سمیه سیفی؛ صغری ابراهیمی قوام؛ حسن عشایری؛ نور علی فرخی؛ فریبرز درتاج
چکیده
راهحلِ مشکلاتِ تعلیم و تربیت کنونی، نیازمند رویکردی پیچیدهتر وآگاهانه است که بخشی مهم بهوسیلهی علمِ مغز، ذهن و تعلیم و تربیت (یادگیری سازگار با مغز) ارائه شده است. یادگیریِ سازگار با مغز بر چگونگی یادگیری طبیعی مغز تأکید دارد و به دنبال تغییرِ چارچوب، بر اساس ساختار و کارکردِ واقعی مغز انسان برای ایجادِ آموزش مؤثر است. هدف ...
بیشتر
راهحلِ مشکلاتِ تعلیم و تربیت کنونی، نیازمند رویکردی پیچیدهتر وآگاهانه است که بخشی مهم بهوسیلهی علمِ مغز، ذهن و تعلیم و تربیت (یادگیری سازگار با مغز) ارائه شده است. یادگیریِ سازگار با مغز بر چگونگی یادگیری طبیعی مغز تأکید دارد و به دنبال تغییرِ چارچوب، بر اساس ساختار و کارکردِ واقعی مغز انسان برای ایجادِ آموزش مؤثر است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر مولفههای برنامهریزی و حلمسألۀ کارکردهای اجرایی دانشآموزان پایه چهارم دبستانی بود. این پژوهش با طرحِ گروه کنترلِ نابرابر، از طرحهای نیمهآزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیهی دانشآموزان دبستانی پسرانه غیردولتی مدارس سلام در شهر تهران ( 7 مدرسه) در سال تحصیلی 95-94 بود و نمونهی هدفمند به تعداد 38دانشآموز پایه چهارم از دو مدرسه سلام منطقه 5 تهران انتخاب شد. 50 ساعت آموزش سازگار با مغز برای معلم گروه آزمایش و 3 ماه آموزش دانشآموزان بر اساس طرح درسهای سازگار با مغز برای دروس ریاضی، فارسی و علوم اجرا شد. با استفاده از ابزار آزمون برج لندن، دادههای پیشآزمون و پسآزمون جمعآوری شد و با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس یک راهه و چند راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یادگیری سازگار با مغز بر افزایش مؤلفههای برنامهریزی و حلمسألۀ کارکردهای اجرایی مؤثر بوده است (416/0= اندازه اثر، 01/0>P، 94/24=F). این یافتهها، یادگیری و آموزش هوشمندانه و آگاهانه با توجه به مؤلفهها و اصول یادگیری سازگار با مغز را بر توانایی برنامهریزی و حلمسأله تأکید میکند.