سیدعلی شریف زاده؛ احمد برجعلی؛ حسین اسکندری؛ نورعلی فرخی؛ فرامرز سهرابی
چکیده
چکیده این پژوهش با هدف شناسایی ویژگیهای روانشناختی در جذب معلمان ابتدایی انجام گرفته است، از آنجائیکه آموزش وپرورش دوره ابتدایی در تکوین رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کودکان، نقش مهمی بعهده دارد، بدیهی است که معلمان دوره ابتدیی هم به جهت دانش و هم به لحاظ مهارتهای فنی باید سرآمد معلمان دورههای دیگر تحصیلی باشند. تحقیق حاضر ...
بیشتر
چکیده این پژوهش با هدف شناسایی ویژگیهای روانشناختی در جذب معلمان ابتدایی انجام گرفته است، از آنجائیکه آموزش وپرورش دوره ابتدایی در تکوین رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کودکان، نقش مهمی بعهده دارد، بدیهی است که معلمان دوره ابتدیی هم به جهت دانش و هم به لحاظ مهارتهای فنی باید سرآمد معلمان دورههای دیگر تحصیلی باشند. تحقیق حاضر به روش کیفی انجام شده، و از فرایند کد گذاری برای دسته بندی دادهها استفاده شده است، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 12 نفر از صاحب نظران تعلیم وتربیت کشور بوده است، نمونهگیری بصورت هدفمند، ابزار پرسشنامه نیمه ساختارمند، گردآوری دادهها در مصاحبه با 12 نفر از صاحب نظران در نظام تعلیم وتربیت کشور که مسلط به دانش روانشناختی بودند، به اشباع نظری رسید. یافتههای این پژوهش را میتوان در سه دسته بیان کرد، دسته اول ویژگیهای شناختی شامل: قدرت تحلیل، درایت، خلاقیت و نوآوری، تفکر انتقادی، هوش بالا و حافظه قوی. دسته دوم ویژگیهای عاطفی شامل: خوشرویی و خوشخلقی، علاقه به معلمی، ثبات عاطفی، فروتنی و انصاف. و دسته سوم ویژگیهای شخصیتی شامل: صداقت، مسئولیتپذیری، سعهصدر، آراستگی، مدیریت کلاس، وارستگی، تعامل اجتماعی بالا، مثبت اندیشی و عزتنفس است. مهمترین نتایج این تحقیق بیانگر تاثیر ویژگی روانشناختی معلمان، در ارتقای کفایت و صلاحیت حرفهای آنان بوده و به کارائی و اثریخشی نظام آموزشی منجر خواهد شد، و لذا توجه به این ویژگیها معلمان شایسته تری را جذب نظام تعلیم وتربیت مینماید.
علیرضا پیرخائفی؛ احمد برجعلی؛ علی دلاور؛ حسین اسکندری
دوره 6، شماره 17 ، تیر 1389، ، صفحه 88-108
چکیده
زمینه:درمرور دیدگاههای موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمیشود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد.روش پژوهش:طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل دادهها با استفاده ...
بیشتر
زمینه:درمرور دیدگاههای موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمیشود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد.روش پژوهش:طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل دادهها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاههای شهر تهران بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای بهصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش:شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخصهای روانسجی آنها مورد تأیید قرارگرفت.یافتهها:بر پایه تحلیلهای روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنیداری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنیداری بود. مدلهای برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنیداری وجود دارد.نتیجهگیری:از مجموع تحلیلهای روابط ساختاری میتوان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیشبینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.
زهرا فایض؛ احمد برجعلی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه ویژگی های نقاشی کودکان طلاق و کودکان غیر طلاق، بررسی و مقایسه ویژگی های نقاشی کودکان دختر و پسر طلاق با کودکان دختر و پسر غیر طلاق انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کودکان دوره آمادگی (دوره پیش از دبستان)، در مراکز پیش دبستانی تحت پوشش اموزش و پرورش منطقه ۱۱ شهر تهران می باشد که با روش نمونه گیری در دسترس ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه ویژگی های نقاشی کودکان طلاق و کودکان غیر طلاق، بررسی و مقایسه ویژگی های نقاشی کودکان دختر و پسر طلاق با کودکان دختر و پسر غیر طلاق انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کودکان دوره آمادگی (دوره پیش از دبستان)، در مراکز پیش دبستانی تحت پوشش اموزش و پرورش منطقه ۱۱ شهر تهران می باشد که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از کودکان که شامل 20 کودک طلاق و ۲۰ کودک غیر طلاق در طیف سنی ۷-۹ سالگی می باشد انتخاب شدند. روش تحقیق در این بررسی، ابزار مورد استفاده در این تحقیق تست ترسیم خانواده است. این مطالعه نشان داد که بین ویژگی های نقاشی کودکان طلاق و کودکان غیر طلاق از لحاظ ترسیم خطوط راست، حذف خود، حذف اعضاء خانواده (پدر، مادر، خواهر و برادر) جدا کشیدن یک یا چند شکل از بقیه، ترسیم نشانه های منفی احساسات از طریق صورت، نوع والدی که بزرگتر ترسیم می گردد تفاوت معنادار آماری وجود دارد و از لحاظ ترسیم خطوط منحنی و ترتیب نقاشی (ترسیم شکل پدر به عنوان شخص اول) تفاوت معنادار آماری وجود ندارد.