محمدرضا صدری؛ محسن گل پرور؛ اصغر آقایی؛ لورا گیلیام
چکیده
اشتیاق به تحصیل متغیری بسیار با اهمیت برای موفقیت دانشآموزان در هر مقطعی است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با سه گروه و در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری ...
بیشتر
اشتیاق به تحصیل متغیری بسیار با اهمیت برای موفقیت دانشآموزان در هر مقطعی است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان ایرانی ساکن دانمارک اجرا شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با سه گروه و در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان 12 تا 18 ساله ایرانی ساکن شهر کپنهاگ دانمارک در زمستان 2021 بود، که از بین آنها 99 نفر از طریق نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه 33 نفری گمارده شدند. پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شاوفیلی و همکاران (2002) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. دو گروه آموزش معنا محورتحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر طی 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در اشتیاق تحصیلی به ترتیب بین گروه آموزش معنامحورتحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم وگروه آموزش مثبتنگر با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p )، ولی بین دو گروه آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم و آموزش روانشناسی مثبتنگر تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p ). بر اساس نتایج، آموزش معنامحور تحصیلی مبتنی بر نظریه انسان سالم همراه با آموزش مثبت نگر دو روش موثر برای افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان هستند.
محمدباقر ریحانی؛ معراج درخشان؛ مریم شفیعی؛ محسن علیزاده؛ رقیه زارعی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگر شناخت اجتماعی در ارتباط میان باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگر شناخت اجتماعی در ارتباط میان باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه های شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باورهای هوشی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باورهای هوشی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 P<وجود دارد. باور افزایشی هوش دارای اثرات مستقیم بر ابعاد انرژی و شیفتگی تحصیلی میباشد. باور ذاتی هوش بر هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تاثیر معناداری نداشت. در ادامه نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطهای شناخت اجتماعی در رابطۀ میان باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی و باورهای هوشی دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی اشتیاق تحصیلی میباشد.
علیرضا دلقندی؛ دکتر فاطمه بیان فر؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی پیشبینی رفتارهای خودناتوانساز تحصیلی بر اساس اشتیاق تحصیلی، کیفیت زندگی در مدرسه و احساس تعلق به مدرسه دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر ری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. حجم نمونه 350 نفر از این دانشآموزان و به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامههای رفتارهای خودناتوان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی پیشبینی رفتارهای خودناتوانساز تحصیلی بر اساس اشتیاق تحصیلی، کیفیت زندگی در مدرسه و احساس تعلق به مدرسه دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر ری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. حجم نمونه 350 نفر از این دانشآموزان و به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامههای رفتارهای خودناتوان ساز جونز و رودوالت (1982)، اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004)، کیفیت زندگی در مدرسه ویلیامز و باتن (۱۹۸۱) و احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافتهها نشان داد که اشتیاق تحصیلی، کیفیت زندگی در مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با رفتارهای خودناتوانساز تحصیلی رابطه منفی و معنیداری دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 4/27% درصد از کل واریانس رفتارهای خودناتوانساز تحصیلی بهوسیله اشتیاق تحصیلی، کیفیت زندگی در مدرسه و احساس تعلق به مدرسه تبیین میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اشتیاق تحصیلی، کیفیت زندگی در مدرسه و احساس تعلق به مدرسه سهم معنادار در پیشبینی رفتارهای خودناتوانساز تحصیلی دانشآموزان دارند.
روانشناسی یادگیری
خدیجه مرادی؛ حسن اسدزاده؛ ابوالفضل کرمی؛ محمود نجفی
چکیده
هدف ﭘﮋوﻫﺶ حاضر ﻣﺪلﻳﺎﺑﻲ پیشرفت تحصیلی بر اساس هیجانهای تحصیلی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی تحول مثبت اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌۀ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ عبارت بود از کلیۀ داﻧﺶآﻣﻮزان دورۀ دوم متوسطه شهر تهران که ﺗﻌﺪاد 400 ﻧﻔﺮ از داﻧﺶآﻣﻮزان ﭘﺴﺮ و دﺧﺘﺮ ﺑﻪ روش نمونهﮔﻴﺮی ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﻃﺒﻘﻪای اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. اﺑﺰارﻫﺎی ﺳﻨﺠﺶ ﻋﺒﺎرت بودند از ...
