دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320Standardization a scale for self-regulation as a cross-curricular competency among female and male high school students in Mashhad cityبررسی اثربخشی آموزشی مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر مدل پینتریج، بر خودکار آمدی122601510.22054/jep.2008.6015FAرقیهارجیدانشجوی دانشگاه علامه طباطبائیصغریابراهیمی قوامهیئت علمی دانشگاه علامه0000000000000000Journal Article20161123This study attempted to devise and standardized a scale for self• regulated as a cross-curricular competency among female and male students of Mashhad city. A random selection of 840 students participated in this research in the first stage. A 52-item questionnaire and 14 subscales using Likert scale from one to four were used. The results of this stage of the study showed that the Cronbach's Alpha coefficient of this Questionnaire was 0/796. Principal component analysis ,using a Varimax rotation result 12 subscales. The results showed that, the females' self-regulated learning was stronger than males' self-regulated learning.این پژوهش با هدف هنجاریابی و بررسی ساختار عاملی مقیاس یادگیری خود تنظیمی به عنوان صلاحیت میان بر نامه ای در بین دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد به اجرا در آمد. نمونه ای با حجم ۸۴۰ نفر از دانش آموزان، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه مذکور که شامل ۵۲ سؤال و ۱۴ عامل بود با طیف لیکرتی در مقیاس چهار درجه ای در مورد آنها اجرا گردید و نهایتاً ۸۳۳ پرسشنامه گزینش و برای تجزیه و تحلیل آماده شد. ضریب آلفای پرسشنامه 0/841بود و سؤالات دو عامل انگیزش ابزاری در ریاضیات و خود پنداره تحصیلی در سایر عامل ها جای گرفتند که پس از حذف این دو عامل، ضریب آلفای پرسشنامه ۷۹۶/ ۰ بدست آمد. تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش واریماکسی، ۱۲ عامل را به دست داد. همچنین نتایج حاصل از آزمون t نشان دادند که بین دو جنس در نمره کل یادگیری خود تنظیمی به عنوان صلاحیت میان برنامه ای، تفاوت معناداری وجود دارد. بدین معنا که دختران نمره کلی بیشتریدانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320Comparison of job satisfaction and mental health in exceptional and normal primary schools' teachersمقایسه رضایت شغلی 9 سلامت روانی آموزگاران مدارس استشنایی و مدارس عادی مقطع ابتدایی2343601610.22054/jep.2008.6016FAمحمداورکیهیئت علمیJournal Article20161123The object of this study is to compare job satisfaction and mental health of teachers in exceptional and normal primary schools in ,O Ahwaz city. The research sample included 180 teachers (90 teachers ; from exceptional schools and 90 teachers from normal schools) teaching in primary schools of Ahwaz city who were randomly selected using classified-quota sampling method from educational districts of Ahwaz city. Research instruments were Job Description Inventory (JDI) for measuring job satisfaction and revised mental signs list (SCL90-R) was used for measuring mental health. Person Correlation Coefficient, T test and one-way ANOVA were used to analyze the results. The results showed that there is a relationship between mental health and job satisfaction. Also, there was a meaningful difference between job satisfaction and mental health of normal and exceptional schools' teachers. Nonna! school teachers had higher J ob satisfaction and mental health than normal schoolsteachers.Female teachers had higher job satisfaction than male teachers while in terms of total health criterion, they had lower mental health. There is not however a significant relationship between job satisfactions among teachers with different education levels, although the difference in their mental health was significantاین پژوهش به منظور مقایسه رضایت شغلی و سلامت روانی آموزگاران مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان اهواز صورت گرفته است. حجم نمونه در این پژوهش شامل ۱۸۰ آموزگار (۹۰ نفر آموزگار مدارس استثنایی و ۹۰ نفر آموزگار مدارس عادی) شاغل به تدریس در مدارس ابتدایی شهرستان اهواز بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای از ۴ ناحیه آموزش و پرورش شهرستان اهواز انتخاب شدند. از پرسشنامه توصیف شغل (JDI) برای سنجش رضایت شغلی و فهرست تجدیدنظر شده علایم روانی (SCL90-R)برای سنجش سلامت روانی استفاده شده است. جهت تحلیل نتایج از ضریب همبستگی، آزمون t استودنت و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین سلامت روانی و رضایت شغلی آموزگاران رابطه وجود دارد. همچنین بین رضایت شغلی و سلامت روانی آموزگاران مدارس عادی و استثنایی تفاوت وجود دارد. آموزگاران مدارس، عادی از رضایت شغلی و سلامت روانی بالاتری نسبت به