روانشناسی یادگیری
اسفندیار سپهوند؛ منیجه شهنی ییلاق؛ سیروس عالی پور بیرگانی؛ ناصر بهروزی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، آزمون و مقایسه مدل رابطه علی الگوهای ارتباط خانوادگی(گفت و شنود و همرنگی، فراشناخت و گرایش به تفکر انتقادی با میانجی گری باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان پسر و دختر پایه های مختلف تحصیلی دبیرستانی( متوسطه اول و دوم) شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، آزمون و مقایسه مدل رابطه علی الگوهای ارتباط خانوادگی(گفت و شنود و همرنگی، فراشناخت و گرایش به تفکر انتقادی با میانجی گری باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان پسر و دختر پایه های مختلف تحصیلی دبیرستانی( متوسطه اول و دوم) شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان های شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای 808 نفر به عنوان نمونه از میان آنها انتخاب شدند. در پژوهش حاضر پنج پرسشنامه، یعنی الگوهای ارتباط خانوادگی کوئرنر و فیتزپاتریک (2002)، آگاهی های فراشناختی شرا و دنیسون (1994)، پرسشنامه باورهای معرفت شناختی بیلس (2009) و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) جهت جمع آوری داده ها مورداستفاده قرار گرفتند. ارزیابی مدل پیشنهادی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 21 انجام گرفت. در این مدل، رابطه گفت و شنود، فراشناخت و باورهای معرفت شناختی با گرایش به تفکر انتقادی مثبت و معنی دار بود. همچنین، رابطه همرنگی و گرایش به تفکر انتقادی منفی و معنی دار بود. شاخص های برازندگی نشان دادند که در کل نمونه مدل با داده ها برازش قابل قبول دارد. فرضیه های غیر مستقیم با استفاده از روش بوت استراپ بررسی شدند و نتایج نشان داد همة فرضیه های غیر مستقیم مورد تأیید می باشند. همچنین، برای مقایسه مدل پایه های مختلف تحصیلی از روش تحلیل چند گروهی استفاده شد. نتایج حاصل از مقایسه مدل ها نشان داد سه مسیر در دانش آموزان دو پایه تحصیلی (سوم متوسطه اول با سوم متوسطه دوم) با هم تفاوت معنی دار داشتند.
روانشناسی یادگیری
محمد باقر مجیدیان فرد؛ مژگان محمدی مهر؛ مرتضی نجیمی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی بر اساس، سبکهای یادگیری و میانجیگری فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بود.این مطالعه به روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند؛ نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقهای انجام گرفت. ابزار گردآوری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی بر اساس، سبکهای یادگیری و میانجیگری فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بود.این مطالعه به روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند؛ نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقهای انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985)، پرسشنامه فراشناخت ولز (1997)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، انتزاعی بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد؛ اما بین سبک یادگیری عینی بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود ندارد. بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال و انتزاعی با تفکر انتقادی ارتباط مستقیم و معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد. اما بین سبک یادگیری عینی با تفکر انتقادی رابطه مستقیم معنادار وجود ندارد. همچنین بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، عینی، انتزاعی بهطور مستقیم با فراشناخت ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد.