رحیم بدری گرگری؛ منصور بیرامی؛ سولماز دبیری
دوره 10، شماره 33 ، مهر 1393، ، صفحه 21-46
چکیده
زمینه: پیشرفت و رضایت تحصیلی دانشآموزان که به عنوان دو شاخص سازگاری تحصیلی هم درنظر گرفته می شوند از جمله مسائل مهم در تعلیم و تربیت هستند و عوامل مهمی به جز توانشهای شناختی در آنها نقش دارند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه کمالگرایی دوبعدی و اهداف پیشرفت با رضایت و پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل پیشنهادی است. روش: بدین منظور، ...
بیشتر
زمینه: پیشرفت و رضایت تحصیلی دانشآموزان که به عنوان دو شاخص سازگاری تحصیلی هم درنظر گرفته می شوند از جمله مسائل مهم در تعلیم و تربیت هستند و عوامل مهمی به جز توانشهای شناختی در آنها نقش دارند. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه کمالگرایی دوبعدی و اهداف پیشرفت با رضایت و پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل پیشنهادی است. روش: بدین منظور، نمونه ای مشتمل بر 319 نفر دانش آموز ( شامل 140 نفر پسر و 179نفر دختر) به روش خوشهای چندمرحله ای از میان دانش آموزان مقطع اول و دوم دبیرستان آموزش و پرورش منطقه پنج شهر تهران انتخاب شده و به پرسشنامه جهتگیری هدف پیشرفت، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی دانش آموزان، و مقیاس کمال گرایی کودک و نوجوان پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که ابعاد کمالگرایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر رضایت و پیشرفت تحصیلی اثرگذار است. اهداف پیشرفت نیز به عنوان متغیر واسطه ای بر رضایت و پیشرفت تحصیلی اثرگذار است. بحث: الگویی خاصی از باورها و انگیزش، یعنی کمال گرایی خودمدار و اهداف تبحری موجب پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش آموزان می شود.
سولماز دبیری؛ علی دلاور
چکیده
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس حرمت خود و سبک های فرزند پروری در دانشجویان بود. بدین منظور 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های حرمت خود روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بورای (فرم مادر) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تعیین و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس حرمت خود و سبک های فرزند پروری در دانشجویان بود. بدین منظور 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های حرمت خود روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بورای (فرم مادر) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تعیین و تحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات شادکامی، روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. ننایج نشان داد که سبک فرزند پروری قاطع با حرمت خود و شادکامی رابطه معنادار دارد. بین سبک مستبدانه و شادکامی رابطه منفی معنادار یافت شد. همچنین بین دختران و پسران در نمره شادکامی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. آشکار شد که حرمت خود و سبک فرزند پروری مقتدرانه به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در مجموع نتایج حاکی از آن است که حرمت خود و نوع سبک فرزند پروری که والدین به کار می برند در شادکامی نقش اساسی و مهمی دارد.