علیرضا پیرخائفی؛ احمد برجعلی؛ علی دلاور؛ حسین اسکندری
دوره 6، شماره 17 ، تیر 1389، ، صفحه 88-108
چکیده
زمینه:درمرور دیدگاههای موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمیشود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد.روش پژوهش:طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل دادهها با استفاده ...
بیشتر
زمینه:درمرور دیدگاههای موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمیشود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد.روش پژوهش:طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل دادهها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاههای شهر تهران بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای بهصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش:شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخصهای روانسجی آنها مورد تأیید قرارگرفت.یافتهها:بر پایه تحلیلهای روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنیداری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنیداری بود. مدلهای برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنیداری وجود دارد.نتیجهگیری:از مجموع تحلیلهای روابط ساختاری میتوان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیشبینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.