بیشتر
هدف ﭘﮋوﻫﺶ حاضر ﻣﺪلﻳﺎﺑﻲ پیشرفت تحصیلی بر اساس هیجانهای تحصیلی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی تحول مثبت اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌۀ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ عبارت بود از کلیۀ داﻧﺶآﻣﻮزان دورۀ دوم متوسطه شهر تهران که ﺗﻌﺪاد 400 ﻧﻔﺮ از داﻧﺶآﻣﻮزان ﭘﺴﺮ و دﺧﺘﺮ ﺑﻪ روش نمونهﮔﻴﺮی ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﻃﺒﻘﻪای اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. اﺑﺰارﻫﺎی ﺳﻨﺠﺶ ﻋﺒﺎرت بودند از پرسشنامههای: هیجانهای تحصیلی (ﭘﮑﺮان، ﮔﻮﺋﺘﺰ و فرﯾﻨﺰل، 2005)، اشتیاق تحصیلی (آرشامبالت و همکاران، 2009) و تحول مثبت (آرنولد و همکاران، 2014). دادهﻫﺎی جمعآوری شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش مدلیابی معادلات ساختاری ﻣﻮرد تحلیل ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. یافته ها حاکی از آن است که؛ هیجانهای مثبت بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم داشت، ولی هیجانهای منفی روی پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم نداشت. اشتیاق تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثرمستقیم داشت. تحول مثبت تأثیر مستقیم و معنیداری بر پیشرفت تحصیلی داشت. هم چنین اشتیاق تحصیلی و هیجانهای تحصیلی مثبت از طریق میانجی گری تحول مثبت بر پیشرفت تحصیلی تأثیر داشت. توجه به هیجانهای تحصیلی مثبت و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان برای پیشرفت تحصیلی آنان ضروری است.
محمدباقر ریحانی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگر شناخت اجتماعی در ارتباط میان باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاههای شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگر شناخت اجتماعی در ارتباط میان باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاههای شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 تشکیل میدادند که از این میان تعداد 300 نفر (174 دختر و 126 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باورهای هوشی و برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین تمام متغیرهای پژوهش حاضر که شامل ابعاد شناخت اجتماعی، اشتیاق تحصیلی و باورهای هوشی بود همبستگی معناداری در سطح 01/0 p <وجود دارد. باور افزایشی هوش دارای اثرات مستقیم بر ابعاد انرژی و شیفتگی تحصیلی بود اما باور ذاتی هوش بر هیچکدام از متغیرهای پژوهش تأثیر معناداری نداشت. در ادامه نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطهای شناخت اجتماعی در رابطۀ میان باورهای هوشی و اشتیاق تحصیلی بود. بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی و باورهای هوشی دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی اشتیاق تحصیلی است.
احمد عابدی؛ آذیندخت معماریان؛ مژگان شوشتری؛ فرشته گلشنی منزه
دوره 10، شماره 32 ، تیر 1393، ، صفحه 79-93
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین بر میزان عملکرد تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر اصفهان بودند. به این منظور 50 نفر از دانشآموزان دختر سال دوّم دبیرستان در سال تحصیلی 89-1388 از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین بر میزان عملکرد تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر اصفهان بودند. به این منظور 50 نفر از دانشآموزان دختر سال دوّم دبیرستان در سال تحصیلی 89-1388 از طریق نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه کنترل). برنامه مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین (2008) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده این پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی آرشا مبالت و همکاران (2009) بود. برای تحلیل دادههای این پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین بر اشتیاق تحصیلی (شناختی، انگیزشی و رفتاری) و عملکرد تح172صیلی دانشآموزان تأثیر داشت (001/0p). مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین میتواند به عنوان یک روش مداخلهای در افزایش اشتیاق تحصیلی (شناختی، انگیزشی و رفتاری) وعملکرد تحصیلی دانشآموزان استفاده قرار گیرد.