افضل اکبری بلوطبنگان؛ سیاوش طالع پسند؛ علی محمد رضایی؛ اسحق رحیمیان بوگر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بینفردی نوجوانان قلدر بود. پژوهش حاضر به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی برنامه آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بینفردی نوجوانان قلدر بود. پژوهش حاضر به روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 17 ساله منطقه 17 مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد 40 نفر از نوجوانانی که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند و نمره بالایی در پرسشنامه قلدری هارتر کسب کردند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات بینفردی بارخام و همکاران (1996) بود که در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش کنترل قلدری در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازهگیری مکرر به کمک نرمافزار SPSSV22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش کنترل قلدری به نوجوانان قلدر در متغیرهای صراحت و مردمآمیزی (98/7=F و 001/0=P)، گشودگی به تجربه (95/10=F و 0005/0=P)، در نظر گرفتن دیگران (86/22=F و 0005/0=P)، پرخاشگری (59/10=F و 0005/0=P) و حمایتگری و مشارکت (77/19=F و 0005/0=P) تأثیر دارد. این در حالی بود که این میزان برای متغیر وابستگی به دیگران (07/0=F و 930/0=P) اثربخش نبود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان گفت آموزش کنترل قلدری بر مشکلات بینفردی نوجوانان قلدر 14 تا 17 ساله اثربخش بوده و میتوان از این آموزش جهت رفع مشکلات بینفردی آنها استفاده کرد و لذا آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزشها میتواند کمککننده باشد.
احمد قدسی؛ سیاوش طالع پسند؛ علی محمد رضایی؛ محمدعلی محمدی فر
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیشایندهای درگیری تحصیلی بر اساس نظریه انتظار- ارزش ویگفیلد-اکلز بود. بر این اساس مدلی طراحی شد که فرهنگ اجتماعی بهعنوان متغیر برونزاد؛ ادراک دانشآموز از محیط یادگیری، سبک اسناد، حافظه هیجانی، خودپنداره تحصیلی، انتظار موفقیت، ارزش تکلیف بهعنوان متغیرهای میانجی؛ و درگیری تحصیلی بهعنوان پیامد در نظر ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیشایندهای درگیری تحصیلی بر اساس نظریه انتظار- ارزش ویگفیلد-اکلز بود. بر این اساس مدلی طراحی شد که فرهنگ اجتماعی بهعنوان متغیر برونزاد؛ ادراک دانشآموز از محیط یادگیری، سبک اسناد، حافظه هیجانی، خودپنداره تحصیلی، انتظار موفقیت، ارزش تکلیف بهعنوان متغیرهای میانجی؛ و درگیری تحصیلی بهعنوان پیامد در نظر گرفته شد. بهمنظور آزمون مدل 710 نفر از دانشآموزان پایههای دوم و سوم متوسطه دوم رشته تجربی و ریاضی شهر قم به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامههای تعامل با معلم، همسالان، والدین، ادراک دانشآموز از محیط یادگیری، سبکهای اسناد، خودپنداره تحصیلی، حافظه هیجانی، انتظار-ارزش و درگیری تحصیلی را تکمیل نمودند. روابط درونی متغیرها با مدل معادلات ساختاری و با نرمافزار6.1 EQS آزمون شد. یافتهها نشان داد فرهنگ اجتماعی بر ادراک دانشآموز از محیط یادگیری و سبک اسناد اثر ساختاری مستقیم داشت و بهواسطه خودپنداره و حافظه هیجانی بر انتظار موفقیت و ارزش تکلیف اثر ساختاری مثبت داشت. خودپنداره و حافظه هیجانی نیز بهواسطه ارزش تکلیف بر درگیری تحصیلی اثر ساختاری مثبت داشتند. تنها اثر ساختاری خودپنداره بر درگیری تحصیلی بهواسطه انتظار موفقیت معنادار نبود. نظریه انتظار- ارزش مدل مناسبی برای درگیری تحصیلی دانشآموزان است. نقش و سهم باورهای انگیزشی و شناختی در تبیین درگیری تحصیلی و ساخت روابط درونی آنها حائز اهمیت است.
هانیه هژبریان؛ ایمان ا... بیگدلی؛ محمود نجفی؛ علی محمد رضایی
دوره 10، شماره 34 ، دی 1393، ، صفحه 207-232
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین عوامل تشکیل دهنده و اثرگذار بر شکوفایی انسان در قالب یک الگوی پارادایمی بود. به منظور نیل به این هدف، با توجه به ویژگیهای خاص سازه شکوفایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شد. شرکت کنندگان در پژوهش 36 نفر از روانشناسان متخصص در مباحثِ مرتبط با شکوفایی انسان بودند که با استفاده از پرسشنامه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تعیین عوامل تشکیل دهنده و اثرگذار بر شکوفایی انسان در قالب یک الگوی پارادایمی بود. به منظور نیل به این هدف، با توجه به ویژگیهای خاص سازه شکوفایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شد. شرکت کنندگان در پژوهش 36 نفر از روانشناسان متخصص در مباحثِ مرتبط با شکوفایی انسان بودند که با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری مورد استفاده در نظریه زمینه ای شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که سازه شکوفایی از سه مؤلفه اساسی پیشرفت/دستآورد، مشارکت اجتماعی و احساس رضایت/شادکامی تشکیل می شود. عوامل اثرگذار بر شکوفایی نیز شامل غایت نگری، انگیزه شکوفایی، شرایط اجتماعی- محیطی- فرهنگی، هیجان مثبت، روابط مثبت، ویژگی های شخصیتی (تجربه پذیری، مسئولیت پذیری) و شایستگی ها می باشد. برخی از این عوامل به عنوان متغیرهای علّی و برخی در نقش متغیرهای زمینه ای یا واسطه ای ظاهر می شوند. در صورت ترکیب و تعامل مناسب این عوامل شکوفایی انسان قابل تحقق خواهد بود. نتایج این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های مداخله ای به منظور تسهیل و تسریع شکوفایی افراد مورد توجه قرار گیرد.