خاتون میرزایی متین؛ حسین مرادی مخلص؛ وحید صالحی؛ داود میرزایی فر
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش کلاس معکوس بر راهبردهای انگیزشی برای یادگیری درس فیزیک به دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل میدادند. نمونه آماری پژوهش شامل 50 دانشآموز پایه دهم رشته ریاضی بودند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش کلاس معکوس بر راهبردهای انگیزشی برای یادگیری درس فیزیک به دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون -پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل میدادند. نمونه آماری پژوهش شامل 50 دانشآموز پایه دهم رشته ریاضی بودند که از طریق نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه استاندارد راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و دی گروت(1990) بود. پایایی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری به روش آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس موجب افزایش باورانگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی نسبت به گروه کنترل در یادگیری مفاهیم فیزیک میشود. با توجه به نتایج بهدستآمده از پژوهش، بهکارگیری روش کلاس معکوس موجب افزایش راهبردهای انگیزشی برای یادگیری درس فیزیک میشود. این روش برای آموزش مفاهیم فیزیک جهت ارتقاء راهبردهای انگیزشی توصیه می شود
روانشناسی یادگیری
جمشید حیدری؛ حسین مرادی مخلص؛ ابراهیم ابوالقاسمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر طراحی فعالیتهای آموزشی مبتنی بر نظریۀدیالکتیک ویگوتسکی بر پرورش تفکر حین عمل است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیشآزمون پسآزمون چند گروهی استفاده شد. جامعۀآماری پژوهش را کلیۀدانش آموزان پسر متوسطۀاول، پایۀهشتم که در سال تحصیلی 96 ـ 95 در شهرستان اسدآباد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر سنجش تأثیر طراحی فعالیتهای آموزشی مبتنی بر نظریۀدیالکتیک ویگوتسکی بر پرورش تفکر حین عمل است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیشآزمون پسآزمون چند گروهی استفاده شد. جامعۀآماری پژوهش را کلیۀدانش آموزان پسر متوسطۀاول، پایۀهشتم که در سال تحصیلی 96 ـ 95 در شهرستان اسدآباد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدادند. جهت نمونهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. در ابتدا از بین مدارس مقطع متوسطۀاول، پایۀهشتم، 3 مدرسه، از بین کلاسهای موجود در هر مدرسه، 1 کلاس و مجموعاً 3 کلاس انتخاب شد. از بین دانش آموزان هر کلاس بهصورت تصادفی 20 دانشآموز انتخاب شدند. فعالیتهای آموزشی درس تفکر و سبک زندگی به 3 حالت طراحی شد. هر گروه مبتنی بر یک حالت از سه حالتِ فعالیتهای طراحی شده آموزش را دریافت کردند. ابزار مورد استفاده شامل آزمون تفکر حین عمل محقق ساخته شامل 47 گویه بود. روایی آزمون توسط متخصصان روانشناسی تربیتی تعیین و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 70/0 محاسبه شد. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل واریانس یکطرفه (336/123F= و 01/0P<) نشان داد که فعالیتهای آموزشی طراحی شده که در آن مؤلفههای نظریه ویگوتسکی به بهترین شکل کاربردی شده بود (حالت 3) در پرورش تفکر حین عمل بهتر از حالتهای 1 و 2 است و فعالیتهای آموزشی طراحی شده که در آن مؤلفههای نظریه ویگوتسکی در حد متوسط کاربردی شده بود (حالت 2) در پرورش تفکر حین عمل بهتر از حالت 1 است.