ابراهیم ابوالقاسمی؛ علی دلاور؛ محمدمهدی فرقانی؛ عطاالله ابطحی؛ فاطمه قائمی
چکیده
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کنندهای را تجربه میکنند، این شرایط به گونهای است که میتواند بر شادکامی و امیدواری کودک مبتلا به دیابت تاثیر بگذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بر شادکامی و پذیرش بیماری در کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2 بود. این پژوهش از نظر روششناسی ...
بیشتر
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کنندهای را تجربه میکنند، این شرایط به گونهای است که میتواند بر شادکامی و امیدواری کودک مبتلا به دیابت تاثیر بگذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بر شادکامی و پذیرش بیماری در کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2 بود. این پژوهش از نظر روششناسی نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیکهای دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونهای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روانشناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر شادکامی و امیدواری روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p<). براساس نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین میتوان به عنوان روش مداخلهای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.واژگان کلیدی: الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین، شادکامی، امیدواری، کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2
روانشناسی یادگیری
جمشید حیدری؛ حسین مرادی مخلص؛ ابراهیم ابوالقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر طراحی فعالیتهای آموزشی مبتنی بر نظریۀدیالکتیک ویگوتسکی بر پرورش تفکر حین عمل است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیشآزمون پسآزمون چند گروهی استفاده شد. جامعۀآماری پژوهش را کلیۀدانش آموزان پسر متوسطۀاول، پایۀهشتم که در سال تحصیلی 96 ـ 95 در شهرستان اسدآباد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر طراحی فعالیتهای آموزشی مبتنی بر نظریۀدیالکتیک ویگوتسکی بر پرورش تفکر حین عمل است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیشآزمون پسآزمون چند گروهی استفاده شد. جامعۀآماری پژوهش را کلیۀدانش آموزان پسر متوسطۀاول، پایۀهشتم که در سال تحصیلی 96 ـ 95 در شهرستان اسدآباد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. در ابتدا از بین مدارس مقطع متوسطۀاول، پایۀهشتم، 3 مدرسه، از بین کلاسهای موجود در هر مدرسه، 1 کلاس و مجموعاً 3 کلاس انتخاب شد. از بین دانش آموزان هر کلاس بهصورت تصادفی 20 دانشآموز انتخاب شدند. فعالیتهای آموزشی درس تفکر و سبک زندگی به 3 حالت طراحی شد. هر گروه مبتنی بر یک حالت از سه حالتِ فعالیتهای طراحی شده آموزش را دریافت کردند. ابزار مورد استفاده شامل آزمون تفکر حین عمل محقق ساخته شامل 47 گویه بود. روایی آزمون توسط متخصصان روانشناسی تربیتی تعیین و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 70/0 محاسبه شد. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل واریانس یکطرفه (336/123F= و 01/0P<) نشان داد که فعالیتهای آموزشی طراحی شده که در آن مؤلفههای نظریه ویگوتسکی به بهترین شکل کاربردی شده بود (حالت 3) در پرورش تفکر حین عمل بهتر از حالتهای 1 و 2 است و فعالیتهای آموزشی طراحی شده که در آن مؤلفههای نظریه ویگوتسکی در حد متوسط کاربردی شده بود (حالت 2) در پرورش تفکر حین عمل بهتر از حالت 1 است.
ابراهیم ابوالقاسمی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ محمدرضا احمدزاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهان با مراکز یادگیری دانشگاهی در ایران انجام شده است. در این تحقیق مؤلفهها و ویژگیهای محتوای آموزشی، منابع انسانی، محیط فیزیکی، تشکیلات، رسانهها و تجهیزات، موردمطالعه و تجزیهوتحلیل قرارگرفتهاند. روش پژوهش تطبیقی از نوع توصیفی بوده و روش نمونهگیری نیز هدفمند میباشد. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهان با مراکز یادگیری دانشگاهی در ایران انجام شده است. در این تحقیق مؤلفهها و ویژگیهای محتوای آموزشی، منابع انسانی، محیط فیزیکی، تشکیلات، رسانهها و تجهیزات، موردمطالعه و تجزیهوتحلیل قرارگرفتهاند. روش پژوهش تطبیقی از نوع توصیفی بوده و روش نمونهگیری نیز هدفمند میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مراکز یادگیری دانشگاهی است که در سطح جهانی طراحیشده و در سایت اینترنت قابلدسترسی میباشند. علاوه بر این، مراکز یادگیری دانشگاهی ایران (دانشگاه علامه طباطبایی تهران) جزء جامعه آماری میباشند. همچنین همه کارشناسان شاغل در دانشگاهها و مدیران، اساتید و کارشناسان نیز جزء جامعه آماری میباشند. برای جمعآوریدادهها نیز از چکلیست محقق ساخته استفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که تفاوت بین مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهانی و مراکز یادگیری دانشگاهی موجود در ایران ازنظر محتوای آموزشی، محیط فیزیکی، نیروی انسانی، تشکیلات، رسانهها، مواد و تجهیزات، معنیدار میباشد. با توجه به یافتههای این پژوهش یافتههای مطالعه مراکز یادگیری دانشگاهی ایران نشان میدهد که این مراکز در مؤلفههای محتوای آموزش، نیروی انسانی، تشکیلات، محیط فیزیکی و رسانهها، مواد و تجهیزات نسبتاً ضعیف میباشد. به عبارتی بین مراکز یادگیری دانشگاهی ایران و مراکز یادگیری دانشگاهی در سطح جهانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مراکز یادگیری دانشگاهی موجود در ایران در مؤلفههای ذکرشده از وضعیت مطلوبی برخوردار نمیباشند و نیازمند توجه بیشتر به مراکز از سوی مسئولان امر میباشند.