آموزگاران مدارس استثنایی برخوردارند. همچنین آموزگاران زن نسبت به آموزگاران مرد از رضایت شغلی بالاتر ولی از نظر شاخص کل سلامت روانی پائین تر هستند. یافته دیگر این پژوهش نشان می دهد که اگر چه تفاوت معنی داری بین رضایت شغلی آموزگاران دارای مدارج مختلف تحصیلی وجود ندارد، ولی بین سلامت روانی آنها تفاوت معنی دار وجود دارد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320Investigation personality disorder in runaway girls and un-runaway girlsبررسی اختلالات شخصیت در دختران فراری و غیر فراری4558601710.22054/jep.2008.6017FAعباسعلیالهیاریهیئت علمی دانشگاه تربیت مدرسسیدکاظمرسول زادههیئت علمی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20161123The aim of this research was to compare personality disorder in two groups of runaway and un-runaway girls. For this aim, we selected 35 runaway girls from Behzisty center of Tehran with random sampling that they were equal in four demographic characters: (age, education, occupation and marital status) with 35 un-runaway girls that they were chosen of Tehran's schools. The research instrument was Millon's Personality Disorder Questionnaire. version 3 (MCMI-III) that the coefficient's alpha of scales is between 0/85-0/97. We used T test to analyze data. The result showed that, personality disorder is more than un-runaway girls. Also, psychosocial and borderline personality disorder is more than un-runaway girls. Therefore, the importance of personality disorder and its role in runaway, it can be useful control and preventive interventions.پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اختلالات شخصیت در دو گروه دختران فراری و غیر فراری شهر تهران به اجرا در آمد. بدین منظور از بین جامعه آماری دختران فراری مستقر در مراکز نگهداری بهزیستی شهر تهران تعداد ۳۵ نفر دختر فراری به روش نمونه گیری تصادفی و تعداد ۳۵ نفر دختر غیر فراری که از نظر متغیرهای جمعیت شناختی (سن، تحصیلات، محل سکونت و...) با گروه اول (دختران فراری) همتا شده بودند از مدارس شبانه روزی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه اختلالات شخصیت میلون ۳ (MCMI- III) بود که ضریب آلفای مقیاس های آن از دامنه ۸۵/ ۰ تا 0/97 بدست آمده است. برای آزمون فرضیه از آزمون با مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد اختلال های شخصیت در دختران فراری بیشتر از دختران غیر فراری، است همچنین اختلالات شخصیت مرزی و ضداجتماعی در دختران فراری بیشتر از دختران غیر فراری است. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده مبنی بر اهمیت اختلالات شخصیت و نقش آن در پدیده فرار دختران از منزل با شناسایی هر چه بهتر این اختلالات می توان در کنترل فرار که یک معضل بزرگ جامعه امروز ماست اقدامات پیشگیرانه به عمل آورد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320Study the effect of teaching experimental science concepts by using storytelling methods on grade one girl's pupils' learningتأثیر آموزش مفاهیم علوم تجربی به روش قصه گویی بر میزان یادگیری دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهر تهران سال تحصیلی 87-866075602010.22054/jep.2008.6020FAنرگسدهستانیدانشجوی دانشگاه علامهفرشتهمجیبدانشجوی دانشگاه علامهJournal Article20161123This study has done in order to evaluate the effect of experimental science concepts learning by using storytelling methods on the rate of students learning. The purpose of this research is whether storytelling method causes the increase of the rate of the students learning in experimental science concepts or not. The statistical population of this study were all students from first grade elementary girls in Tehran city and the sample size contained 64 students (32 students were in experimental group and 32 students were in control group). Students were replaced by using cluster sampling multi-stage method in experimental group in storytelling methods and the control ( conventional teacher training method). Then, for both groups, 16 educational sessions was held. Data obtained from the implementation of pre-test and past-test and covariance analysis were analyzed. Results showed that the storytelling method stabilized and increase the rate of students learning in experimental science concepts.پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مفاهیم علوم تجربی با روش قصه گویی بر میزان یادگیری دانش آموزان انجام گرفته است. که آیا روش قصه گویی باعث افزایش میزان یادگیری دانش آموزان در مفاهیم علوم تجربی می شود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهر تهران و حجم نمونه در این پژوهش ۶۴ نفر (۳۲ نفر گروه آزمایش و ۳۲ نفر گروه کنترل) از دانش آموزان منطقه ۲ آموزش و پرورش شهر تهران بودند. آزمودنی ها به صورت نمونه گیری خوشه ای - چند مرحله ای در گروه آزمایشی (آموزش به روش قصه گویی) و در گروه کنترل (آموزش به روش متداول معلم) جایگزین شدند. که برای هر دو گروه ۱۶ جلسه آموزشی برگزار شد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که روش قصه گویی باعث تثبیت و افزایش میزان یادگیری دانش آموزان در مفاهیم علوم تجربی می شود. