روانشناسی یادگیری
احمدرضا قلی پور؛ طیبه تجری؛ علی اصغر بیانی؛ جوانشیر اسدی
چکیده
هدف از این پژوهش واکاوی مؤلفههای شناختی بود که در فرایند ترغیب به رفتار کارآفرینانه نقش علی ایفا کردند. روش پژوهش کیفی و بر اساس نظریه دادهبنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارآفرینان صنایع تبدیلی کشاورزی استان مازندران در مقطع زمانی زمستان 1400 تا بهار 1401 و نمونه آماری پژوهش 21 نفر از خبرگان سازمانی و نظری بودند که به روش نمونهبرداری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش واکاوی مؤلفههای شناختی بود که در فرایند ترغیب به رفتار کارآفرینانه نقش علی ایفا کردند. روش پژوهش کیفی و بر اساس نظریه دادهبنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارآفرینان صنایع تبدیلی کشاورزی استان مازندران در مقطع زمانی زمستان 1400 تا بهار 1401 و نمونه آماری پژوهش 21 نفر از خبرگان سازمانی و نظری بودند که به روش نمونهبرداری هدفمند و از نوع گلوله برفی شناسایی و با استفاده از روش مصاحبه نیمهساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. دادههای گردآوری شده براساس شیوه اشتراوس و کوربین (1998) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های فرآیند کدگذاری 275 کد باز بود که پس از گذراندن مراحل کدگذاری باز، مرکزی و انتخابی. 25 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی شناسایی و در 5 محور طبقه بندی شدند که عبارتند از: انگیزش شناختی (ادراک نیازهای مالی و نیاز روانشناختی)، بسترهای شناختی (نگرش کارآفرینانه، توانائیهای آموختهشده کارآفرینی، ویژگیهای شخصیتی و کارآفرینانه)، مداخلهگرها (مداخلات شناختی)، راهبردها (خودشکوفایی، تفکر کارآفرینانه، ساختارسازی) و پیامدها (نتایج شناختی و نتایج فراشناختی) حول مقوله محوری (مؤلفههای شناختی الگوی ترغیب). نتایج در قالب الگوهای پارادایمی و مفهومی شکل گرفت. یافتههای این مطالعه میتواند در سطح کلان برای سیاست-گذاران کشوری و مدیران اجرایی بخش دولتی و خصوصی و در سطح خرد برای ترغیب دانشجویان و علاقمندان به کارآفرینی مورد استفاده واقع شود.
حلیمه میرعرب رضی؛ حسین فکوری حاجی یار؛ کاظم شریعت نیا؛ علی اصغر بیانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان انجام شد. در این راستا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری دادهها از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد و برای شناسایی مهمترین مؤلفههای تشکیل دهندة عناصر برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان از ابزار مصاحبة نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان انجام شد. در این راستا پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری دادهها از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد و برای شناسایی مهمترین مؤلفههای تشکیل دهندة عناصر برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان از ابزار مصاحبة نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری در این مرحله کلیة مربیان و متخصصان حوزة آموزش و پرورش پیش دبستانی بودهاند که نمونهای متشکل از 10 نفر از این افراد به شیوهی نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل یافتههای این بخش از شیوة کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد و به منظور تعیین روایی و پایایی یافتههای این بخش از شیوه تایید همکاران تحقیق و چند جانبهنگری برای تایید اعتبار بهره گرفته شد. نتایج بدست آموده با استفاده از الگوی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در حوزة اهداف برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش از دبستان (17 مؤلفه)، در حوزة محتوا (14 مؤلفه)، در حوزة روشهای یاددهی- یادگیری (10 مؤلفه)، در حوزة روشهای ارزشیابی (7 مؤلفه)، در حوزة مکان (18 مؤلفه) و در حوزة زمان نیز (10 مؤلفه) و مجموعاً 76 مؤلفه به عنوان مؤلفههای تشکیل دهنده عناصر برنامه درسی مسئله محور در دورة پیش دبستان شناسایی شدند.