشان دهنده اهمیت اساسی نقش جو کلاس و جهتگیری انگیزشی معلمان در انگیزش تحصیلی دانشآموزان است.