محترم باقری فاروجی؛ لیلا دوقی؛ محمدمهدی شریعت باقری
چکیده
هدف از پژوهش خاضر ارائه مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان است. پژوهش حاضراز نظر هدف،کاربردی و از نظرروش،همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد ...
بیشتر
هدف از پژوهش خاضر ارائه مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان است. پژوهش حاضراز نظر هدف،کاربردی و از نظرروش،همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه جمعاً 537 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامهی جرئت ورزی گمبریل و ریچی (1975)، مقیاس پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (2005)، پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده، مقیاس ارزیابی باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و یتس، 2006)،پرسشنامه باورهای هوشی عبدالفتاح و ییتس با دو خرده مقیاس نظریه افزایشی هوش و نظریه ذاتی هوش بودند. دادههای گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل ساختاری خود ناتوان سازی تحصیلی بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده و باور های هوشی با میانجی گری جرات ورزی در دانش آموزان براساس دادههای تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک شده و باور های هوشی بر خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان مورد تأیید قرارگرفت. لذا پژوهش حاضر نشان داد که خود ناتوان سازی در تبیین و پیش بینی جرات ورزی دانش آموزان نقش واسطه ای دارد. این متغیر تحت تاثیر باورهای هوشی و سبک فرزندپروری ادراک شده قرار می گیرند و می توانند اثر معناداری بر جرات ورزی دانش آموزان داشته باشند.
لیلا ذوقی؛ ابوالفضل گودرزی؛ مریم رجبی نژاد
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی بازیهای آموزشی-ورزشی و حرکات ریتمیک بر مهارتهای ریاضی دانشآموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی اول دبستان بود. روش انجام پژوهش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی دچار اختلال یادگیری ریاضی منطقه کهریزک تهران بود که 30 نفر به عنوان نمونه آماری به شیوه ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی بازیهای آموزشی-ورزشی و حرکات ریتمیک بر مهارتهای ریاضی دانشآموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی اول دبستان بود. روش انجام پژوهش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی دچار اختلال یادگیری ریاضی منطقه کهریزک تهران بود که 30 نفر به عنوان نمونه آماری به شیوه تصادفی خوشهای چند مرحلهای به دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای یکسان سازی گروهها از آزمون هوش وکسلر استفاده شد. گروه آزمایش به مدت10جلسه 60دقیقهای در بازیهای آموزشی-ورزشی و حرکات ریتمیک شرکت کردند. از هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله، آزمون ریاضی ایران کیمت جهت تعیین میزان اختلال یادگیری اخذ شد. پس از تحلیل نتایج با آمار توصیفی و آزمونهای آنکوا و مانکوا نتایج نشان داد؛ میزان یادگیری مهارتهای ریاضی شرکت کنندگان در پژوهش بین گروه آزمایش و کنترل پس از بازیهای آموزشی-ورزشی، در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین مهارتهای ریاضی درک مفاهیم اساسی (محتوا)، عملیات و کاربرد (حل مسئله) دانشآموزان دختر اول دبستان دارای اختلال یادگیری ریاضی بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از بازیهای آموزشی-ورزشی، در سطح 05/0 تفاوت معناداری حاصل شد. در نتیجه میتوان اذعان داشت تغییرات و بهبود گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، ناشی از شرکت در بازیهای آموزشی-ورزشی بوده است. بنابراین از بازیهای آموزشی-ورزشی و تمرینات ریتمیک میتوان بعنوان یک روش غیرتهاجمی و غیردارویی که تاثیر مثبتی در کاهش اختلال یادگیری کودکان دارد، برای اصلاح و درمان کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی بهره برد.
لیلا ذوقی؛ بیتا آجیل چی؛ الهام یوسفی راد؛ علی اصغر دهقان منظم
چکیده
مقدمه: بحران بیماری کرونا به شیوه های متفاوتی اعم از جسمانی، هیجانی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی تاثیر گذار بوده است. که یکی از مهم ترین متغیر روان شناختی سلامت عمومی است. بنابراین هدف این پژوهش رابطه درک بیماری با باورهای وسواسی با میانجی گری سلامت عمومی در بیماران جهت تشخیص کرونا بود. روش پژوهش: توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه ...
بیشتر
مقدمه: بحران بیماری کرونا به شیوه های متفاوتی اعم از جسمانی، هیجانی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی تاثیر گذار بوده است. که یکی از مهم ترین متغیر روان شناختی سلامت عمومی است. بنابراین هدف این پژوهش رابطه درک بیماری با باورهای وسواسی با میانجی گری سلامت عمومی در بیماران جهت تشخیص کرونا بود. روش پژوهش: توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی چهار گانه استان تهران در سال 99-98 برای تشخیص بیماری کرونا بودند. که از این تعداد 384 نفر از مراجعه کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس به کلیه پرسش نامه های درک بیماری، سلامت عمومی و باور وسواسی پاسخ دادند. یافته ها: به منظور ارزیابی از الگویابی معادلات ساختاری SEM استفاده شد. جهت تعیین کفایت برازش الگوی پیشنهادی با داده ها، ترکیبی از شاخص های برازندگی مورد استفاده قرار گرفتند. جهت بررسی روابط واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوی مد نظر پژوهش دارای برازش است و سلامت عمومی رابطه بین درک بیماری و باورهای وسواسی را میانجی گری می کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها با بالا رفتن سطح درک بیماری، سلامت عمومی افزایش یافته و باورهای وسواسی کاهش می یابند. بنابراین تقویت ادراک بیماری به منظور کمک به سلامت عمومی و کاهش باورهای وسواسی می تواند به بهبود بیماران کمک کند. بنابراین بالابردن درک بیماری به عنوان یک راهبرد مهم در مداخله های درمانی و آموزشی ضروری به نظر میرسد.
روانشناسی یادگیری
لیلا ذوقی؛ منیر کاکاوند؛ عسگر چوبداری
چکیده
اضطراب امتحان پدیدهای گسترده است که با عملکرد مختل در امتحانات تحصیلی همراه است و میتوان آن را رایجترین ترس در میان دانش آموزان و دانشجویان دانست. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کمالگرایی با اضطراب امتحان با متغیر میانجی ذهن آگاهی در دانشجویان انجام شد. بهمنظور دستیابی به این هدف از میان 1042 نفر دانشجوی دختر و پسر ...
بیشتر
اضطراب امتحان پدیدهای گسترده است که با عملکرد مختل در امتحانات تحصیلی همراه است و میتوان آن را رایجترین ترس در میان دانش آموزان و دانشجویان دانست. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کمالگرایی با اضطراب امتحان با متغیر میانجی ذهن آگاهی در دانشجویان انجام شد. بهمنظور دستیابی به این هدف از میان 1042 نفر دانشجوی دختر و پسر دانشکده فنی و حرفهای شهر قزوین که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول تحصیل بودند؛ بر اساس فرمول کوکران و نمونهگیری تصادفی طبقهای، تعداد 278 نفر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس پنجوجهی ذهن آگاهی، پرسشنامههای اضطراب امتحان و کمالگرایی بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرمافزارهای SPSS، ویراست 18 و لیزرل انجام گرفت. نتایج نشان دادند ذهن آگاهی در رابطه کمالگرایی با اضطراب امتحان میانجی گر کامل است. همچنین الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با دادهها برخوردار است؛ بنابراین با توجه به نقش مهم ذهن آگاهی در درمان اضطراب امتحان، ضروری است برنامه آموزش ذهن آگاهی در مراکز مشاوره دانشگاه مورد توجه قرار گیرد.