منصور بیرامی؛ تورج هاشمی؛ اسکندر فتحی اذر؛ پروانه علائی
دوره 8، شماره 26 ، دی 1391، ، صفحه 152-175
چکیده
قلدری یک نوع خشونت سطح پائین به شمار میآید که اخیراً مورد توجه پژوهشگران و روانشناسان حیطهی تربیتی قرار گرفته است و به دو صورت نمود مییابد: قلدری سایبری و سنتی. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع قلدری و رابطهی آن با کیفیت ارتباط معلم- دانشآموز در بین نوجوانان دختر مقطع راهنمایی مدارس دولتی شهر تبریز و نیز، مقایسهی ...
بیشتر
قلدری یک نوع خشونت سطح پائین به شمار میآید که اخیراً مورد توجه پژوهشگران و روانشناسان حیطهی تربیتی قرار گرفته است و به دو صورت نمود مییابد: قلدری سایبری و سنتی. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع قلدری و رابطهی آن با کیفیت ارتباط معلم- دانشآموز در بین نوجوانان دختر مقطع راهنمایی مدارس دولتی شهر تبریز و نیز، مقایسهی این متغیرها در پایههای مختلف تحصیلی دانشآموزان انجام شد. برای تحقق اهداف این پژوهش توصیفی- رابطهای، 397 دانشآموز دختر مدارس راهنمایی شهر تبریز (90-1391) با شیوهی نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و به مقیاس قلدری (BS، پاتچین و هیندوجا، 2011) و پرسشنامهی ارتباط معلم– دانشآموز (IT-SR، مورری و زوواک، 2011) پاسخ گفتند. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS، میزان بروز رفتار قلدری در یک ماه اخیر را 2/64 % بدست آورد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین قلدری و اشکال سنتی و سایبری آن با کیفیت ارتباط معلم- دانشآموز رابطهی منفی نشان داد (01/0>P). بر حسب نتیجهی آزمون رگرسیون چندگانه، عوامل بیگانگی و ارتباط با معلم 19 % تغییرات قلدری را پیشبینی نمودند و عامل بیگانگی (32/0-=ß) متغیر پیشبین بهتری بود. همچنین، مبتنی بر نتایج تحلیل واریانس یکطرفه، قلدری در میان دانشآموزان پایه دوم و سوم نسبت به پایه اول شایعتر بوده و کیفیت ارتباط آنان با معلمان خویش نیز، منفیتر بود. با در نظر گرفتن نتایج تحقیق، توجه مضاعف بر کیفیت ارتباط معلم- دانشآموز برای کاهش رفتار قلدری و ناسازگاریهای دانشآموزان دختر پیشنهاد میگردد.
شیوا مفتخری حاجی میرزایی؛ دکتر حسن اسدزاده؛ دکتر یوسف کریمی
دوره 6، شماره 18 ، مهر 1389، ، صفحه 104-130
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری(شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظۀ فعال انجام شد. جامعهی این پژوهش عبارت بود از کلیهی دانشآموزان دختر مقطع متوسطۀ شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول بهتحصیل بودند. بهمنظور انتخاب نمونۀ آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانشآموزان با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری(شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظۀ فعال انجام شد. جامعهی این پژوهش عبارت بود از کلیهی دانشآموزان دختر مقطع متوسطۀ شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول بهتحصیل بودند. بهمنظور انتخاب نمونۀ آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانشآموزان با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. سپس، با اجرای آزمون ظرفیت حافظه فعال (اقتباس از دانیمن و کارپنتر، 1980) و پرسشنامۀ تلفیقی چهل و چهار سؤالی راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381) تعداد 40 نفر از دانشآموزان گروه نمونه که نمرۀ پائینتر از میانگین در این دو آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند. آنگاه، بهطور تصادفی، 20 نفر از آنان در گروه کنترل و20 نفر دیگر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت10 جلسۀ یک ساعته تحت آموزش راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزش، بهعنوان پسآزمون، عملکرد حافظۀ فعال هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. دادههای حاصل از اجرای پیشآزمون و پسآزمون، با استفاده از آزمونt گروههای مستقل و همبسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد، آگاهی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری روی عملکرد حافظۀ فعال اثر مثبت دارد. این نتایج میتواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقالهی حاضر به آن پرداخته میشود.