محمد حسینعلی زاده؛ سالار فرامرزی؛ احمد عابدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور بر عملکرد شناختی و اجتماعی کودکان تاخیر رشدی میباشد. روش پژوهش شبه آزمایشی و از طرح پیشآزمون ، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه پژوهش را کودکان 4 تا 6 ساله دارای تاخیر رشدی تشکیل دادهاند که در مراکز پیشدبستانی شهر تبریز مشغول بودند. روش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور بر عملکرد شناختی و اجتماعی کودکان تاخیر رشدی میباشد. روش پژوهش شبه آزمایشی و از طرح پیشآزمون ، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه پژوهش را کودکان 4 تا 6 ساله دارای تاخیر رشدی تشکیل دادهاند که در مراکز پیشدبستانی شهر تبریز مشغول بودند. روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای بود و سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیشدبستانی انتخاب شدند. به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم و مقیاس رفتار انطباقی واینلند ویرایش دوم از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه مداخلاتی عصب – روانشناختی کودک محور به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند، دادهها با آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد شناختی نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد شناختی در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P). همچنین نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد اجتماعی نیز نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P).
سهیلا صفری؛ احمد عابدی؛ سالار فرامرزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک برنامه آموزشی تدوین شده برای سطح دوم رویکرد پاسخ به مداخله بر مشکلات ویژه ریاضی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی و واکاوی تجارب شرکت کنندگان انجام شد. در این مطالعه از روش پژوهش ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش در بخش کمّی، 20 نفر از دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک برنامه آموزشی تدوین شده برای سطح دوم رویکرد پاسخ به مداخله بر مشکلات ویژه ریاضی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی و واکاوی تجارب شرکت کنندگان انجام شد. در این مطالعه از روش پژوهش ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش در بخش کمّی، 20 نفر از دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان که بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در بخش کیفی، 9 نفر از آموزگاران ابتدایی و 5 دانش آموز شرکت کننده در پژوهش که به صورت هدفمند انتخاب شدند بودند. برای گردآوری داده ها از مقیاس تشخیص ناتوانی های یادگیری خاص از نوع ریاضی، مقیاس خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دبستانی، آزمون سنجش عملکرد ریاضی و همچنین مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. یافته های کمّی نشان دهنده اثربخش بودن برنامه تدوین شده در کاهش مشکلات ریاضی و افزایش خودپنداره تحصیلی دانش آموزان بود. یافته های کیفی نیز بیانگر پیامدهای مثبت برنامه در زمینه های آموزشی، اجتماعی و روانشناختی برای دانش آموزان و وجود محدودیت هایی همچون فقدان آموزش های کافی برای معلمان، نبود نیروهای متخصص و کمبود امکانات و منابع برای اجرای چنین برنامه ای در مدارس بود. با توجه به نتایج، اگرچه اجرای این رویکرد در مدارس ممکن است با موانع یا چالش هایی روبرو باشد اما می تواند پیامدهای مثبتی برای دانش آموزان، معلمان و کل نظام آموزشی کشور به دنبال داشته باشد.