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهایی برای طراحی آموزشی کارآمدتر و همچنین پژوهش های دیگر ارائه شد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320Job motivation of faculty members in Roudehen Azad Universityانگیزه کاری اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن7789602110.22054/jep.2008.6021FAفرحلطفی کاشانیهیئت علمی دانشگاه آزاد رودهن0000-0003-0889-7652Journal Article20161123The aim of this research is to investigate job motivation among faculty members of Roudeben Azad University. Then, the job motivation of faculty members in the stated university was assessed considering the five levels known as physiological, safety .belonging, respect and self actualization needs. Analyzing the gathered information presents that the arrangement sequence of job motivation among faculty members is ordered as safety, physiological, belonging, respect ano self actualization needs. The findings also reveal a clean break and declining importance of job motivation based on the respect and self actualization among male and female members. The assessment of the constructed profile also shows that the motives based on physiological, safety and belonging needs of faculty members have not been fulfilled, the job motivation based on physiological and safety needs is of a greater degree in men rather than women and the job motivation based on belonging is of a greater extent among women rather than menهدف از این پژوهش، بررسی انگیزه های شغلی در اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بوده است. برای این منظور، انگیزه های شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رودهن در پنج سطح مرتبط با نیازهای ابتدایی، ایمنی، تعلق، احترام و خود شکوفایی، مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی اطلاعات جمع آوری شده، نشان می دهد انگیزه ی شغلی اعضای هیأت علمی به ترتیب بر نیازهای ایمنی، نیازهای ابتدایی، نیاز تعلق و وابستگی، احترام و خود شکوفایی استوار است. یافته ها، بیانگر یک شکستگی تند و افت اهمیت انگیزه ی شغلی مبتنی بر احترام و خود شکوفایی در اعضای هیأت علمی زن و مرد است. تفسیر پروفایل فراهم شده بیانگر آن است که انگیزه ی شغلی مبتنی بر نیازهای ابتدایی و ایمنی مردان بیشتر از زنان، و انگیزه ی شغلی مبتنی بر تعلق و وابستگی در زنان بیشتر از مردان است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320Influence of university students' psychic safety on promotion of entrepreneurship culture in Iran universitiesتأثیر امنیت روانی دانشجویان بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه های کشور91112602210.22054/jep.2008.6022FAجمالخانی جزئیهیئت علمی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایرانمریمعلی جانیدانشجوی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161123Many factors can influence on promoting entrepreneurship culture in ,universities. This research examines the influence of university ; students' psychic security as one of the important factors in promoting entrepreneurship culture in universities. For this purpose, three groups selected as sample, including entrepreneur scientific board members, entrepreneur university students, outside universities entrepreneurs that their products proportionate to their university studies and newly finished their studies. Accordingly, 383 out of 915 questioners that distributed among universities all over the country have been returned. 62 of those questioners have been used for validating and authorizing questioner and 43 questioners has been returned without any answer to sample group. Number of considered sample has been selected randomly and has been evaluated with questioner about the influence of university students' psychic security on promoting entrepreneurship culture. After administering different statistical process such as descriptive and inferential approaches, findings showed that university students' psychic security has great influence on promoting entrepreneurship culture.بررسی موضوع خطیر و اجتماعی کارآفرینی نشان داده است که در جوامع گوناگون متناسب با فرهنگ کارآفرینی رایج در آن جامعه، امر کارآفرینی گسترش یافته و یا محدود شده است. جامعه دانشگاهیان کشور نیز به تناسب میزان اهمیت و شناخت موضوع کارآفرینی، در راستای ایجاد فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه اقدام کرده اند به طوری که دانشگاه هایی که فرهنگ کارآفرینی در آن در حال نهادینه شدن است، از نوآوری، خلاقیت و اشتغال زایی و سطح درآمدزایی بالاتری برخوردار بوده اند. عوامل بسیاری می توانند بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه های کشور مؤثر باشند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر امنیت روانی دانشجویان بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه پرداخته است. بدین منظور ۳ گروه نمونه شامل اعضای هیأت علمی کارآفرین، دانشجویان کارآفرین و کارآفرینان خارج از دانشگاه که محصول تولیدی آنها در راستای تحصیلات دانشگاهی آنهاست و اخیراً فارغ التحصیل شده اند انتخاب گردیدند. بر این اساس تعداد ۳۸۳ عدد پرسشنامه از میان ۹۱۵ پرسشنامه توزیع شده در دانشگاه های سراسر کشور بازگردانده شد که از بین آنها ابتدا تعداد ۶۲ عدد پرسشنامه بین ۳ گروه برای کسب اعتبار و روایی پرسشنامه استفاده شد و تعداد ۴۳ عدد پرسشنامه نیز بدون پاسخ به این که جزء کدامیک از گروه های نمونه هستند بازگشت داده شد. تعداد نمونه مورد نظر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و با ابزار پرسشنامه تاثیر امنیت روانی دانشجویان بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از انجام روش های آماری متفاوت اعم از توصیفی و استنباطی، نتایج به دست آمده نشان داد که امنیت روانی دانشجویان بسر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی تأثیر قابل توجهی دارد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه روان شناسی تربیتی2538-318341120080320The relationship between parents' personality traits and level of optimism and level of optimism of their adolescent childrenبررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سطح خوشبینی والدین با میزان خوشبینی فرزندان نوجوان آنها113129602310.22054/jep.2008.6023FAزهرهقربانیدانشجوی دانشگاه علامهمحمودگلزاریهیئت علمی دانشگاه علامهJournal Article20161123Optimism is one of the personality traits which have an important role in preventing depression. With respect to high prevalence of depression in adolescence and with taking the important role of parents in development of their children personality traits, the aim of this research was to study the relationship between parents' personality traits and level of optimism and level of optimism of their adolescent children . The sample included 384 high school students (203 girls and 181 boys) in Tehran city during the academic year of 1386-1387 with their parents. The participants completed the revised life orientation test (Carver and Scheier, 1994) and the short form of personality traits questionnaire (Mc. Crea and Costa, 1992). The results indicate that there is a positive and meaningful relation between parents' level of optimism and their adolescent children level of optimism. Findings also indicate that there is a meaningful relation between some of parents' personality traits such as: fathers' extraversion, fathers' neuroticism, mothers' neuroticism, mothers agreeableness , fathers' agreeableness, and fathers' consciousness' and children level of optimism. But no meaningful relation were found between mothers extraversion, mothers openness, fathers openness and mothers consciousness' and children level of optimism. There was also no meaningful difference between girls and boys level of optimismخوش بینی یکی ار ویژگی های شخصیتی است که نقش مهمی را در پیشگیری از افسردگی ایفا می کند. با توجه به شیوع بالای افسردگی در بین نوجوانان و با در نظر گرفتن نقش همه والدین در شکل گیری ویژگی های شخصیتی فرزندان، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سطح خوش بینی والدین با میزان خوش بینی فرزندان نوجوان آنها انجام شده است. نمونه پژوهش شامل ۳۸۴ نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران (۲۰۳ دختر و ۱۸۱ پسر) به همراه والدینشان در سال تحصیلی ۸۷-۸۶ بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه جهت گیری زندگی (کارور و شیر، ۱۹۹۴) و فرم کوتاه شده پرسشنامه عوامل شخصیتی (مک کری و کاستا، ۱۹۹۲) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که بین سطح خوشبینی والدین و سطح خوش بینی فرزندان نوجوان آنها رابطه وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آنند که میان برخی از ویژگی های شخصیتی والدین نظیر: برون گرایی پدر، روان آزرده خویی پدر، روان آزرده خویی مادر، سازگاری پدر، سازگاری مادر و مسئولیت پذیری پدر با خوش بینی فرزندان رابطه وجود دارد. در حالی که چنین رابطه ای میان برون گرایی مادر، پذیرا بودن مادر، پذیرا بودن پدر و مسئولیت پذیری مادر با خوشبینی فرزندان مشاهده نشد. از طرف دیگر بین میزان خوش بینی دانش آموزان دختر و پسر هم تفاوت معناداری به دست نیامد.